با روبرت پتینسون پوشیده و شنلپوشی که آماده است در مارس 2022 از تیرک خفاش سر بخورد، و مایکل کیتون قرار است تنها چند ماه بعد نقش خود را بهعنوان بزرگترین کارآگاه جهان بازی کند، هرگز زمان بهتری برای یادآوری این موضوع وجود نداشت. حماسه بتمن در کمیک ها به همان اندازه که روی صفحه نمایش پیچیده است.
در حالی که ممکن است فکر کنید که شوالیه تاریکی تیره و تاریک تا دهه 80 وجود نداشت، بتمن در واقع به عنوان یک انتقامجوی متفکر شروع کرد، که به شدت تحت تأثیر «سایه» و دیگر قهرمانان پالپ آن زمان بود. دهه 60 بود (مهمتر از همه، سریال تلویزیونی آدام وست) که کمپ فرنچایز را تبدیل به احمق کرد (Bat-Mite و Ace the Bat Hound، کسی هست؟).
با این حال، در نهایت، دنی اونیل و نیل آدامز بروس وین را به ریشههای تاریک خود بازگرداندند، که از آن زمان تا کنون لحنی است که بتمن – چه در صفحه نمایش و چه در صفحات خندهدار – داشته است.
در اینجا 20 داستان برتر بتمن که در کمیک ها خواهید یافت، گفته میشود.
The Dark Knight Returns
صرف نظر از آنچه ممکن است در مورد سیاست های فرانک میلر نویسنده و هنرمند فکر کنید – یا تحقیر آشکار او از سوپرمن – نمی توان اهمیت فرهنگی “شوالیه تاریکی بازگشت” را انکار کرد. مجموعه طنز مهمی که مسئول انتشار یک میلیون مقاله روزنامه با عناوینی مانند «بیف! پاو! کمیک بزرگ میشود»، «شوالیه تاریکی برمیگردد» هر دو صلیبی کلاهدار را از نو اختراع کرد و دوباره قوت بخشید.
داستان «شوالیه تاریکی بازگشت» یک دهه پس از آخرین حضور بتمن در شهری دیستوپیایی گاتهام اتفاق میافتد. بروس وین در مواجهه با یک کلان شهر جنایتکار و ظهور یک باند خیابانی شرور به نام جهشیافتهها، مجبور به ترک بازنشستگی میشود. با این حال، تصمیم او برای پوشاندن دوباره شنل و روپوش او را در تضاد مستقیم با دوست قدیمیاش کلارک کنت قرار میدهد که اکنون یک پیاده فوق بشری دولت ایالات متحده است.
این یک بتمن بود که قبلاً هرگز ندیده بودیم: مسلح و زره پوش. «شوالیه تاریکی برمیگردد» تلههای شبهنظامی را معرفی کرد که اکنون در کمیکها و فیلمهای بتمن رایج است (بتمن شروع میکند، بتموبیل، لیوان، مستقیماً از صفحات «شوالیه تاریکی برمیگردد» مانند بسیاری از حذف شده است. (batman v Superman: Dawn of Justice) و به راحتی می توان فراموش کرد که همه چیز از اینجا شروع شد. کمیک های مدرن، چه خوب و چه بد، بدهی هنگفتی به این اثر نوآورانه دارند.
Son of the Demon
«پسر دیو» داستان عجیبی است. این فیلم برای طولانیترین زمان غیر متعارف تلقی میشد، اما پس از آن اجرای بتمن توسط گرانت موریسون، بهویژه کار او روی «بتمن و پسر»، آن را به تداوم رسمی تبدیل کرد.
بتمن برای شکست دادن قاین، یک قاتل سرکش و تروریست، مجبور به یک آتش بس ناآرام با دشمن قدیمی خود، راس الغول می شود.
از آنجایی که آنها زمان بیشتری را در شرکت یکدیگر می گذرانند، بتمن رابطه عاشقانه خود را با دختر راس، تالیا، تجدید می کند. او فرزند بروس را باردار میکند، اما با توجه به تغییری در رفتار او – او بسیار محافظهکار شده است – دروغ میگوید و به او میگوید که سقط جنین کرده است.
پسر بتمن، دامیان، بعداً تبدیل به یک شخصیت اصلی در کمیکهای در حال اجرا شد و سالها پس از انتشار به «Son of the Demon» اهمیت شگفتانگیزی داد. «Son of the Demon» که به زیبایی توسط جری بینگهام تصویرسازی شده است،
مانند یک فیلم اکشن سریع است که توسط نویسنده مایک دبلیو بار (Mike W. Barr) به طرز بی عیب و نقصی طراحی شده است. اغلب عناصر فانتزی الغول، مانند لازاروس پیت که به جاودانگی هدیه میدهد، داستانهای او را خراب میکند، اما این یکی بیشتر پایهای است و آن را به یکی از بهترین داستانهای لیگ قاتلان تبدیل میکند.
A Death in the Family
بتمن از ترس اینکه رابین، با نام مستعار جیسون تاد، داغدار و بی دقت شود، او را از فعالیت فعال معلق می کند. با این حال، رابین گاتهام را در جستجوی خودش ترک میکند و این دو جنایتکار در نهایت در بوسنی با هم متحد میشوند تا جوکر را از دریافت اورانیوم کافی برای ایجاد یک بمب کثیف بازدارند.
رابین دستگیر شده و به طرز وحشیانه ای مورد ضرب و شتم قرار می گیرد و بتمن قبل از اینکه خیلی دیر شود برای یافتن او عجله می کند. او به انباری می رسد که رابین در آن نگهداری می شود، درست زمانی که منفجر می شود.
و بعد چه اتفاقی افتاد؟ خوب، زنده ماندن یا مردن رابین به خوانندگان بستگی داشت که با استفاده از تلفن خود رای دادند – و تصمیم گرفتند او را بکشند. یک حیله؟ قطعا. موثر؟ با توجه به میزان مطبوعات دریافتی داستان، کاملاً.
صرف نظر از شیرین کاری تبلیغاتی، این یک داستان قدرتمند است. جوکر به ندرت بیشتر دلهره آور بوده است، و ضرب و شتم او به رابین کاملاً وحشیانه است، به خصوص برای یک کمیک جریان اصلی.
جیسون تاد دومین فردی بود که مانتو رابین را گرفت، با نسخه اصلی، دیک گریسون، که به سمت تایتان های نوجوان رفته بود. بیچاره جیسون هرگز به اندازه سلف خود محبوب نبود، اما هنوز هم واقعاً تکان دهنده است که ببینیم او با چنین سرنوشت وحشتناکی روبرو می شود – به خصوص که تماشاگران رای دهنده به همان اندازه جوکر همدست هستند.
The Killing Joke
آلن مور یکی از نویسندگانی بود که در دهه 80 تهاجم بریتانیا را رهبری کرد، که در آن گروهی از نویسندگان و هنرمندان بریتانیایی شروع به کار برای دی سی و مارول کردند. مجوس نورث همپتون قبلاً با یک بازی پیشگامانه در “Swamp Thing” نامی برای خود دست و پا کرده بود و اولین بازی بتمن او با انتظارات زیادی از راه رسید.
ناامید نکرد. «شوخی قاتل» که به دلیل نمایش داستان جوکر که نزدیکترین چیزی است که دیسی به منشأ متعارف این شخصیت دارد، قابل توجه است، یکی دیگر از فرارهای جسور نسلکشی از پناهگاه ناامن Arkham را به نمایش میگذارد. او اهداف خود را روی کمیسر گوردون قرار میدهد و مصمم است به بتمن ثابت کند که «یک روز بد»، مانند روزی که او را به جوکر تبدیل کرد، تمام چیزی است که برای دیوانه کردن یک مرد لازم است.
«شوخی قاتل» مشکلاتی دارد – اشاراتی مبنی بر اینکه جوکر به باربارا گوردون تجاوز جنسی کرده است دردسرساز است، و فلج کردن او نمونه ای از کتاب درسی “یخچال کردن” است – اما همچنان به عنوان یک داستان بتمن به خوبی نوشته شده و به زیبایی ترسیم شده است (همکار صادراتی بریتانیا). کار برایان بولاند خیره کننده است)، با بازتاب هایی که هنوز در دنیای دی سی احساس می شود.
Arkham Asylum
کمیسر گوردون با بتمن تماس می گیرد تا به او اطلاع دهد که جوکر و همبستگانش آسایشگاه آرکام را تصرف کرده اند و کارکنان را تهدید به کشتن می کنند. شوالیه تاریکی وارد ساختمان باستانی می شود و مجبور می شود دستکش مخفیانه ای را اجرا کند و با ترسناک ترین دشمنان خود مقابله کند. «تیمارستان ارخام:
خانه ای جدی در زمین جدی» اولین داستان بتمن گرانت موریسون برای دی سی است و مملو از نمادگرایی است که اغلب در آثار بعدی او نمایان می شود. The Asylum به همان اندازه شخصیتی در داستان است که هر یک از شرورانی که در آن زندگی می کنند، هزارتوی پنهانی که تاریخ تاریکی در آن می چکد.
هنر با شکوه و نقاشی دست دیو مک کین مانند یک رویای تب است، هر صحنه ای در مرز سورئال است. بتمن شبیه یک جانور طیفی است و گالری سرکش او به همان اندازه اغراق آمیز و هیولا است.
همچنین باید به حروف گاسپار سالادینو اشاره کرد – هر شخصیت فونت و رنگ مشخصی دارد. “آرخام پناهندگی” شبیه هیچ داستان دیگری از بتمن نیست که قبلاً خوانده اید. این یک اثر واقعا منحصر به فرد است که هنوز پابرجاست.
Batman/Judge Dredd: Judgment on Gotham
خیلی بعد در دوران حرفه ای خود، بتمن با بتمنی که می خندد روبرو می شود، نسخه ای شیطانی از خودش از یک واقعیت جایگزین. با این حال، در «قضاوت در گاتهام»، بروس با الهامبخش بتمن که میخندد ملاقات کرد: موجودی که به نام قاضی مرگ شناخته میشود.
نکته برجسته “قضاوت در مورد گاتهام”، علاوه بر هنر شیدایی باشکوه سایمون بیزلی، تعامل بین درد رواقی و سنگی و مشهورترین مراقب گاتهام، بتمن است. آنها هر دو طرف خوب هستند، اما Dredd آن را اینطور نمی بیند. از نظر درد، قانون قانون است، و قاضی تلاش می کند تا توجیه کند که چرا باید به مردی که لباسی شبیه یک جونده پرنده پشمالو می پوشد، اجازه داد آزادانه پرسه بزند.
دو لید چانه مربعی (و قاضی اندرسون روانی که برای سوار شدن با آن کشیده میشود) مجبور میشوند با اکراه در مقابل نیروهای ترکیبی قاضی مرگ، فرشته ماشینی بدجنس و مترسک متحد شوند. «قضاوت درباره گاتهام» اولین برخورد از چندین رویارویی این دو قهرمان خواهد بود که در نهایت به یکدیگر احترام قائل شدند، اما اولین مورد با اختلاف بهترین و لعنتی ترین سرگرمی است.
Knightfall
حماسهای که تقریباً در هر عنوان DC که خفاش و خانواده بزرگش را نشان میداد (Catwoman، رابین و غیره) را در بر میگیرد، «Knightfall» داستانی است که بعداً در «شوالیه تاریکی برمیخیزد» یک اقتباس روی صفحه نمایش بزرگ دریافت کرد. آخرین فیلم کریستوفر نولان در سه گانه بتمن که مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.
Bane، یکی از معدود همتایان بتمن در توانایی های ذهنی و فیزیکی، تمام زندانیان حداکثر امنیتی را از پناهگاه Arkham آزاد می کند. در حالی که شهر گاتهام در هرج و مرج است، بتمن در حالی که سعی می کند همه آنها را دوباره تصرف کند، به محدودیت های خود کشیده می شود.
وقتی بتمن در پایین ترین نقطه خود است، اراده و قدرتش تمام می شود، بتمن در Wayne Manor با Bane روبرو می شود، ابرشرور که هویت مخفی دشمن خود را مشخص کرده است. بتمن در حال حاضر از نظر ذهنی شکسته شده است، بنابراین Bane مطمئن می شود که بدنش از همین روش پیروی می کند، کمر بتمن را می شکند و او را فلج می کند.
“Knightfall” نمونه فوق العاده ای از یک خط داستانی طولانی است که به درستی انجام شده است. علیرغم تعداد زیادی از نویسندگان و هنرمندان مشارکت کننده، خواندن آن جذاب است.
داستانهای بعدی «KnightQuest» و «KnightsEnd» جزئیات جایگزینی نهایی بتمن و همچنین مبارزه بروس وین برای بازگشت به سلامت را پوشش میدهند، اما رستاخیز خفاش به اندازه سقوط او جالب نیست. یک حس واقعی تنش و اجتناب ناپذیری در همه آن وجود دارد – شما می توانید خستگی و ناامیدی بتمن را در هر پانل احساس کنید.
Batman Black and White
هیچ داستان همه جانبه ای برای «بتمن سیاه و سفید» وجود ندارد. در عوض، این مجموعهای از کمیکها هستند که دقیقاً همان کاری را انجام میدهند که عنوان نشان میدهد: تعدادی از داستانهای مستقل بتمن را با هنر سیاه و سفید واضح و زیبا بیان میکنند.
این ویترینی از برخی از بهترین استعدادهای نویسندگی و هنری است که تا به حال در یک کتاب کمیک مشارکت داشته اند، و تعدادی از افراد درگیر قبلاً هرگز روی بتمن – یا در برخی موارد اصلاً در کمیک – کار نکرده بودند.
«دنیای سیاه و سفید» یک اثر برجسته است که توسط نیل گیمن با هنر سایمون بیزلی، فوق ستاره «2000 AD» نوشته شده است.
این یک قطعه بازیگوش است که با رسانه بازی می کند و بتمن و جوکر را به عنوان بازیگرانی معرفی می کند که فقط به نفع مخاطبان کتاب های مصور مبارزه می کنند و به عنوان یک نمونه اولیه عالی از نوعی شکستن دیوار چهارم است که گیمن تبدیل به چنین می شود. ماهر در.
The Long Halloween
دهههای 50 و 60 سهم خود را از شرورهای احمق بتمن دیدند: برای مثال، آقای دوربین، لحاف دیوانه، و مرد بادبادک (ما مرد پولکا دات را میبخشیم، کسی که خودش را نجات داده است). با این حال، تعداد کمی مسخره تر از مرد تقویمی 1958 هستند، که تمام دلیل وجودی آن انجام جنایاتی با موضوع تعطیلات است.
بنابراین، جف لوب، نویسنده، نه تنها به خاطر بازگرداندن این شخصیت در «هالووین طولانی»، بلکه به خاطر بازآفرینی او به سبکی دلخراش، قدردانی کرد. درست پس از وقایع «بتمن: سال اول» (عنوانی که به تازگی در این فهرست حضور نداشت)، «هالووین طولانی» شاهد ورود یک قاتل مرموز به نام تعطیلات به گاتهام است.
بتمن با داشتن MO مشابه Calendar Man (که در حال حاضر در Arkham زندگی می کند)، مجبور می شود به سرنخ ها و نکاتی که دشمن زندانی اش به سبک هانیبال لکتر داده است، تکیه کند.
“هالووین طولانی” یک داستان مهم در قانون بتمن است، زیرا احتمالاً برداشتی قطعی از تبدیل هاروی دنت از دادستان منطقه به روان پریشی الهام گرفته از جانوس را نشان می دهد و به وضوح الهام بخش سه گانه بتمن کریستوفر نولان و همچنین متیو ریوز بود.
JLA: Tower of Babel
“برج بابل” اولین داستان نویسنده مارک وید برای “JLA” بود که بلافاصله پس از اجرای عالی توسط گرانت موریسون منتشر شد. چه راهی برای ضربه زدن به زمین. داستان با سقوط اعضای لیگ عدالت آمریکا یکی پس از دیگری آغاز میشود، و از نقاط ضعف آنها همه به طرز ماهرانهای برای جلوگیری از جلوگیری از آخرین توطئه رأسالغول استفاده میشود.
بتمن به بدترین ها مشکوک می شود و ترس او به زودی متوجه می شود: روش های مورد استفاده علیه قهرمانان از پرونده های خود بتمن به سرقت رفته است. بله، شوالیه تاریکی با دقت تدابیری را آماده کرد تا در صورت نیاز به سرنگونی همکارانش.
می توان استدلال کرد که پارانویای بتمن چیزی است که او را برای مدت طولانی زنده نگه داشته است، اما “بابل” می بیند که هم احتیاط بتمن و هم وسواس او نسبت به پدر و مادر مرده اش علیه او تبدیل شده است.
با تعهد بتمن به وظیفه، مطمئناً کاملاً منطقی است که او پروندههایی را هم در مورد دشمنان و هم دوستانش نگه میدارد، اما برای سوءاستفاده از یک شرور، این یک ضربه استادانه توسط وید است. و این قبل از این است که حتی به نقشه غول برسیم: به هم زدن مراکز زبان در مغز همه انسان ها به منظور ایجاد ویرانی در سراسر جهان.
امواج شوک ناشی از خیانت بتمن برای سالها در دنیای DC باقی ماند و «برج بابل» را به کتابی سرگرمکننده و مهم تبدیل کرد.
Hush
برخی از عناوین موجود در این لیست به این دلیل انتخاب شده اند که باعث ایجاد یک تغییر پارادایم در حماسه جاری بتمن شده اند. دیگران اینجا هستند زیرا رویکردی بدیع به داستان سرایی را نشان می دهند. «Hush» اینجاست – و همیشه باید اینجا می بود – به یک دلیل به مراتب ساده تر.
جیم لی، یکی از مشهورترین و محبوب ترین هنرمندان در کمیک ها را می بیند که بتمن را در مقابل فردی که در گالری سرکش بدنامش قرار دارد، می کشد. اگر “شوالیه تاریکی بازگشت” “آلبوم سفید” است، پس “Hush” یک مجموعه “بهترین” است، اما برای آن کمتر نیست.
“Hush” هر دو قاتل عنوان و تلاش های بتمن برای زنده ماندن و کشف هویت مهاجم مرموز خود را دنبال می کند. هر چیزی را که احتمالاً از یک کمیک بتمن بخواهید دارد: هر شروری که احتمالاً میتوانید بخواهید اینجاست، سوپرمن به عنوان مهمان ظاهر میشود و بتمن کارهای تحقیقاتی درست قدیمی را انجام میدهد (غالباً فراموش کردن عنوان «کارآگاه شوالیه تاریکی» او آسان است). فیلمنامه نویسنده جف لوب با سرعتی سریع پیش میرود و با هنر لی، «Hush» در نهایت هم جشن فوقالعاده بتمن برای طرفداران قدیمی و هم داستانی ایدهآل برای خوانندگان جدید است.
Batman R.I.P
برخی استدلال خواهند کرد که بتمن یکی از قدرتمندترین شخصیت های کمیک است و با توجه به زمان آماده سازی کافی، او می تواند هر کسی را شکست دهد. “بتمن R.I.P.” مجموع درخشان نویسنده گرانت موریسون، به علاوه آن آمادگی است. موریسون در طول کار خود برای دی سی، سال ها بذر این داستان را کاشت. “پاره كردن.” پاداش باشکوه و هیجان انگیز آنهاست.
Black Glove، یک برادر جنایتکار قدیمی و قدرتمند، هدفشان بتمن است. آنها قصد دارند او را بشکنند، هر چیزی را که او نمایندگی می کند نابود کنند، او را به باورهای اصلی خود شک کنند و ذهنش را در هم بشکنند.
با این حال، مانند بسیاری از افراد قبل از خود – و بسیاری از کسانی که دنبال خواهند شد – آنها صلیبیون Caped را دست کم می گیرند، مردی که برای همه چیز برنامه دارد. به عنوان “R.I.P.” نشان می دهد، او حتی یک شخصیت پشتیبان دارد که اگر شخصیت معمولی اش به خطر بیفتد، به کار می افتد.
مثل تمام کارهای موریسون، «بتمن R.I.P». پیچیده، لایه لایه، و برای کسانی که توجه کرده اند، یا مایل به انجام کار هستند، پاداش دهنده است.
گره زدن رشتههای داستانی از کمیکهای خود موریسون و نزدیک به هفت دهه تداوم عمومی بتمن، حرکت جسورانهای است، اما به نوعی همه چیز در کنار هم قرار میگیرد – ارائه سورپرایزهای واقعی در یک فرنچایز کمیک که برای مدت طولانی در حال اجرا است، کار بدی نیست.
?Whatever Happened to the Caped Crusader
این داستان دو قسمتی با عنوان «چه اتفاقی برای مرد فردا افتاد؟»، داستان سوپرمن پیشگامانه اثر آلن مور و کرت سوان، مداحی نیل گیمن برای شوالیه تاریکی است، که احتمالاً خارج از تداوم است (اگرچه داستان آن است. به طور تصادفی در زمانی منتشر شد که سرنوشت بتمن نامعلوم بود، پس از رویداد متقاطع “بحران نهایی”).
بتمن، یک حضور بیجسم، بیداری خودش را مشاهده میکند. او تنها نیست، اما ماهیت همراهش یکی از بزرگترین شگفتیهای این داستان شگفتانگیز تاثیرگذار است. ما می بینیم که دوستان، دشمنان و آشنایان برای ادای احترام از راه می رسند و داستان هایی در مورد ارتباط خود با ابرقهرمان متوفی تعریف می کنند.
این جشنی است برای یک زندگی خوب سپری شده، و همچنین سوگواری برای مرگ زودهنگام – و در نهایت، نگاهی کوبنده به ماهیت تولد دوباره. یک خط در شروع “بتمن R.I.P” موریسون وجود دارد. که هم فریاد جنگی است و هم یک اخلاق: “بتمن و رابین هرگز نمی میرند!” این مفهومی است که هرگز صادقانه تر از این قطعه درخشان به آن پرداخته نشده است.
The Return of Bruce Wayne
در لحظات پایانی «بحران نهایی»، بتمن مجبور به انجام کاری میشود که همیشه با آن مبارزه میکرد: شلیک یک تفنگ. اما این اسلحه معمولی نیست و بتمن به هیچ هدف معمولی شلیک نمی کند: این گلوله ای است که برای کشتن یک خدا طراحی شده است. همانطور که تیر به خانه می رسد و دارکسید را می کشد، شرور پرتوهای امگا خود را شلیک می کند. بتمن در زمان ضربه خورده و گم شده است.
«بازگشت بروس وین» با قهرمان ما که در اواخر دوران پارینه سنگی به گل نشسته شروع میشود و داستان تلاشهای بروس وین برای بازگشت به خانه را روایت میکند که شش شماره را در جریان زمان پیش میبرد.
بروس از دوران ماقبل تاریخ تا محاکمه جادوگران در گاتهام دوران زائر، از ماجراجویی دزدان دریایی در هفت دریا تا غرب وحشی سفر می کند، در دهه 30 برای یک داستان نوآر توقف می کند و در نهایت در پایان زمان به پایان می رسد.
موریسون خط داستانی بلندپروازانه دیگری را ارائه می دهد که نباید کار کند و در عین حال کار می کند و صحنه را برای بازگشت پیروزمندانه بتمن از قبر آماده می کند. در “JLA”، بتمن موریسون همیشه بیشتر در خانه با معماهای تهدید کننده جهان سر و کار داشت تا حل جنایات ساده در گاتهام، و “بازگشت بروس وین” جشن باشکوهی از جنبه های عجیب و غریب این شخصیت است که بتمن و میراث او را نیز به هم مرتبط می کند. مستقیماً به تاریخ طولانی و شکنجه شده گاتهام.
The Court of Owls
چیزهایی که شهر گاتهام هیچ کمبودی در آنها ندارد: جنایتکاران روانی، گارگویل های هنر دکو و سازمان های جنایی مخفی. در این داستان از نویسنده اسکات اسنایدر و هنرمند گرگ کاپولو، دادگاه جغدها به بروس وین نگاه می کنند و قاتلان مرده خود، تالون ها، را می فرستند تا او را بکشند. بتمن یک توطئه بزرگ را کشف می کند که به سپیده دم گاتهام برمی گردد و متوجه می شود که دادگاه جغدها ممکن است در قتل والدین او نقش داشته باشد.
“دادگاه جغدها” فوق العاده است. اسنایدر ترفند تحسین برانگیز معرفی دادگاه جغدها را برای اولین بار انجام می دهد و در عین حال شما را متقاعد می کند که آنها از همان ابتدا کار را انجام داده اند. نویسندگان بتمن گاهی اوقات با عناصر ماوراء طبیعی کمیک دست و پنجه نرم می کنند، اما اسنایدر همه چیز را با شکوه متعادل می کند – او حتی موفق می شود به طور قانع کننده ای بارباتوس، خدای خفاش را در داستان بگنجاند، که بعداً به شکلی دیدنی در کراس اوورهای حماسی اسنایدر “شب های تاریک” نتیجه داد.
Three Jokers
به عنوان پیشفرض، به نظر نمیرسد که «سه جوکر» چندان مورد بررسی قرار نگیرد، اما داستان ۲۰۲۰ جف جانز و جیسون فابوک بهتنهایی بهخاطر شوتزپا، شایسته حضور در این فهرست است. همانطور که در چاپ سیاه دی سی منتشر شد، بحث هایی وجود دارد که آیا بخشی از تداوم استاندارد دی سی است یا نه – فوبوک می گوید که اینطور نیست، اما جانز کاملاً تحت تأثیر این تصور است – اما، مانند “جوک کشنده” “این واقعاً غیر از موضوع است. در اینجا، داستان اصلی ترین چیز است.
بتمن با بررسی یک سری جنایات همزمان که فقط می توانست توسط دلقک شاهزاده جنایت انجام شود، به این نتیجه وحشتناک می رسد که یک جوکر وجود ندارد، بلکه او همیشه سه نفر متفاوت بوده است. این به زودی تأیید میشود و هر جوکر برداشت متفاوتی از گانگستر رنگآمیزی را نشان میدهد.
به عنوان یک فرضیه، این روشی ساده برای توضیح تغییرات شخصیتی است که جوکر در طول سال ها متحمل شده است بدون اینکه آن را به خاطر بیماری روانی مقصر بداند. یکی از جوکرها یک تاکتیک دان زیرک است، دیگری به شوخی و شوخی وسواس دارد، و جوکر نهایی به سادگی یک سادیست است. این یک بازی سرگرم کننده – و متفاوت – با یک شخصیت شرور بسیار آشنا است و بنابراین ارزش خواندن را دارد. همانطور که خود جوکر احتمالا اصرار دارد، اما آن را خیلی جدی نگیرید.
No Man’s Land
بهترین داستانهای بتمن اغلب داستانهایی هستند که در آنها شوالیه گاتهام از منطقه آسایش خود خارج میشود و وسایل آشنا – ابزارها، ثروت، دستیاران، همکاران و غیره – که از او حمایت میکنند، محروم میشود. در هر دو «شالیه سقوط» و «بتمن R.I.P.»، او در اثر خستگی و استیصال به خالص ترین جوهر قهرمانانه خود تقلیل یافته است. در حماسه “No Man’s Land”، این نابودی گاتهام است که بتمن را به مرزهای خود می رساند.
در «سرزمین هیچکس»، گاتهام با زلزلهای فاجعهبار مواجه میشود و شهر ویران قرنطینه میشود، توسط دولت ایالات متحده رها میشود و به حال خود رها میشود. این وظیفه کمیسر گوردون، بتمن، و گروه متشکل از متحدانشان است که سعی کنند نظم و قانون را به کلان شهر جزیره بازگردانند،
شهری که به لطف بلایای طبیعی و باندهای جنایتکار که برای قدرت رقابت می کنند، در هرج و مرج فرو می رود. بینندگان «بتمن» مت ریوز در لحظات پایانی فیلم، زمانی که باندهای مختلف از میان گاتهام پر آب ازدحام میکنند تا خلاء قدرت را پر کنند، متوجه تأثیرات این قوس خواهند شد.
همچنین شایان ذکر است که بروس وین چقدر برای این داستان اهمیت دارد. آلتر ایگوی Caped Crusader اغلب در داستان های بتمن فراموش می شود، اما در اینجا هم بتمن و هم بروس نقش مهمی در بازگرداندن نظم قدیمی دارند.
One Dark Knight
جوک بیشتر بهعنوان یک هنرمند شناخته میشود و اغلب بر روی استریپهای مختلف برای کمیک بریتانیایی «2000 پس از میلاد» و مجموعهای از عناوین دیسی کار میکند، اما او اخیراً دستش را به نویسندگی روی آورده است و خودش را در این امر به همان اندازه که خودش عالی نشان داده است. با قلمزنی است
«یک شوالیه تاریکی» که جوک آن را نیز کشیده است، بتمن را میبیند که به ریشههای وحشیانهاش در سطح خیابان بازمیگردد و داستان یک شب تابستانی بسیار بسیار تاریک در شهر گاتهام را روایت میکند.
کیپد صلیبی مجروح ما در حالی که یک زندانی فراانسان را به زندان بلکگیت اسکورت میکند، برای بقا میجنگد. این یک داستان ساده از شبی است که از بد به بدتر به بسیار بدتر می شود، و مبارزات باند قهرمان برای رسیدن به خانه امن در “جنگجویان” والتر هیل را به یاد می آورد.
سبک متمایز جوک با این نوع داستان کاملاً مطابقت دارد. در هنر او خامی و مینیمالیسم وحشیانه ای وجود دارد و استعداد او برای سکانس های اکشن به راحتی آشکار می شود. این کمیک جنبشی ظریفی دارد که به شما یادآوری میکند که با وجود تمام ابزارهای او که در اینجا بیفایده هستند،
بتمن فقط یک مرد است. همانطور که در “Knightfall”، شما تعجب خواهید کرد که چگونه او احتمالاً می تواند از همه اینها جان سالم به در ببرد. «یک شوالیه تاریکی» برای کسانی که هوس یک داستان ساده و در عین حال شیک بتمن را دارند، خواندنی است.
Death of the Family
خط داستانی 5 شمارهای «مرگ خانواده» (بدون احتساب پیوندهایی که به میزان قابل توجهی افزایش یافته است) بازگشت جوکر را پس از یک سال غیبت از کمیکهای دی سی نشان میدهد. در طول حضور قبلیاش، او به درخواست او توسط Dollmaker صورت خود را برداشته و بلافاصله پس از آن از آسایشگاه Arkham فرار کرد.
در اینجا، میبینیم که قتل جیسون تاد برای آرام کردن شرور شیدایی کافی نبود، و «مرگ خانواده» جوکر را دنبال میکند که او تلاش میکند تا کل خانواده خفاش را که اکنون گسترده شده است از بین ببرد. دلیل پیچیده او؟ اینکه طرفداران و متحدان مختلف بتمن را ضعیف می کنند و وجود جوکر است که اکنون صورتش توسط قلاب ها ثابت شده است که او را قوی می کند.
دوگانگی بین بتمن و جوکر تا حد مرگ مورد بررسی قرار گرفته است – این یک رابطه همزیستی است، هیچکدام بدون دیگری نمی توانند وجود داشته باشند، یادا یادا – اما نویسنده اسکات اسنایدر جنبه جدید جالبی را به این رابطه می آورد. بین این رویکرد جدید به رقابت قدیمی، هنر فوق العاده گرگ کاپولو و تولد دوباره جوکر، “مرگ خانواده” به طور موثر شاهزاده دلقک جنایت را به عنوان یک شخصیت شرور ترسناک واقعاً وحشتناک دوباره اختراع می کند.
Reptilian
«رپتیلیان» که در ابتدا به عنوان وسیلهای برای اتحاد مجدد تیم خلاق «پریچر» متشکل از گارث انیس نویسنده و هنرمند استیو دیلون تصور میشد، پس از مرگ دیلون در حالی که آخرین فیلمنامه در حال اتمام بود، تغییرات خلاقانهای عمده را تجربه کرد. در نهایت، وظایف هنری بر عهده لیام شارپ، استعداد دیگری از «تهاجم بریتانیا» به کمیک های آمریکایی در دهه 80 بود.
«Reptilian» که بهعنوان بخشی از برچسبهای سیاه دیسی منتشر شد، که شامل داستانهای مستقلی است که برای بزرگسالان طراحی شده است و لزوماً به تداوم دائمی دیسی مرتبط نیستند، «Reptilian» نمونه بارز دیگری از نفرت انیس از ابرقهرمانان است که بیشتر در او مشهود است.
سریال متعلق به سازنده “پسران”. پس از اینکه بسیاری از اعضای گالری گسترده سرکش بتمن در خارج از صفحه نمایش سلاخی می شوند، بتمن از بازماندگان – پنگوئن و مستر فریز – که توصیف می کنند توسط یک مهاجم هیولا مانند مارمولک مورد حمله قرار گرفته اند، سوال می کند. همه سرنخها به قاتل کروک ساوریان ساکن فاضلاب اشاره میکنند که بتمن را مجبور میکند با اکراه به دنبال دشمن قدیمیاش بگردد.
خواندن آن راحت نیست. انزجار انیس از بتمن به راحتی آشکار می شود و این شخصیت به عنوان فردی گوشه گیر، خصمانه و بی رحم ظاهر می شود. با قاتل کروک رفتار بسیار دلسوزانه تری صورت می گیرد، و همین رویکرد بدیع است که «خزنده» را به یک ورودی شایسته، البته بدبینانه و بدبینانه در کاتالوگ بتمن تبدیل می کند.