نام انگلیسی: My Mother’s Wedding
نام فارسی: فیلم عروسی مادرم
محصول: ۲۰۲۵ – بریتانیا، کشور آمریکا
ژانر: درام، کمدی
ردهی سنی: ۱۵+
امتیاز: ۲ از ۴
مصطفی ملکی
اینکه بازیگران سینمای جریان اصلی طی سالهای اخیر دست به ساخت آثار سینمایی میزنند هم میتواند خبر خوبی باشد و هم خبری فاجعهبار. خوب از آن جهت که بسیاری از این بازیگران از کلیشههای رایج در سینمای میانه که خودشان تا سالها بخشی از آن بودهاند خسته شدهاند و حال در روایتهای اکثراً درام خود سعی دارند زاویهدید جدیدی را به موضوعات مختلف داشته باشند.
اما خبر بد به این دلیل که برخی از همین بازیگران در دنیای انتزاعی و جنبشزده و از سر شکمسیری رو به ساخت آثاری میآورند که الفبای درونمایهاشان هنوز هم برای بسیاری از این بازیگران ناآشناست. در نتیجه فیلمهای گروه دوم تبدیل به آثاری بیریشه و غیرقابلاتکا میشود. خانم «کریستین اسکات توماس» در اولین تجربهی کارگردانی خود نشان میدهد که بخشی از گروه اول است و سعی دارد درام-کمدیای را از سینمای میانه قرض بگیرد و با ترکیبی از زندگی واقعیاش آن را همچون خروجی جدیدی مقابل چشم مخاطب قرار دهد.
فیلم عروسی مادرم, خانم توماس در باب هویت است. سه دختر جوان (با بازی اسکارت جوهانسون)و دو نام خانوادگی و یک مادر. فیلم عروسی مادرم در افتتاحیهی خود با زندگی هر کدام از این خواهران آغاز میشود؛ کاترین فرماندهی یک ناو جنگی است، ویکتوریا تبدیل به بازیگری مشهور شده است و در نهایت جورجینا بهعنوان خواهر کوچکتر پرستاری متعهد است. هر سه خواهر قرار است آخر هفته در مراسم عروسی مادر خود شرکت کنند.
خانم توماس از همان ابتدا نشان میدهد که قرار نیست این مسیر روایی تبدیل به یکی از آن کمدیهای میانهای شود که پردهی دوم بسیار شلوغ و حوصلهسربر دارد. روایت او کاترین را بهعنوان راوی قابل اعتنای گذشته و حال در نظر میگیرد و مخاطب را هر از گاهی از طریق کارتونهایی که فلشبک و نوستالژی کاترین محسوب میشوند به گذشتهی این خانواده میبرد. بهنوعی میتوان گفت با پردهی اولی مواجه هستیم که از طریق ضربآهنگی ملایم مخاطب را درگیر زندگی این خانواده میکند.
اما پردهی دوم همان جایی است که کل درونمایهی روایت در برابر مخاطب قرار میگیرد و اتفاقاً بدون دخالت کارگردان و مانیفستی عجیبوغریب تصویر میشود؛ حس تعلق، هویت، ازدواج و گرفتن هویت فردی دیگر از طریق نام خانوادگی جدید، والدین و فرزندان، آزادی اجتماعی و فردی، گسترهی آزادی فردی در یک رابطهی متعهدانه و در نهایت هر آن چیزی که به روابط بینافردی انسانها در یک خانواده میپردازد. خانم توماس در پردهی دوم بدون کموکاست این مفاهیم را همچون پرسشها و مشکلاتی در زندگی شخصی هر کدام از این کاراکترها تصویر میکند.
اما در پردهی سوم فیلم عروسی مادرم همان اتفاقی که نباید میافتد. خانم توماس بهیکباره مخاطب را در برابر روایتی قرار میدهد که دوست دارد پایان خود را مهر و موم کند. بهنوعی او گویا از این ترسیده که این حجم از مفاهیمی که در پردهی دوم به آنها اشاره کرد مورد سوءظن برخی گروهها قرار بگیرد؛ بهخصوص رابطهی کاترین و جک و در نهایت فرزندشان که دچار گنگی در هویت شده بود.
خانم توماس این مسئله را با دیدی انتقادی آغاز میکند و سپس با ترسی از جنس فیلمسازان بیجسارت غربی در پردهی سوم آن را تبدیل به بازگشتی باسمهای و عاشقانه روی ناو هواپیمابر میکند. پردهی سوم این روایت گویی داستانی الصاقی پس از بازبینی دوبارهی فیلمنامه بوده است. در هر حال باید گفت خانم توماس طی پردهی اول و دوم خود بهخوبی مخاطب را درگیر برخی مفاهیم قابل اعتنا در زندگی امروزهی بسیاری از خانوادهها میکند؛ البته با کمی اغراق و داستانپردازی در برخی از جوانب.