کارگردان مارتین اسکورسیزی برخی از به یاد ماندنی ترین و مشهورترین فیلم های تاریخ سینما از جمله راننده تاکسی، گاو خشمگین و دوستان خوب را تولید کرده است.
فیلم جدید مارتین اسکورسیزی:Killers of the Flower Moon اکنون در سینماها به نمایش درآمد
جدیدترین فیلم مارتین اسکورسیزی، قاتلان ماه گل، اکنون در سینماها اکران شده است. این هفتمین همکاری او با بازیگر لئوناردو دی کاپریو و یازدهمین همکاری او با رابرت دنیرو است.
این فیلم مجموعهای از قتلهای واقعی را در منطقه رزرواسیون ملت Osage در اوکلاهاما در دهه 1920 به تصویر میکشد. اسکورسیزی و دی کاپریو در حال حاضر در حال کار بر روی سرمایه گذاری مشترک بعدی خود به نام The Wager بر اساس کتاب غیرداستانی دیوید گران هستند.
این فیلم داستان خدمه بازمانده یک کشتی بریتانیایی را در پی سقوط در جزیرهای در آمریکای جنوبی روایت میکند که متهم به انجام شورش هستند.
مارتین اسکورسیزی کیست؟
مارتین اسکورسیزی به طور گسترده به عنوان یکی از مهم ترین کارگردانان تمام دوران شناخته می شود و به دلیل سبک فیلمسازی سخت و دقیق خود شناخته می شود. علاقه اسکورسیزی به فیلم به دوران کودکی او برمی گردد. اسکورسیزی پس از تثبیت خود با فیلم مشهور «خیابانهای پست» در سال 1973، فیلمهایی را ساخت که بسیاری آن را بهترین فیلمهای آمریکایی میدانند، از جمله «راننده تاکسی»، «گاو خشمگین» و «رفقای خوب».
او بهویژه بهخاطر همکاریهایش با رابرت دنیرو بازیگر – که شامل شاه کمدی، کیپ ترس و مرد ایرلندی میشود – و همچنین فیلمهایش با بازیگر لئوناردو دی کاپریو، از جمله دار و دستههای نیویورک، هوانورد، و گرگ شهرت دارد. وال استریت اسکورسیزی 14 بار نامزد دریافت جایزه اسکار شده است و یک بار هم برنده شده است: او در سال 2006 اسکار بهترین کارگردانی را برای فیلم جناییاش The Departed که بهترین فیلم را نیز دریافت کرد، به خانه برد.
حقایق کلی
نام کامل: مارتین چارلز اسکورسیزی
متولد: 17 نوامبر 1942
محل تولد: نیویورک، نیویورک
همسران: لارین ماری برنان (1965-1971)، جولیا کامرون (1976-1977)، ایزابلا روسلینی (1979-1982)، باربارا دی فینا (1985-1991)، و هلن شرمرهورن موریس (1999-اکنون)
فرزندان: کاترین، دومینیکا و فرانچسکا
علامت نجومی: عقرب
اوایل زندگی
مارتین چارلز مارتین اسکورسیزی در 17 نوامبر 1942 در محله فلاشینگ شهر نیویورک متولد شد. اسکورسیزی که توسط والدین ایتالیایی-آمریکایی در ناحیه ایتالیای کوچک منهتن بزرگ شد، بعداً این منطقه را «مثل یک دهکده در سیسیل» به یاد آورد. والدین اسکورسیزی، چارلز و کاترین، هر دو به صورت نیمه وقت به عنوان بازیگر کار می کردند و به ایجاد زمینه برای عشق پسرشان به سینما کمک کردند.
مارتین اسکورسیزی
از آنجایی که مارتین اسکورسیزی به آسم شدید مبتلا بود، فعالیت های دوران کودکی او محدود بود. او بیشتر وقت خود را به جای ورزش کردن، در مقابل تلویزیون یا سینما گذراند، جایی که عاشق داستانهایی درباره تجربه ایتالیایی و فیلمهای کارگردانهای مایکل پاول و امریک پرسبرگر شد. در زمانی که 12 ساله بود، اسکورسیزی در حال طراحی استوریبوردهای خودش بود که اغلب با خط «به کارگردانی و تولید مارتین اسکورسیزی» کامل میشد.
مارتین اسکورسیزی به عنوان یک کاتولیک مومن بزرگ شد و حتی قبل از اینکه تصمیم بگیرد به جای آن فیلمسازی را دنبال کند، به فکر ورود به مقام کشیش بود. اگرچه والدینش شیدایی او را برای فیلم «دریافت نکردند»، اسکورسیزی احساس کرد که در مسیر درستی قرار دارد، زمانی که یک کمدی کوتاه 10 دقیقه ای برای او بورسیه تحصیلی 500 دلاری در دانشگاه نیویورک به همراه داشت.
شغل اولیه: مربی دانشگاه نیویورک و خیابان های متوسط
مارتین اسکورسیزی فوق لیسانس خود را در هنرهای زیبا، با تاکید بر کارگردانی فیلم، در مدرسه هنر تیش دانشگاه نیویورک به پایان رساند. او در مدت حضورش در آنجا چندین فیلم ساخت و پس از فارغ التحصیلی مدت کوتاهی در دانشگاه به عنوان مربی فیلم مشغول به کار شد. از شاگردان او جاناتان کاپلان و الیور استون بودند.
در سال 1968، اسکورسیزی اولین فیلم بلند خود را به پایان رساند، آن کسی که در من را می زند؟ در حین کار بر روی آن پروژه، او با هاروی کایتل، که در بسیاری از پروژههای آینده نقش آفرینی کرد، و همچنین تلما شون میکر، سردبیری که بیش از 50 سال با او همکاری داشت، آشنا شد. اسکورسیزی در راجر ایبرت، منتقد فیلم، طرفداران اولیهای پیدا کرد که فیلمهای اسکورسیزی از آن زمان را «از لحاظ هنری رضایتبخش و از نظر فنی قابل مقایسه با بهترین فیلمهایی که در هر کجا ساخته شدهاند» نامید.
Mean Streets که در سال 1973 یک ماه قبل از تولد 31 سالگی اسکورسیزی اکران شد، اولین فیلم اسکورسیزی بود که به طور گسترده به عنوان یک شاهکار شناخته شد.
این فیلم با بازبینی شخصیتهای Who’s That Nocking at My Door؟، عناصری را به نمایش گذاشت که از آن زمان به علائم تجاری فیلمسازی اسکورسیزی تبدیل شدهاند: مضامین تاریک، شخصیتهای اصلی نامطلوب، مذهب، مافیا، تکنیکهای غیرمعمول دوربین، و موسیقی معاصر.
کارگردانی Mean Streets همچنین اسکورسیزی را به بازیگر رابرت دنیرو معرفی کرد و جرقه یکی از پویاترین همکاری های فیلمسازی در تاریخ هالیوود را به وجود آورد.
الن برستین بازیگر به قدری تحت تاثیر خیابان های پست قرار گرفت که برای کارگردانی فیلم سال 1974 آلیس دیگر اینجا زندگی نمی کند، اسکورسیزی را تحت فشار قرار داد که باعث شد برستین اسکار بهترین بازیگر زن را دریافت کند. او همکاری با اسکورسیزی را «یکی از بهترین تجربیاتی که تا به حال داشتهام» نامید.
فیلم های تحسین شده دهه 70 و 80: راننده تاکسی، آخرین والس، و گاو خشمگین
در طول دهههای 1970 و 1980، اسکورسیزی فیلمهای سختی را کارگردانی کرد که به تعریف نسلی از سینما کمک کرد. فیلم او در سال 1976 راننده تاکسی با بازی دنیرو در نقش یک راننده تاکسی از نظر ذهنی ناپایدار و کهنه سرباز ویتنام که به دلیل انزجار از جنایت و تباهی شهر نیویورک به خشونت کشیده می شود.
راننده تاکسی که به طور گسترده به عنوان یک شاهکار شناخته می شود، به تعریف سبک فیلمسازی سخت و حرکات پیچیده دوربین کمک کرد و در ادامه جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن را به دست آورد و وضعیت دنیرو را به عنوان یک اسطوره سینما تثبیت کرد. ظاهراً این الهام بخش جان هینکلی جونیور ناپایدار بود تا پنج سال بعد، رئیس جمهور رونالد ریگان را ترور کند.
مارتین اسکورسیزی و دنیرو دوباره با فیلم بعدی کارگردان نیویورک، نیویورک (1977) همکاری کردند، یک موزیکال که به سبک خاص مارتین اسکورسیزی ساخته شد. این فیلم در گیشه شکست خورد و ثابت کرد که تجربه سختی برای اسکورسیزی است. سال بعد، او استعداد فیلمسازی خود را به طور کامل بر صنعت موسیقی متمرکز کرد.
مستند تحسین شده او به نام آخرین والس اجرای خداحافظی گروه را با اجرای مهمان توسط ون موریسون، باب دیلن و مادی واترز به نمایش گذاشت. «آخرین والس» علاوه بر اینکه به عنوان یکی از بهترین فیلمهای کنسرت تاریخ شناخته شد، سپس در فیلم ساختگی «این اسپینال تپ» ساخته راب راینر در سال 1984 جعل شد.
فیلم بعدی مارتین اسکورسیزی درام ورزشی گاو خشمگین (1980) بود که بر اساس زندگی بوکسور مشکل دار جیک لاموتا ساخته شد. اسکورسیزی پس از تجربه بدش با نیویورک، نیویورک، انتظار داشت که این آخرین فیلم بلند او باشد، بنابراین تصمیم گرفت «تمام مراحل را کنار بگذارد و سپس یک حرفه جدید پیدا کند».
اگرچه واکنشهای اولیه به دلیل ماهیت خشونتآمیز تصویر متفاوت بود، گاو خشمگین اکنون به طور گستردهای به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تمام دوران در نظر گرفته میشود. دنیرو برای بازی در نقش لاموتا برنده اسکار بهترین بازیگر مرد شد.
مارتین اسکورسیزی با کنار گذاشتن فکر ترک صنعت، تا دهه 1980 به ساختن فیلم ادامه داد. او دوباره با دنیرو برای کمدی تاریک پادشاه کمدی (1982) همکاری کرد که درباره یک کمدین مشتاق به طرز خطرناکی شیفته یک کمیک معروف (با بازی جری لوئیس) است.
مارتین اسکورسیزی اولین موفقیت بزرگ خود در باکس آفیس را در سال 1986 کارگردانی کرد که در آن تام کروز در کنار پل نیومن افسانه ای نقش آفرینی کرد که دومی نقش خود را در نقش “Fast Eddie” Felson از فیلم The Hustler در سال 1961 بازی کرد.
دو سال بعد، اسکورسیزی یکی از جنجالی ترین فیلم هایش را کارگردانی کرد، آخرین وسوسه مسیح (1988) که در آن ویلم دافو عیسی مسیح را در حال مبارزه با ترس، وسوسه و شک به تصویر کشید. برخی در کلیسای کاتولیک آن را کفرآمیز خواندند و اسکورسیزی به خاطر ساختن آن تهدید به مرگ شد، اما با تحسین منتقدان مواجه شد و کارگردان نامزدی اسکار را به همراه داشت.
مارتین اسکورسیزی
موفقیت مداوم با فیلم های جنایی
در دهه 1990 شاهد اکران دو فیلم مهم مافیایی اسکورسیزی بودیم: «رفقای خوب»، فیلمی در سال 1990 که بر اساس زندگی گانگستر سابق هنری هیل ساخته شد، و «کازینو»، فیلمی در سال 1995 درباره ظهور و سقوط دنیای اموات قمار در دهه 1970.
اگرچه او به شوخی گفت که باید «فیلم دیگری درباره آمریکاییهای ایتالیایی که گانگستر نیستند» بسازد، اما اسکورسیزی همچنین گفت که معتقد است «چیزی به نام خشونت بیمعنا» روی پرده وجود ندارد. “در اعماق وجود شما می خواهید فکر کنید که مردم واقعاً خوب هستند – اما واقعیت بیشتر از آن است.”
Goodfellas از کتاب غیرداستانی Nicholas Pileggi Wiseguy اقتباس شده است که داستان ظهور و سقوط هنری هیل یکی از اعضای خانواده جنایتکاران Lucchese را روایت می کند. در این فیلم ری لیوتا در نقش هیل، دنیرو در نقش گانگستر جیمی کانوی، و جو پسی در بازی برنده جایزه اسکار در نقش تامی دویتو که به طرز خطرناکی خشن بود، حضور داشتند. «رفقای خوب» به عنوان یکی از بهترین فیلمهای اسکورسیزی مورد تحسین قرار گرفته است و راجر ایبرت آن را «بهترین فیلم اوباش تاریخ» معرفی کرد.
با اتحاد مجدد اسکورسیزی با دنیرو و پسی و بار دیگر بر اساس کتاب پیلگی، کازینو به درستی از اوباش هایی که در کازینوهای لاس وگاس تحت کنترل مافیا شرکت داشتند، دنبال می کرد. اگرچه کمتر از دوستان خوب تجلیل شد، فیلم 1995 نیز مورد تحسین قرار گرفت، به ویژه برای بازی شارون استون که نامزد اسکار شد.
مارتین اسکورسیزی همچنین برای فیلم Cape Fear (1991) که دنیرو در نقش قاتل روانپریشی اما باهوش مکس کدی بازی میکرد تحسین شد. اسکورسیزی پس از فیلم حماسی کوندون (1997) و درام روانشناختی «بیرون آوردن مردگان» (1999)، فیلم جنایی دیگری ساخت – البته فیلمی بسیار متفاوت از «رفقای خوب» و «کازینو» – با گانگهای نیویورک (2002)، یک درام تاریخی درباره دشمنی با مهاجران ایرلندی.
در شهر نیویورک دهه 1860. این فیلم که در ایتالیای کوچک با شنیدن داستانهای باندهای قدیمی بزرگ شد، پروژهای پرشور برای اسکورسیزی بود، اما نزدیک به 25 سال طول کشید تا آن را به سرانجام برساند. این فیلم با بازی دانیل دی لوئیس، در نقش رهبر باند بیل قصاب، و لئوناردو دی کاپریو در اولین همکاری بین این بازیگر و اسکورسیزی بازی کردند.
فیلم های لئوناردو دی کاپریو: هوانورد، رفتگان و گرگ وال استریت
بسیاری از مردم شباهت هایی بین پویایی فیلم اسکورسیزی و دی کاپریو و فیلمی که کارگردان زمانی با دنیرو داشت، ترسیم کرده اند – و تماشاگران تنها کسانی نیستند که سپاسگزار هستند. دی کاپریو گفت: او مرا نجات داد. «من در مسیری قرار گرفتم که یک نوع بازیگر باشم و او به من کمک کرد بازیگر دیگری شوم. کسی که می خواستم باشم.»
پس از دار و دستههای نیویورک، فیلم بعدی اسکورسیزی با دی کاپریو یکی از مشهورترین فیلمهای این کارگردان در سالهای اخیر بود. هوانورد (2004) دی کاپریو را در نقش هاوارد هیوز، بازرگان تجاری مرموز و دردسرساز، با کیت بلانشت در نقش ستاره سینما، کاترین هپبورن، نشان داد.
این فیلم از نظر انتقادی و تجاری موفقیتآمیز بود و یازده نامزدی اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اصلی را به دست آورد. (این فیلم برنده پنج جایزه اسکار شد، البته نه در آن سه بخش.)
اسکورسیزی و دی کاپریو دوباره با The Departed (2006)، بازسازی فیلم Infernal Affairs هنگ کنگ در سال 2002، شریک شدند.
دی کاپریو بیلی کاستیگان، یک سرباز مخفی ایالتی را به تصویر می کشد که به خدمه رئیس اوباش ایرلندی فرانک کاستلو (جک نیکلسون) نفوذ می کند، در حالی که یکی از کارخانه های کاستلو (مت دیمون) به پلیس ایالت ماساچوست نفوذ می کند. The Departed برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شد و سرانجام پس از پنج نامزدی قبلی، اسکار بهترین کارگردانی را به اسکورسیزی به ارمغان آورد.
مارتین اسکورسیزی در حین سخنرانی پذیرش خود به شوخی گفت: «در طول سالها بسیاری از مردم این آرزو را برای من داشتند – غریبهها، میدانید. من میروم در خیابان قدم میزنم، مردم چیزی به من میگویند، به مطب دکتر میروم، در آسانسور میروم، مردم میگویند، “تو باید یکی برنده شوی، باید یکی را ببری.” شما باید یکی را برنده شوید.»
پس از همکاری دیگر دی کاپریو با فیلم هیجانی روانشناختی جزیره شاتر (2010)، اسکورسیزی ژانر کاملاً متفاوتی را با هوگو در سال 2011 کشف کرد، درام ماجرایی درباره پسر کوچکی در پاریس دهه 1930 که به دنبال حل معمایی مربوط به خودکار پدر مرحومش است.
مارتین اسکورسیزی
این اولین فیلم اسکورسیزی بود که به طور کامل به صورت سه بعدی فیلمبرداری شد، که او آن را تجربه ای “رهایی بخش” نامید و افزود: “هر بار که برای طراحی یک عکس بیرون می روید، به معنای واقعی کلمه یک مکعب روبیک است.”
اگرچه در باکس آفیس موفقیت چشمگیری نداشت، این فیلم که به زیبایی رندر شده بود، منتقدان را شگفت زده کرد و 11 نامزدی جایزه اسکار و گلدن گلوب بهترین کارگردانی را به خود اختصاص داد.
مارتین اسکورسیزی هوگو را با فیلم گرگ وال استریت (2013) دنبال کرد که دی کاپریو در آن نقش جوردن بلفورت، بانکدار سرمایه گذاری واقعی را بازی کرد، کسی که در دهه 1990 به دلیل کلاهبرداری از مشتریان در حالی که جیب خود را بسته بود، شهرت پیدا کرد. این فیلم نقدهای مثبت و پنج نامزدی جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد و بهترین کارگردانی را برای اسکورسیزی به دست آورد.
با این حال، برخی از مردم فیلم را به دلیل تمجید از اقدامات غیرقانونی و سبک زندگی غیراخلاقی بلفورت مورد انتقاد قرار دادند. مارتین اسکورسیزی از این ادعاها عقب نشینی کرد و گفت: “من متوجه می شوم که گاهی اوقات ناامید کننده است، ناامید کننده است، اما از سوی دیگر، به نظر می رسد فیلم درباره چیزی است که مردم می توانند درباره آن صحبت کنند.
برخی ممکن است مخالف باشند، برخی ممکن است نه، اما این یک گفتگوی آزاد است و هیجانانگیز است.» گرگ وال استریت همچنین رکورد جهانی گینس را برای اکثر موارد فحش دادن در یک فیلم، با استفاده از کلمه F به تنهایی 506 بار به ثبت رساند.
آخرین فیلم ها: مرد ایرلندی و قاتلان ماه گل
مارتین اسکورسیزی موفقیت گرگ وال استریت را با درام تاریخی حماسی Silence (2016) دنبال کرد که در آن اندرو گارفیلد و آدام درایور در نقش کشیشان یسوعی قرن هفدهمی که به ژاپن سفر می کردند، در زمانی که شوگونات توکوگاوا آیین کاتولیک را ممنوع کرده بود، بازی می کرد. اسکورسیزی از زمان خواندن رمان شوساکو اندو در سال 1989 میخواست اقتباسی سینمایی از رمان شوساکو اندو بسازد.
مارتین اسکورسیزی درباره ساخت این فیلم گفت: «سوالات، پاسخها، از دست دادن پاسخ دوباره و سؤالهای بیشتر، و این چیزی است که واقعاً برای من جالب است». “سکوت فقط چیزی است که از این طریق به سمت آن کشیده شده ام. این یک وسواس بود، باید انجام شود.» اگرچه این فیلم نقدهای مثبتی دریافت کرد، اما ثابت کرد که در گیشه شکست خورده است و در مقابل بودجه 50 میلیون دلاری خود تنها 22 میلیون دلار به دست آورد.
در سال 2019، مارتین اسکورسیزی دوباره همکاری خود را با دنیرو به همراه دیگر همکاران قدیمی مانند کایتل و پشی برای فیلم The Irishman در نتفلیکس، بر اساس اعتراف به قتل ادعایی رئیس اتحادیه، جیمی هوفا، توسط قاتل فرانک شیران، احیا کرد. این اولین فیلم اسکورسیزی با بازیگر مشهور آل پاچینو بود که نقش هوفا را ایفا کرد.
طبق گزارش ها، این پروژه بودجه نتفلیکس را با هزینه های تولید بیش از 150 میلیون دلار اژدر کرد، که بخشی از آن به دلیل جلوه های ویژه گران قیمتی بود که برای پیری بسیاری از بازیگران آن استفاده می شد، اگرچه محصول نهایی به طور گسترده مورد تحسین قرار گرفت.
فیلم جدید مارتین اسکورسیزی، قاتلان ماه گل، در اکتبر 2023 اکران شد. این هفتمین همکاری او با دی کاپریو و یازدهمین همکاری او با دنیرو است.
این فیلم مجموعهای از قتلهای واقعی را در منطقه رزرواسیون ملت Osage در اوکلاهاما در دهه 1920 به تصویر میکشد. دی کاپریو نقش ارنست بورکهارت، یکی از اعضای توطئه قاتل را به تصویر می کشد که با مولی کایل (با بازی لیلی گلادستون) ازدواج می کند تا اعتماد او را جلب کند.
فیلمبرداری به دلیل همهگیری COVID-19 به تعویق افتاد و بودجه فیلم به 200 میلیون دلار رسید، اما Killers of the Flower Moon از زمان نمایش آن در جشنواره فیلم کن امسال در ماه می، تحسین گستردهای را برانگیخت.
پس از قاتلان ماه گل، مارتین اسکورسیزی و دی کاپریو بار دیگر برای فیلم The Wager که بر اساس کتاب غیرداستانی دیوید گرن ساخته شده است، با هم متحد خواهند شد. داستان یک کشتی بریتانیایی است که در جزیره ای در آمریکای جنوبی هنگام تعقیب یک کشتی اسپانیایی سقوط می کند. پس از اینکه خدمه نجات یافتند، آنها را متهم به شورش کردند. این فیلم هنوز کامل نشده و تاریخ اکران هم ندارد.
مارتین اسکورسیزی
همسر و فرزندان
مارتین اسکورسیزی پنج بار ازدواج کرده است، از جمله با لارین ماری برنان، جولیا کامرون، ایزابلا روسلینی و باربارا دی فینا.
او از سال 1999 با همسر فعلی خود، هلن شرمرهورن موریس، ازدواج کرده است. دختر آنها، فرانچسکا، یک بازیگر و فیلمساز است که در فیلم های پدرش The Departed، Hugo و The Aviator ظاهر شده است.
مارتین اسکورسیزی دو دختر بزرگتر دارد: کاترین و دومنیکا. کاترین از کارگردان و همسر اولش، لارین ماری برنان متولد شد. دومنیکا دختر مارتین اسکورسیزی با همسر سابقش جولیا کامرون است. دومنیکا مانند فرانچسکا یک بازیگر است و در فیلم های پدرش Cape Fear و The Age of Innocence ظاهر شد.