نام انگلیسی: Night Always Come
نام فارسی: فیلم شب همیشه از راه میرسد
محصول: ۲۰۲۵ – ایالات متحده
ژانر: درام، هیجانانگیز
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۱ از ۴
مصطفی ملکی
در مرور فیلم دغلباز آقای «بنجامین کارون» به علاقهی این کارگردان نوپا به پلاتهای جنایی و هیجانانگیز نوشتیم. این کارگردان حتی قبل از ورود به دنیای آثار بلند سینمایی هم در تکاپیزودهای سریال بهسراغ چنین درونمایههایی میرفت.
حال آقای کارون در فیلم شب همیشه از راه میرسد خود سعی دارد دنیای مورد علاقهی خود را با فرم روایی موجود در درامهای اجتماعی ترکیب کند و از دل آن روایت یکشبهای را از زندگی زنی با نام «لینت» ارائه دهد.
اولین مشکل این روایت ناهمخوانی کاراکترها و بازیگران انتخابی است. ابتدا بهسراغ «ونسا کربی» در نقش لینت میرویم. با هیچ متر و معیاری نمیتوان بازیگر مورد نظر و کاراکتر لینت را در یک کالبد تصور کرد. بگذارید ابتدا به شخصیتپردازی مد نظر کارگردان اشاره کنیم.
لینت دختری جوان است که بههمراه مادر و برادر دچار سندروم داون خود زندگی میکند. او روزها دوشیفت کار میکند و هر هفته مشتری هتل مردی متأهل و ثروتمند است. کارگردان ما را از لحظهای وارد زندگی این زن جوان میکند که درگیر گرفتن وام برای خرید خانه است.
در طول روایت نیز کارگردان دائم سعی میکند از طریق دیالوگها و برخی پرشهای نمایی از طریق چهرهی بزکشدهی خانم کربی مخاطب را به گذشتهی تاریک او ببرد. حال با این شخصیتپردازی آیا انتخاب ونسا کربی مناسب است؟ این بازیگر در فیلمهای متعددی نقش زنی رنجور را بازی کرده است.
اما در فیلم شب همیشه از راه میرسد گویی حتی به خود زحمت درگیری ابتدایی با کاراکتر لینت را نداده است. او حتی در حد یک دورخوانی هم وارد کاراکتر لینت نشده است و در طول فیلم شب همیشه از راه میرسد باعث آزار ذهن میشود.
به نوعی مخاطب ابتدا در ذهن کاراکتر موردنظر را تصویرسازی میکند و خانم کربی با تمام توان خود این تصویرسازی ذهنی را از بین میبرد. در اینجاست که باز هم باید به تیپسازیای اشاره کرد که بازیگران و کارگردانها برای فرار از زحمت زیاد و برداشتهای متعدد دچارش میشوند.
در کنار بازی بسیار بد و دور از انتظار خانم کربی باید به دیگر بازیگران نیز اشاره کرد که گویی بازی بد بازیگر اصلی همچون ویروسی مهلک به جان آنها میافتد. شاید تنها بازیگری که در فیلم شب همیشه از راه میرسد جای درستی ایستاده است و تمام خطوط دیالوگ خود را همچون همان کاراکتر موردنظر ادا میکند آقای «مایکل کلی» است.
فیلم شب همیشه از راه میرسد بنجامین کارون را بعد از یکبار دیدن حتی برای لحظاتی هم در ذهن مرور نمیکنیم. در عوض از کاراکتر لینت شخصیتی خیالی میسازیم و مصائب زندگیاش را بر اساس همان شخصیت خیالی از ذهن میگذرانیم.
بهنوعی باید اینگونه گفت که آقای کارون دست روی روایتی دردآور گذاشته است اما توان این را ندارد که مخاطب را به درون زندگی ازهمپاشیدهی این زن جوان ببرد؛ زن جوانی که از ۱۶ سالگی اسیر عاشقانهای اشتباه شده بود.
مادر از او متنفر شد، از خانه فرار کرد، تبدیل به تنفروش شد و در نهایت تعادل زندگی روزمره و شخصیاش را از دست داد و روانهی زندان شد. این زن اکنون سعی دارد با چنگودندان بار دیگر زندگی را در آغوش بگیرد.
آنچه در فیلم شب همیشه از راه میرسد آقای کارون مشاهده میکنیم شبانهی بیمنطقی است که رو بهسوی ابزوردیسمی خشن دارد اما کارگردان مقابل آن سدی ایجاد میکند تا بتواند درام اجتماعی ناقصاش را پی بگیرد. آقای کارون بیش از هر شخص دیگری قاتل روایت خود است.