فهرست مطالب
- مقدمه
- معرفی فیلم شکستناپذیر
- نقد کوتاه فیلم شکستناپذیر
- جمعبندی
- سوالات متداول درباره فیلم شکستناپذیر
مقدمه
سلام رفقا! من یه عاشق فیلمم با پنج سال تجربه تو نوشتن نقد و بررسی، و امروز میخوام ببرمتون به دنیای یکی از خاصترین فیلمهای ابرقهرمانی که شاید کمتر بهش توجه شده: فیلم شکستناپذیر (Unbreakable). این فیلم که سال ۲۰۰۰ اکران شد، یه جورایی الماسیه که زیر سایه فیلمهای پرزرقوبرق دیگه گم شده.
کارگردانش، ام. نایت شیامالان، با این فیلم نشون داد که میتونه یه داستان ابرقهرمانی رو بدون جلوههای ویژه عجیبغریب و فقط با حس و حال واقعی تعریف کنه.
فیلم شکستناپذیر یه داستان عمیقه که هم هیجان داره، هم احساس، و هم پر از رمز و رازه. اگه عاشق فیلمهایی هستین که مغزتون رو به کار بندازه و قلبتون رو تکون بده، این مطلب برای شماست.
فیلم شکستناپذیر یه جورایی مثل یه پازله که تا آخرش نمیفهمین چی به چیه. من خودم وقتی اولین بار دیدمش، تا چند روز داشتم بهش فکر میکردم. تو این نقد و بررسی، قراره همهچیز رو درباره این فیلم بشکافم.
از داستان و بازیگرا گرفته تا پیامهای عمیقش و حتی فیلمهای مشابه. هدفم اینه که با زبون خودمونی و ساده باهاتون گپ بزنم، انگار نشستهایم دور یه میز و داریم درباره یه فیلم باحال حرف میزنیم. پس آماده باشین، چون قراره حسابی غرق دنیای فیلم شکستناپذیر بشیم!
معرفی فیلم شکستناپذیر
فیلم شکستناپذیر یه فیلم درام-معمایی با چاشنی ابرقهرمانی به کارگردانی ام. نایت شیامالانه که سال ۲۰۰۰ توسط استودیوی Touchstone Pictures اکران شد. این فیلم دومین کار بزرگ شیامالان بعد از موفقیت حس ششم (The Sixth Sense) بود و خیلیها منتظر بودن ببینن چی از آب درمیاد.
داستان فیلم شکستناپذیر درباره دیوید دان، یه نگهبان امنیتی معمولیه که بعد از یه سانحه قطار، متوجه میشه که شاید اصلاً معمولی نباشه. اون با الیجا پرایس، یه فروشنده کتابهای کمیک با بیماری نادر استخوانی، آشنا میشه که معتقد دیوید یه ابرقهرمان واقعیه.
فیلم شکستناپذیر با بودجه ۷۵ میلیون دلاری ساخته شد و حدود ۲۴۸ میلیون دلار تو گیشه فروش کرد، که برای اون زمان خیلی خوب بود. مدتزمان فیلم دو ساعت و شش دقیقهست و پر از لحظههای نفسگیر و تأملبرانگیزه.
بروس ویلیس و ساموئل ال. جکسون نقشهای اصلی رو دارن و بازیشون واقعاً دیدنیه. این فیلم در واقع اولین بخش از سهگانه معروف شیامالان (Eastrail 177 Trilogy) هست که بعداً با فیلمهای Split و Glass کامل شد. فیلم شکستناپذیر با وجود نقدهای متفاوت، بین طرفدارای ژانر حسابی محبوب شد و هنوزم یه فیلم کالت به حساب میاد.
اگه بخوام خودمونی بگم، فیلم شکستناپذیر یه جورایی بازتعریف ژانر ابرقهرمانیه. اینجا خبری از شنل و ماسک نیست، ولی پر از واقعیته. من خودم عاشق اینم که چطور شیامالان تونسته یه داستان کمیکبوکی رو انقدر زمینی و باورپذیر تعریف کنه. حالا بیاین بریم سراغ بدنه اصلی نقد، که حسابی قراره عمیق بشیم!
بخش اول: داستان و روایت فیلم شکستناپذیر
داستان فیلم شکستناپذیر از یه لحظه تلخ شروع میشه: یه سانحه قطار وحشتناک که همه مسافرا جز دیوید دان (بروس ویلیس) میمیرن. دیوید نهتنها زنده میمونه، بلکه حتی یه خراشم برنمیداره.
اینجاست که سوالای عجیب شروع میشن. چطور ممکنه یه نفر از همچین فاجعهای بدون یه زخم کوچیک جون سالم به در ببره؟ دیوید، یه مرد ساده با زندگی نهچندان شاد، خودش هم گیجه. زنش آدری (رابین رایت) و پسرش جوزف (اسپنسر تریت کلارک) حس میکنن یه چیزی تو وجود دیوید فرق داره.
اینجا الیجا پرایس (ساموئل ال. جکسون) وارد داستان میشه. الیجا، که بهش میگن “مرد شیشهای” چون استخوناش به شدت شکنندهان، معتقد دیوید یه ابرقهرمانه. اون میگه اگه کسایی مثل من انقدر شکننده باشن، باید کسایی مثل دیوید هم باشن که عملاً شکستناپذیرن.
داستان فیلم شکستناپذیر حول این دو نفر میچرخه: دیوید که داره با هویت خودش و مشکلات خانوادگیش دستوپنجه نرم میکنه، و الیجا که انگار داره یه پازل بزرگ رو حل میکنه.
روایت فیلم شکستناپذیر آروم و تأملبرانگیزه. شیامالان عجلهای برای رو کردن همهچیز نداره. ما کمکم میفهمیم که دیوید هیچوقت تو زندگیش مریض نشده یا آسیب جدی ندیده.
یه فلشبک به یه تصادف ماشین تو گذشته دیوید و آدری نشون میده که اون از یه موقعیت مرگبار دیگه هم جون سالم به در برده. تو این بین، رابطه دیوید با پسرش جوزف خیلی قشنگه. جوزف که عاشق کمیکهاست، باور داره باباش یه قهرمان واقعیه و حتی یه بار سعی میکنه بهش شلیک کنه تا ثابت کنه آسیبناپذیره!
اوج فیلم شکستناپذیر جاییه که دیوید بالاخره قبول میکنه که شاید واقعاً خاص باشه. اون شروع میکنه به امتحان کردن قدرتش، مثلاً با بلند کردن وزنههای سنگین تو زیرزمین. بعد، با کمک حس ششممانندش (که میتونه با لمس آدما، بدیهاشون رو ببینه)، یه جنایتکار رو تو ایستگاه قطار پیدا میکنه.
این صحنهها پر از هیجانه، ولی نه از نوع اکشنهای پرزرقوبرق. فیلم شکستناپذیر بیشتر روی احساسات و کشف خود تمرکز داره. پایان فیلم هم با یه پیچش داستانی معروف شیامالانی تموم میشه که نمیخوام اسپویل کنم، ولی وای، چقدر غافلگیرکنندهست!
داستان فیلم شکستناپذیر یه جورایی مثل یه رمان روانشناختیه که تو قالب فیلم ابرقهرمانی روایت میشه. من خودم عاشق این بودم که چطور شیامالان بدون استفاده از CGI زیاد، تونسته حس حماسی به فیلم بده. حالا بریم سراغ بازیگرا.
بخش دوم: بازیگران و عملکردها در فیلم شکستناپذیر
فیلم شکستناپذیر بدون بازیگرای قویش، اینقدر تأثیرگذار نمیشد. بروس ویلیس تو نقش دیوید دان، یه بازی کاملاً متفاوت از اکشنهای همیشگیش مثل جانسخت (Die Hard) ارائه میده. اینجا دیوید یه مرد خستهست.
با یه زندگی که انگار رنگش پریده. ویلیس با نگاههای عمیق و سکوتهاش، حس یه آدم گمشده رو عالی منتقل میکنه. صحنههایی که با پسرش جوزف حرف میزنه، پر از احساسه و نشون میده ویلیس چقدر میتونه ظریف بازی کنه.
ساموئل ال. جکسون تو نقش الیجا پرایس، یه شاهکار خلق کرده. الیجا با اون موهای بنفش و کتوشلوارهای عجیبش، انگار از یه دنیای دیگه اومده. جکسون با صداش و حرکات بدنیش، شکنندگی و در عین حال هوش دیوانهوار الیجا رو نشون میده. وقتی حرف میزنه، انگار داری به یه فیلسوف گوش میدی که داره راز دنیا رو باز میکنه. این نقش برای جکسون انگار ساخته شده بود.
رابین رایت تو نقش آدری، زن دیوید، هم خیلی خوبه. هرچند نقشش کوتاهه، ولی تونسته یه زن قوی و در عین حال آسیبپذیر رو نشون بده که داره برای نجات ازدواجش میجنگه. اسپنسر تریت کلارک تو نقش جوزف، پسر دیوید، هم خیلی طبیعی بازی میکنه. اون حس کنجکاوی و ایمان بچهگونه به پدرش رو عالی منتقل میکنه.
لیست بازیگران اصلی فیلم شکستناپذیر:
- Bruce Willis (بروس ویلیس) as David Dunn (دیوید دان)
- Samuel L. Jackson (ساموئل ال. جکسون) as Elijah Price (الیجا پرایس)
- Robin Wright (رابین رایت) as Audrey Dunn (آدری دان)
- Spencer Treat Clark (اسپنسر تریت کلارک) as Joseph Dunn (جوزف دان)
- Charlayne Woodard (چارلین وودارد) as Elijah’s Mother (مادر الیجا)
بازیگرای فیلم شکستناپذیر انگار واقعاً تو پوست نقشهاشون رفتن. من خودم بارها این فیلم رو دیدم و هر بار از بازی ویلیس و جکسون کیف میکنم. حالا بریم سراغ جنبههای فنی.
بخش سوم: جنبههای فنی و کارگردانی فیلم شکستناپذیر
ام. نایت شیامالان تو فیلم شکستناپذیر نشون میده که کارگردانیه که میتونه با جزئیات، یه دنیای بزرگ خلق کنه. فیلمبرداری ادواردو سرا، پر از قابهای بلند و رنگهای تیرهست که حس کمیکبوکی به فیلم میده.
مثلاً استفاده از رنگ سبز برای دیوید (مثل شنلش تو بارونی) و بنفش برای الیجا، انگار مستقیم از صفحات کمیک اومده. زاویههای دوربین هم خیلی هوشمندانهست؛ مثلاً وقتی دیوید تو ایستگاه قطار دنبال جنایتکاره، دوربین انگار داره از دید خودش نشون میده.
موسیقی جیمز نیوتن هاوارد هم یکی از نقاط قوت فیلم شکستناپذیره. موسیقی آروم و مرموزش، حس تعلیق رو عالی منتقل میکنه. شیامالان از سکوت هم خیلی خوب استفاده کرده؛ بعضاً فقط صدای نفسها یا قدمها رو میشنوی که حس واقعیتری به فیلم میده. تدوین فیلم هم توسط دیلن تیچنور انجام شده و ریتم آروم ولی گیرایی داره.
طراحی صحنه و لباس هم تو فیلم شکستناپذیر خیلی مهمه. مثلاً مغازه کمیک الیجا پر از رنگ و جزئیاته، در حالی که خونه دیوید ساده و غمگینه. این تضاد، داستان رو قویتر میکنه. از نظر فنی، فیلم شکستناپذیر یه نمونه عالی از کارگردانی مینیماله که با کمترین افکت، بیشترین تأثیر رو میذاره. من خودم عاشق اینم که چطور شیامالان با نور و رنگ، داستان رو تعریف میکنه.
بخش چهارم: تمها و پیامهای فیلم شکستناپذیر
فیلم شکستناپذیر پر از تمهای عمیقه که باعث میشه بارها بهش فکر کنی. اولین تم، کشف خوده. دیوید یه آدم معمولیه که نمیدونه چقدر خاصه. این سفر خودشناسی، هسته اصلیه فیلم شکستناپذیره. تم بعدی، تضاد خیر و شره. الیجا و دیوید مثل دو روی یه سکهان: یکی شکننده، یکی شکستناپذیر. شیامالان داره میگه که دنیا به تعادل نیاز داره.
یه تم دیگه، خانوادهست. رابطه دیوید با زن و بچهش، نشون میده که حتی ابرقهرمانا هم مشکلات عادی دارن. جوزف به پدرش ایمان داره، و این ایمان باعث میشه دیوید خودش رو باور کنه. تم ایمان و باور هم خیلی قویه تو فیلم شکستناپذیر. الیجا به دیوید میگه: “تو فقط باید باور کنی.” این پیام، خیلی ساده ولی عمیقه.
فیلم شکستناپذیر درباره اینه که همه ما پتانسیل خاصی تو وجودمون داریم، فقط باید پیداش کنیم. من خودم حس میکنم این فیلم به آدم انگیزه میده که دنبال هدفش بره، حتی اگه خودشو معمولی ببینه. حالا بریم سراغ نقد کوتاه.
نقد کوتاه فیلم شکستناپذیر
فیلم شکستناپذیر تو زمان خودش نقدهای متفاوتی گرفت. تو Rotten Tomatoes امتیاز ۷۰% داره. راجر ایبرت بهش ۳ از ۴ ستاره داد و گفت: “یه داستان کمیکبوکیه که جدی گرفته شده.” بعضی منتقدا مثل نیویورک تایمز گفتن فیلم آروم پیش میره و ممکنه برای همه جذاب نباشه.
اما طرفدارای شیامالان عاشقش شدن. تو IMDb امتیاز ۷.۳ داره که نشون میده بین مخاطبا محبوبه. فیلم شکستناپذیر با اینکه تو زمان خودش به اندازه حس ششم دیده نشد، حالا یه فیلم کالت به حساب میاد.
جمعبندی
خب رفقا، فیلم شکستناپذیر یه اثر خاصه که هم سرگرمکنندهست، هم عمیق. اگه دنبال یه فیلم ابرقهرمانی متفاوتین که پر از احساس و معما باشه، حتماً این فیلم رو ببینین. شیامالان با این کار نشون داد که میتونه ژانر رو بازتعریف کنه. حالا نوبت شماست! تو کامنتا بگین نظرتون درباره فیلم شکستناپذیر چیه؟ کدوم صحنهش بیشتر به دلتون نشست؟ منتظر حرفای قشنگتونم!
لیست بهترین آثار مشابه:
- فیلم حس ششم (The Sixth Sense): یه فیلم معمایی دیگه از شیامالان با یه پیچش داستانی نفسگیر.
- فیلم شکافته (Split): دومین بخش از سهگانه شیامالان، درباره یه شخصیت با چند هویت.
- شیشه (Glass): پایان سهگانه که دیوید و الیجا رو دوباره میاره.
- نشانهها (Signs): یه فیلم دیگه از شیامالان با تم ایمان و موجودات فضایی.
- بتمن آغاز میکند (Batman Begins): یه بازسازی واقعگرایانه از داستان ابرقهرمانی.