نام انگلیسی: Sorry, Baby
نام فارسی: نقد فیلم متاسفم عزیزم
محصول: ۲۰۲۵ – کشور آمریکا
ژانر: درام
امتیاز: ۳ از ۴
بهوجود آمدن اتفاقهای ناخواسته و غیرمترقبه برای همگیمان اجتنابناپذیر است. اتفاقهای ناگوار و تجربیات تلخی که روح را تا مدتها آزردهخاطر میکند و مرور آنها از جمله نکات عذابآور ماجراست. روایت «اِوا ویکتور» نشأت گرفته از همین مسئله است. دختری به نام «اگنس»، با بازی خود خانم ویکتور، دانشجوی ادبیات انگلیسی است و برای ارائهی پروژه خود نیاز به مراجعه به استادش دارد. او در همین مسیر درگیر ماجرایی آزاردهنده میشود.
سکانسهای آغازین نقد فیلم متاسفم عزیزم شخصیت اگنس را با پویایی و شادابی به ما نمایان میکند. «لیدی»، با بازی «نائومی اکی»، دوست صمیمی او در شرف بچهدار شدن است و بهتازگی ازدواج کرده است. دیداری که پس از مدتی صورت گرفته و آن دو در تلاش هستند خاطرات گذشته را به باد فراموشی سپرده و با قدرت به زیست خود ادامه دهند. بهمرور با وجود معرفی و اطلاق عناوینی در هر سال، بیننده متوجه میشود که فیلم قرار است در فصلهایی ارائه شود که داستان غیر خطی را شکل داده و فلشبکهای پس و پیش واقعهی اصلی را برایمان آشکار کند.
کارگردان و نویسندهی نقد فیلم متاسفم عزیزم، اوا ویکتور، پیش از این، توسط اجراهای کمدی و بازی در سریال «میلیونرها»، معرف حضور مخاطبان است، اما اینبار سعی دارد با جسارت و شهامت کامل تجربهی تلخ شخصی خود را با ما به اشتراک بگذارد. نوع نگاه خانم ویکتور به قضیه تا حدودی متفاوت است. بررسی بهبود یافتن و چگونگی درمان آن فاجعه نه تنها از نظر جسمی، بلکه از بعد روانی نیز مورد توجه قرار میگیرد. تا چه اندازه دوستان و اطرافیان میتوانند فرد قربانی و صدمهدیده را همراهی کنند و جنبهی حمایتگریاشان به چه میزان است.
آیا نگاهشان ملامتگونه است یا از او دفاع خواهند کرد. نوع برخورد دستگاههای وابسته به چه صورت خواهد بود؛ از پزشک تا دانشگاهی که دانشجوی مورد تعرض قرار گرفته با آن سرو کار دارد، به چه نحو است و چهطور با موضوع برخورد میکنند؛ و از همه مهمتر آیا با وجود فراوانی اینگونه آزار و اذیتها، عادیسازی بر مسئله سایه انداخته یا همچنان دستگاههای ذیربط به دنبال احقاق حق آسیبدیدگان هستند؟ اینها تمامی دغدغهی خانم ویکتور را شامل میشوند که با ذکاوت بالا به آنها پرداخته است.
طنز تلخ مستتر در دیالوگها نمایانگر تجربهی او در اجراها و استنداپکمدیهای رجزخوانانهاش است. قطعاً او با توجه به کسب تجارب پیشین توانسته فیلمی مستقل و ارزشمند را ارائه دهد که ذهن بیننده را تا ساعتها پس از تماشای فیلم به خود مشغول نگه دارد.
انتقامی که رنگ دیگری به خود میگیرد و سطح نگاه به قضایای اینچنینی را ارتقاء میدهد. تجاوزی که فقط با نمایش نور از محل ارتکاب جرم به بیننده تفهیم میشود. رنگهای روشن و روز زیبا به تیرگی میگراید و همین روند، بیننده را از وقوع اتفاقی تکاندهنده مطلع میسازد.
نقد فیلم متاسفم عزیزم با رویکرد روانشناختی و صد البته هنری که دارد، با وجود پرهیز از داستانی غلوآمیز، با صداقت برخاسته از نگرش کارگردان، نظر مخاطب را به خود جلب میکند. شوخیهای خودمانی رد و بدلشده توسط دو دوست صمیمی، اگنس و لیدی مرز بین تماشای فیلم و بیننده را بر میدارد و مخاطب آن را جزئی از تجربه خود که ملموس و دستیافتنیست، قلمداد میکند. شخصیتپردازیهای قوی، که هر کدام نمودی از افراد جامعهاند با هوشمندی و ظرافت پرداخته شده است.
خانم ویکتور در مصاحبههای خود اعلام کرده که میخواسته فیلمی دربارهی التیام و بهبودی بسازد. وجود عشق در دوستی چقدر میتواند رهگشا برای عبور از تروما باشد. آسیب روحی که کسی بدون اجازهی شما به بدناتان وارد میکند و ارتباطی که قربانی نمیتواند دیگر با بدن خود بگیرد را چهکسی جوابگوست؛ و اینکه آسیبدیده چقدر میتواند دنیا را درک کند و آیا بهراحتی میتوان با آن کنار بیاید؟
در سکانسی دانشجویان نقد فیلم متاسفم عزیزم دربارهی کتاب «لولیتا» از او به عنوان استاد ادبیات پرسشی میکنند که او، رسیدن به پاسخ را به خودشان محول میکند و جالب است وقتی در مصاحبهها که از او دربارهی جزئیات تعرض سوال میپرسند، خانم ویکتور همچنان آنها را به تماشای فیلم حواله میکند تا هرکسی از زعم خودش به جواب برسد.
اوا ویکتورِ ۳۱ ساله را میتوان از فیلمسازانی با آیندهای درخشان تلقی کرد. پرهیز از اغراق در موضوع نقد فیلم متاسفم عزیزم، اجتناب از خشونت در نقد فیلم متاسفم عزیزم و پرداخت منصفانه و دور از قضاوت ایشان، نوید دیدگاهی انسانی به جریانها را میدهد که سینمای امروزه کمتر شاهد ارائهی اینگونه نگرشهاست.