نام انگلیسی: The Chaser
نام فارسی: فیلم تعقیبکننده
محصول: ۲۰۰۸ – کرهی جنوبی
ردهی سنی: ۱۶+
ژانر: جنایی، هیجانانگیز
امتیاز: ۴ از ۴
در مرور فیلم واسطه دربارهی سینمای «نا هونگ جین» بهاختصار نوشتیم. شاید این نام، همچون آثاری که خلق کرده، به همان میزان که آشناست، غریبه نیز باشد. زمانی که آثار سینمایی «تعقیبکننده»، فیلم دریای زرد و فیلم شیون را پشت سر هم نام میبریم، گویی دانستن اینکه کارگردان هر سه اثر یک نفر است، برای مخاطب حسی غریب ایجاد میکند. خاصیت سینمای آقای نا دقیقاً همین است: او در آثارش بهسادگی مو را بر تن مخاطب سیخ میکند و در آرامشی خلسهوار و شاید سوررئالیستی، او را رها میسازد.
فیلم تعقیبکننده نخستین اثر بلند سینمایی این کارگردان است، در ساختاری سینمایی که آن سالها با قدرت در حال پیشی گرفتن از غولهای سینمایی همچون هالیوود بود.
روایتهای جنایی-هیجانانگیز کرهای، با آن جسارت مثالزدنی در عبور از خطوط ترسیمی کلیشه در سینمای جهان، ساختاری را خلق کردند که فقط باید در جغرافیای کرهای زیست کرده باشی تا بتوانی شانهبهشانهاش شوی. اما «تعقیبکننده» در این ساختار، برای خود امپراتوریای ساخت که تاکنون بیرقیب مانده است.
داستان آقای نا، زمین پهناوری است که در همان ۱۰ دقیقهی ابتدایی، اضلاع روایت را در برابر مخاطب قرار میدهد. آقای نا در همین ۱۰ دقیقه نشان میدهد که چیزی برای پنهانکردن ندارد و هیجان موجود در روایت را در تلاش کاراکترها برای شکست زمان جمع میکند.
داستان فیلم تعقیبکننده از ساعت ابتدایی یک شب آغاز میشود و با بالا بردن تنش، به سحرگاه و صبحگاه روز بعد میرسد و سپس تقابلی دیگر در برابر مخاطب قرار میگیرد تا در ساعات ابتدایی شب بعد، شاهد پایان آن باشیم؛ زمانی کمتر از ۲۴ ساعت. همین تقابل کاراکترها با زمان است که باعث میشود منطق روایی فیلم تعقیبکننده مختص به خودش باشد و از دایرهی جناییهای هیچکاکی یا زودیاکی خارج شود.
در فیلم تعقیبکننده، با قاتلی سریالی با نام «یونگ مین» مواجه میشویم که نه ما و نه کاراکترها انتظار روبهرو شدن با او را ندارند. آقای نا نیز قاببندی ابتدایی روایت را بسیار رئالیستی ارائه میدهد؛ دوربینی ثابت در شبی شلوغ و مملو از چراغهای شهری که زنی جوان را در حال سوار شدن بر یک جگوار نقرهای در مرکز خود دارد.
پس از این انتخاب جزء از کل، همراه این ماشین میشویم؛ در کوچهای خلوت و تنگ، زن و مردی جوان از ماشین خارج میشوند. آقای نا کاراکتر یونگ مین را با همان دوربین ثابت از داخل کوچه تعقیب نمیکند، بلکه اجازه میدهد این کاراکتر با نگاهی مرموز به پشت سر خود، از سربالایی کوچه به درون تاریکی برود.
بهنوعی، آنسوی ماجرا و ورود به درون حصار خانهاش، خلأیی چند دقیقهای را برای ورود به روی دیگر روایت از طریق کاراکتر «جونگ هو» ایجاد میکند. از طریق کاراکتر جونگ هو، ضلع دیگر داستان، یعنی کاراکتر «جی مین» تصویر میشود و در نهایت، بار دیگر به کاراکتر یونگ مین بازمیگردیم.
نقد و بررسی فیلم واسطه | The Medium 2021
آقای نا روایت خود را در سطحی مشخص دچار گستردگی میکند. در این گستردگی، مخاطب را طی کمتر از ۲۴ ساعت به سفری مملو از تعلیقها و هیجان میبرد. بهنوعی، روایت او تا دقیقهی ۵۵ از هر نوع مضمون اخلاقی دور است.
او تمام تلاش خود را میکند تا کاراکتر «جونگ هو» از طریق رذائل و فضائلش به رستگاری روایی برسد. بهنوعی، آقای نا قصد ندارد مخاطب را درگیر قهرمانپروری کلاسیک یا حتی کلیشههای نو کند.
او در عوض، «جونگ هو» را در همان کالبد پلیس اخراجی، قواد تلفنی زنان تنفروش، و در نهایت فردی که در دنیای خودش استثمار و بهرهکشی عاطفی و مالی را معنا میکند، به تصویر میکشد. حتی تقابل «جونگ هو» و دختر «می جین» نیز طبق انتظار ذهنی مخاطب پیش نمیرود.
آقای نا راه را برای ورود به هر نوع بهرهکشی ملودرامگونه در روایت خود بسته است. او حتی زمانی که دختر «می جین» را در برابر واقعیت هولناک پیرامون مادرش قرار میدهد، صدای بارش باران را بهجای ضجههای دخترک معصوم روی قاب میآورد و دوربین را نیز بیرون از ماشین و پشت شیشههای بارانخورده نگاه میدارد.
آقای نا در روایت خود، ضدکلیشه و ضدساختار ژانری و میانه و حتی مستقل و جشنوارهای گام برمیدارد. بهطور مثال، به شخصیتپردازی کاراکتر «یونگ مین» توجه کنید. آقای نا آنقدر از پیشبرد روایت خود مطمئن است که اجازه نمیدهد مخاطب سرگرم پیدا کردن محرکهای ۱۲ قتل «یونگ مین» شود و بهدنبال کشف روانشناسانهی آنها باشد.
جان روایت آقای نا در رخدادهاست و تصادفهایی که این رخدادها را میسازند. بههمین سبب است که بازبینیهای مجدد داستان فیلم تعقیبکننده، گویی مخاطب را دوباره به ابتدای داستان بازمیگرداند و طی کمتر از ۲۴ ساعت، همراه کاراکترها تنشی ویرانگر را تجربه میکند.