نام انگلیسی: Steve
نام فارسی: فیلم استیو
محصول: ۲۰۲۵ – بریتانیا
ژانر: درام
ردهی سنی: ۱۴+
امتیاز: ۰.۵ از ۴
«مکس پورتر» در مصاحبهای عنوان کرده بود که داستان «شای» درون ذهن شخصیت جریان پیدا میکند و بهنوعی مخاطب را در سفری شاعرانه به فراسوی مفاهیم از هم گسیخته در ذهن این نوجوان ۱۵ ساله میبرد.
حال آقای میلانز در اثر جدید خود سعی دارد اقتباسی را از روی این اثر ارائه دهد. بهنوعی میتوان گفت اقتباس او آزاد است و شای در این روایت تبدیل به محرکی برای کاراکتر اصلی فیلم استیو، شده است. در طی یک سال اخیر دو اثر دیگر از آقای میلانز را مرور کردهایم و باید گفت او فیلمسازیست که پتانسیل بالایی دارد.
در مرور دو فیلم «چیزهای کوچک اینچنینی» و «ویل» شاهد بالا و پایینشدن فرم روایی و بصری این کارگردان بودیم. حال او در سقوطی آزاد همراه با بازیگری چون «کیلین مورفی» مخاطب را در برابر اقتباسی آزاد قرار میدهد که شاید آقای مورفی و دوستانش بههمراه آقای میلانز بتوانند شعارهای حزب کارگر را علیه محافظهکاران بریتانیا در آن بگنجانند.
آنچه در فیلم استیو شاهد هستیم نه مواجهه از جنس «از هم گسستن» آقای «تونی کای»، بلکه شبیه سانتمانتالیسم عرقکرده و ترشیدهی ووکیستهایی است که ساختار فرهنگی اروپای غربی را طی یک دههی اخیر دچار فروپاشی کردهاند.
در اینکه این ساختار فرهنگی قبل از این ویروس قابل اعتنا بود یا خیر باید گفت به اروپای قبل از سیاست مرزهای باز نگاهی بیندازید. در هر حال آقای میلانز سعی دارد استیو را همچون رنجکشیدهای دارای تروما سپر بلای نوجوانانی کند که در برزخ بین دنیای بیرون و دنیای دارالتأدیب گرفتار آمدهاند.
مدرسهی «استانتون وود» یک بنای قدیمی است که بهعنوان مدرسهی شبانهروزی در اختیار استیو و همکارانش قرار گرفته تا بتوانند تز مماشات با این نوجوانان بزهکار را پیش بگیرند.
آقای میلانز در فیلم استیو آنقدر سرگردان است که حتی قادر نیست بهاندازهی یک پلان مخاطب را در جایگاهی قرار دهد که بتواند این بزهکاران را در خیابانهای شهر شاهد باشد.
در هر صورت او و کیلین مورفی، بهعنوان تهیهکننده و خریدار نسخهی داستان، تمام توان خود را به کار بستهاند که در این آشوب تا میتوانند حزب محافظهکار انگلستان را استهزاء کنند و در آن میان برای دلخوشی کیلین پرحاشیه کمی هم از مظلومیت ایرلند مورد تعریف او بگویند.
به هر روی کیلین مورفی در نقش استیو بهنظر میرسد ضعیفترین و بدترین نقشآفرینی خود را ارائه میدهد. او در قابهایی که گاه لانگتیک هستند و گاه برشهای پیدرپی و آشفته دارند سعی کرده بازی غلوآمیزی را از مردی بهتصویر بکشد که برای درمان ترومای دیگران، ترومای شدیدش را زیر لایههای ذهن پنهان کرده است.
روایت کولهپشتی پر از سنگ و سوررئالیسم رختشورخانهای آقای میلانز آنقدر بدفرم است که قادر نیست برای لحظهای مخاطب را در برابر یک روز و یک شب پرآشوب در این مدرسهی شبانهروزی قرار دهد.
اینکه کیلین مورفی زهر مهلک فیلم استیو است شاید کمی اغراقآمیز باشد، چرا که فیلمنامهی اقتباسی، تمام بازیگران نوجوان و دیگر بازیگان مکمل در فیلم استیو و حتی تکنیکهای یخزدهی کارگردان دستبهدست هم دادهاند تا این مانیفست احمقانه و شعاری را در قالب سینما شاهد باشیم. مانند همیشه نیز پای ثابت چنین حماقتهایی توزیعکنندهای چون نتفلیکس است.