صفحه اصلی > نقد فیلم : نقد فیلم قول ( The Pledge 2001 ) | نگاهی به شاهکار فراموش‌شده شان پن

نقد فیلم قول ( The Pledge 2001 ) | نگاهی به شاهکار فراموش‌شده شان پن

فیلم قول

فهرست مطالب

بخش اول: درآمدی بر «فیلم قول» – معرفی و زمینه

گاهی فیلمی از راه می‌رسد که نه فریاد می‌زند و نه برای جلب توجه، به زرق‌وبرق‌های معمول متوسل می‌شود. «فیلم قول» (The Pledge)، ساختهٔ شان پن، یکی از همین فیلم‌هاست؛ اثری آرام، گزنده و عمیقاً انسانی که همچون نجوا در گوش جان می‌پیچد و تا مدت‌ها پس از تیتراژ پایانی، ذهن را به خود مشغول می‌دارد. این فیلم، بیش از آنکه یک درام جنایی استاندارد باشد، سفری است به درون روان مردی که یک قول، هستی او را به گروگان می‌گیرد. نقد فیلم قول (The Pledge 2001) بدون درک این سفر درونی، ناقص خواهد بود.

اطلاعات کلی فیلم

عنوان فیلم: فیلم قول (The Pledge)
سال انتشار: ۲۰۰۱
ژانر: درام، جنایی، معمایی، تریلر روانشناختی
امتیاز IMDb در زمان نگارش این نقد (ژوئن ۲۰۲۵): حدود ۶.۸/۱۰ (این امتیاز ممکن است در طول زمان تغییر کند)

عوامل کلیدی: کارگردان و بازیگران

«فیلم قول» سومین تجربه کارگردانی شان پن، بازیگر نامدار هالیوود است که در اینجا نشان می‌دهد به‌عنوان فیلم‌ساز نیز حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. پن با وسواسی قابل‌تقدیر، فضایی سرد و بی‌رحم را خلق می‌کند که کاملاً در خدمت داستان و شخصیت اصلی قرار دارد. اما ستاره بی‌بدیل فیلم، جک نیکلسون در نقش کارآگاه جری بلک است.

نیکلسون، دور از اغراق‌های معمول برخی نقش‌هایش، تصویری کنترل‌شده، دردناک و فراموش‌نشدنی از مردی ارائه می‌دهد که در چنبره وسواس خود گرفتار آمده است. بازیگران مکمل نیز هر یک درخشان ظاهر شده‌اند؛ از رابین رایت پن در نقش لوری، مادری تنها و آسیب‌پذیر، تا آرون اکهارت، بنیسیو دل تورو، هلن میرن و میکی رورک که هرکدام در نقش‌های کوتاه اما کلیدی خود، به غنای جهان فیلم افزوده‌اند.

خلاصه داستان: سوگندی که به وسواس بدل شد

جری بلک (جک نیکلسون)، کارآگاه کهنه‌کار بخش جنایی، در آستانه بازنشستگی، با پرونده قتل فجیع دختربچه‌ای مواجه می‌شود. او در لحظه‌ای سرشار از تأثر، به مادر داغدار دخترک قول می‌دهد که قاتل را پیدا کند. این قول ساده، به‌تدریج به تمام زندگی جری بدل می‌شود و او را به مسیری تاریک و وسواس‌گونه می‌کشاند که در آن، مرز میان عدالت‌جویی و جنون به‌طرزی خطرناک باریک می‌شود.

زمینه تاریخی و فرهنگی: پژواک یک رمان فلسفی

«فیلم قول» اقتباسی است از رمان «Das Versprechen: Requiem auf den Kriminalroman» (قول: مرثیه‌ای برای رمان جنایی) نوشته فردریش دورنمات، نویسنده و نمایش‌نامه‌نویس سوئیسی. رمان دورنمات خود نقدی بر قواعد کلیشه‌ای ژانر جنایی و مفهوم ساده‌انگارانه «عدالت» بود.

فیلم شان پن نیز این روحیه انتقادی و فلسفی را به ارث برده است. در دورانی که سینمای هالیوود اغلب به دنبال پایان‌های خوش و قهرمان‌های بی‌نقص بود، «فیلم قول» با نگاهی تلخ و واقع‌گرایانه، به سویه‌های تاریک طبیعت انسان و پیچیدگی‌های اخلاقی می‌پردازد. این فیلم در زمان اکران شاید آن‌چنان‌که باید دیده نشد، اما گذر زمان ارزش‌های آن را بیشتر آشکار کرده است، به‌خصوص در مقایسه با تریلرهای روان‌شناختی که پس از آن ساخته شدند و از اتمسفر و پرداخت شخصیت «فیلم قول» تأثیر پذیرفتند.

نقد فیلم شرور | Wicked 2024
بیشتر بخوانید

جدول اطلاعات فیلم «فیلم قول»

مشخصه اطلاعات
عنوان اصلی The Pledge
عنوان فارسی فیلم قول
سال انتشار ۲۰۰۱
ژانر اصلی درام، جنایی، معمایی
کارگردان شان پن
نویسنده رمان فردریش دورنمات
فیلم‌نامه‌نویسان یژی کرومولچ، ماری اولسون-کرومولچ
بازیگر اصلی جک نیکلسون (در نقش جری بلک)
بازیگران مکمل کلیدی رابین رایت پن، آرون اکهارت، بنیسیو دل تورو، هلن میرن، میکی رورک
موسیقی هانس زیمر، کلاوس بادت
فیلم‌برداری کریس منگس
امتیاز IMDb (ژوئن ۲۰۲۵) ~۶.۸/۱۰

پایان بخش اول. به نظر شما، آیا قول جری بلک از ابتدا محکوم به شکست بود یا شرایط او را به این مسیر کشاند؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

بخش دوم: کالبدشکافی «فیلم قول» – مضامین، سبک، و روانشناسی

«فیلم قول» فیلمی نیست که بتوان آن را صرفاً در چارچوب یک داستان پلیسی خلاصه کرد. لایه‌های عمیق‌تر فیلم، جایی که شان پن و فیلم‌نامه‌نویسانش از متن دورنمات فراتر می‌روند (یا بهتر بگوییم، جوهره آن را به تصویر می‌کشند)، به کاوشی در باب مضامین ازلی-ابدی و تحلیل روان‌شناختی شخصیت اصلی می‌پردازد. اینجاست که فیلم از یک «چه کسی مرتکب شد؟» ساده به یک «چرا و چگونه یک روح در هم می‌شکند؟» تبدیل می‌شود.

مضامین بنیادین: وسواس، اخلاق، و حقیقت گمشده

هسته مرکزی «قول»، همان‌طور که از نامش پیداست، مفهوم قول و تعهد است. اما این تعهد، از یک عمل اخلاقی و انسانی، به‌تدریج به وسواسی ویرانگر بدل می‌شود. جری بلک، در ابتدا با نیتی شریف، سوگند یاد می‌کند. اما این سوگند، به‌جای آنکه او را به آرامش برساند، او را در خود می‌بلعد. فیلم به‌طرزی استادانه نشان می‌دهد که چگونه یک فضیلت می‌تواند به رذیلت تبدیل شود، چگونه عدالت‌خواهی می‌تواند رنگی از خودخواهی بگیرد.

مضمون اخلاق نیز در فیلم به‌شدت به چالش کشیده می‌شود. آیا هدف وسیله را توجیه می‌کند؟ جری در مسیر تحقیقات خود، دست به اقداماتی می‌زند که از نظر اخلاقی سؤال‌برانگیز هستند. او از لوری و دخترش به‌عنوان طعمه استفاده می‌کند، و این تصمیم، تراژدی شخصی او را عمیق‌تر می‌کند. فیلم پاسخی قطعی نمی‌دهد، بلکه مخاطب را در برابر این پرسش‌های دشوار قرار می‌دهد. آیا جری قهرمان است یا ضدقهرمان؟ یا شاید، انسانی خاکستری همچون همه ما، که در شرایطی بغرنج، انتخاب‌هایی تراژیک می‌کند.

در نهایت، حقیقت گمشده یا شاید بهتر است بگوییم، حقیقتِ دست‌نیافتنی، یکی دیگر از ستون‌های مضمونی فیلم است. در دنیای «فیلم قول»، حقیقت چیزی نیست که به‌راحتی کشف و برملا شود. سیستم قضایی و پلیسی، با تمام سازوکارهایش، در یافتن قاتل واقعی (آن‌گونه که جری باور دارد) ناکام می‌ماند. حقیقت، همچون سرابی، از دستان جری می‌گریزد و او را در برزخی از شک و یقین تنها می‌گذارد. این نگاه بدبینانه، اما واقع‌گرایانه، به مفهوم حقیقت، فیلم را از بسیاری آثار هم‌ژانر خود متمایز می‌کند.

سبک سینمایی شان پن: رئالیسم سرد و نگاهی بی‌پرده

شان پن در مقام کارگردان، سبکی را برمی‌گزیند که کاملاً با حال‌وهوای داستان همخوان است. او از زرق‌وبرق هالیوودی دوری می‌کند و به رئالیسمی سرد و گزنده پناه می‌برد. پن با حوصله و بدون شتاب‌زدگی، داستانش را روایت می‌کند و به شخصیت‌ها، به‌ویژه جری بلک، اجازه می‌دهد تا در سکوت و تنهایی خود، عمق پیدا کنند.

فیلم‌برداری کریس منگس: نقاشی مناظر ویرانگر درون

فیلم‌برداری کریس منگس، فیلم‌بردار برجسته بریتانیایی، نقشی کلیدی در خلق اتمسفر فیلم دارد. قاب‌های او اغلب باز و وسیع هستند و شخصیت‌ها را کوچک و تنها در برابر طبیعتی بی‌تفاوت و گاه متخاصم نشان می‌دهند. مناظر برفی و یخ‌زده نوادا، نه تنها پس‌زمینه‌ای برای وقایع داستان، بلکه بازتابی از سرمای درون جری و انجماد تدریجی روح او هستند. منگس از نورپردازی طبیعی و رنگ‌های سرد و مرده بهره می‌برد تا حس انزوا و ناامیدی را تشدید کند. دوربین او صبور و مشاهده‌گر است، گویی شاهدی خاموش بر فروپاشی آرام یک انسان است.

نقد فیلم نرمه‌بارانی باید ببارد | Some Rain Must Fall 2024
بیشتر بخوانید

موسیقی متن هانس زیمر و کلاوس بادت: نجوای اندوه و تعلیق

موسیقی متن فیلم، ساخته مشترک هانس زیمر و کلاوس بادت، یکی از نقاط قوت «فیلم قول» است که کمتر به آن پرداخته شده. برخلاف بسیاری از تریلرهای جنایی که با موسیقی هیجان‌انگیز و پرحجم سعی در ایجاد تعلیق دارند، موسیقی «فیلم قول» مینیمال، درون‌گرا و عمیقاً اندوه‌بار است. ملودی‌های آرام و کشدار، همچون نجوایی غم‌انگیز، بر تصاویر سرد فیلم می‌نشینند و به جای ایجاد هیجان کاذب، به تعمیق حس اضطراب و پیش‌بینی فاجعه کمک می‌کنند. این موسیقی، همراه وفادار تنهایی و وسواس جری بلک است و به زیبایی، ویرانی درونی او را منعکس می‌کند.

تدوین جی کاسیدی: ضرب‌آهنگ یک سقوط آرام

تدوین فیلم توسط جی کاسیدی، با ریتمی آرام و حساب‌شده، به داستان اجازه می‌دهد تا به‌تدریج تأثیر خود را بگذارد. پن و کاسیدی از برش‌های سریع و تدوین عصبی پرهیز می‌کنند و در عوض، بر نماهای طولانی و سکون تأکید دارند. این انتخاب، نه تنها با سبک رئالیستی فیلم همخوانی دارد، بلکه به مخاطب فرصت می‌دهد تا در حالات روحی شخصیت‌ها، به‌ویژه جری، شریک شود. ضرب‌آهنگ آرام فیلم، خود استعاره‌ای از سقوط تدریجی جری در ورطه جنون است؛ سقوطی که نه ناگهانی، بلکه گام‌به‌گام و دردناک اتفاق می‌افتد.

تحلیل روان‌شناختی شخصیت جری بلک: از قهرمان تا قربانی

شخصیت جری بلک، با بازی خیره‌کننده جک نیکلسون، یکی از پیچیده‌ترین و تراژیک‌ترین شخصیت‌های سینمای معاصر است. نقد فیلم قول (The Pledge 2001) بدون تحلیل روان‌شناختی او کامل نمی‌شود. جری در ابتدا کارآگاهی محترم و باتجربه است، اما بازنشستگی، گویی او را از هویتش تهی می‌کند. قول او به مادر مقتول، تلاشی است برای یافتن معنایی جدید در زندگی، برای اثبات دوباره ارزش خود.

از منظر روان‌شناسی، می‌توان رفتار جری را از چند زاویه بررسی کرد. وسواس فکری-عملی (OCD) یکی از محتمل‌ترین تشخیص‌هاست. ایده یافتن قاتل، همچون فکری مزاحم، ذهن او را تسخیر می‌کند و او را وادار به انجام اعمالی تکراری و آیینی (مانند انتظار کشیدن در پمپ‌بنزین) می‌کند. نظریه شناختی-رفتاری (CBT) می‌تواند توضیح دهد که چگونه باورهای ناکارآمد جری (مثلاً «من تنها کسی هستم که می‌تواند این پرونده را حل کند» یا «اگر قاتل را پیدا نکنم، زندگی‌ام بی‌معناست») به رفتارهای وسواس‌گونه او دامن می‌زنند.

همچنین، می‌توان رگه‌هایی از عقده مسیحا (Messiah Complex) یا نیاز به نجات دادن دیگران را در او دید. این نیاز، در ابتدا قابل‌تحسین است، اما وقتی با شکست و ناکامی مواجه می‌شود، به عاملی برای سرخوردگی و انزوای بیشتر او بدل می‌گردد. جری در تلاش برای کنترل دنیای خارج (یافتن قاتل)، کنترل دنیای درون خود را از دست می‌دهد.

او قربانی قولی می‌شود که خود داده است، و در این مسیر، نه‌تنها خود، بلکه کسانی را که دوستشان دارد نیز به خطر می‌اندازد. فیلم به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه فقدان بستار (closure) و ناتوانی در رها کردن گذشته، می‌تواند روان انسان را فرسوده و نابود کند.

راجر ایبرت در نقدی بر فیلمی مشابه گفته بود: «گاهی اوقات، بزرگترین تراژدی، رسیدن به چیزی است که فکر می‌کردیم می‌خواهیم، و دریافتن اینکه بهای آن، همه‌چیزمان بوده است.» این جمله، گویی برای جری بلک نوشته شده است.

نقد و بررسی فیلم زودپز: از دهه 60 ایران تا جهان
بیشتر بخوانید

پایان بخش دوم. تحلیل روان‌شناختی شخصیت جری بلک چقدر با برداشت شما از او همخوانی دارد؟ آیا مؤلفه‌های دیگری در شخصیت او می‌بینید که قابل‌بحث باشد؟ مشتاق خواندن دیدگاه‌های شما هستیم.

بخش سوم: میراث «فیلم قول» – تأثیرات فرهنگی و جایگاه در سینمای معاصر

«قول» در زمان اکران خود با واکنش‌های متفاوتی از سوی منتقدان و تماشاگران مواجه شد. برخی آن را فیلمی کند و افسرده‌کننده یافتند و برخی دیگر، جسارت و عمق آن را ستودند. اما گذر زمان، همواره معیار بهتری برای سنجش ارزش یک اثر هنری است. امروز، پس از گذشت بیش از دو دهه، «قول» جایگاهی مستحکم‌تر در میان تریلرهای روان‌شناختی و درام‌های شخصیت‌محور پیدا کرده است. این فیلم، نه تنها به‌خاطر داستان تکان‌دهنده و بازی درخشان نیکلسون، بلکه به‌دلیل تأثیرات ظریف اما ماندگارش بر سینما و فرهنگ، شایسته بررسی است.

«قول» در آیینه سینمای نوآر و تریلرهای روانشناختی

«قول» را می‌توان نمونه‌ای متأخر و منحصربه‌فرد از سینمای نوآر دانست، هرچند که قواعد این ژانر را به چالش می‌کشد. همچون آثار کلاسیک نوآر، «قول» نیز فضایی تیره و بدبینانه دارد، قهرمانی آسیب‌پذیر و درگیر با گذشته را به تصویر می‌کشد و مفهوم عدالت را زیر سؤال می‌برد. اما برخلاف بسیاری از فیلم‌های نوآر که بر معما و کشف جرم تمرکز دارند، «قول» بیشتر به تأثیرات روانی جرم بر فرد و جامعه می‌پردازد. جری بلک، کارآگاهی نیست که با هوش و ذکاوت خود معما را حل کند؛ او مردی است که در جستجوی حقیقت، خود را گم می‌کند.

این فیلم بر بسیاری از تریلرهای روان‌شناختی پس از خود تأثیر گذاشته است، به‌ویژه در نمایش واقع‌گرایانه و بی‌پرده از فرسایش روانی شخصیت اصلی. فیلم‌هایی مانند «زندانیان» (Prisoners) ساخته دنی ویلنوو یا سریال‌هایی چون «کارآگاه حقیقی» (True Detective) در فصل اول، از نظر اتمسفر، پرداخت شخصیت و نگاه بدبینانه به عدالت، شباهت‌هایی با «قول» دارند. نقد فیلم قول (The Pledge 2001) نشان می‌دهد که این اثر شان پن، پیش‌درآمدی بر موج جدیدی از آثار جنایی بود که به جای تمرکز بر هیجان صرف، به کاوش در روانشناسی تاریک انسان پرداختند.

پایان‌بندی جنجالی: سیلی بر صورت انتظارات مخاطب

شاید بحث‌برانگیزترین جنبه «قول»، پایان‌بندی تلخ و ناامیدکننده آن باشد. در جهانی که مخاطبان سینما اغلب به دنبال پایانی خوش و رضایت‌بخش هستند، شان پن جسورانه پایانی را انتخاب می‌کند که نه تنها هیچ‌گونه آرامشی به همراه ندارد، بلکه جری بلک را در اوج استیصال و ویرانی رها می‌کند. قاتل واقعی (یا حداقل کسی که جری به‌عنوان قاتل شناسایی کرده بود) در یک تصادف کشته می‌شود و حقیقت هرگز برای دیگران فاش نمی‌شود. جری تنها می‌ماند، با قولی که فکر می‌کند به آن عمل کرده، اما هیچ‌کس حرفش را باور ندارد.

این پایان، سیلی محکمی است بر صورت انتظارات مخاطب و قواعد ژانر. این یک ضد-پایان (anti-climax) است که هدفش نه ارضای حس کنجکاوی، بلکه القای حس پوچی و تراژدی است. این پایان، تأکیدی است بر مضمون اصلی رمان دورنمات: «مرثیه‌ای برای رمان جنایی». دورنمات و پن، گویی به ما می‌گویند که در دنیای واقعی، عدالت همیشه پیروز نمی‌شود و گاهی اوقات، حقیقت برای همیشه پنهان می‌ماند. این پایان‌بندی، «فیلم قول» را به اثری آزاردهنده اما فراموش‌نشدنی تبدیل می‌کند.

نقش‌آفرینی جک نیکلسون: اوج یک کارنامه درخشان یا هشداری دردناک؟

جک نیکلسون در «فیلم قول» یکی از کنترل‌شده‌ترین و در عین حال، قدرتمندترین بازی‌های کارنامه پربار خود را ارائه می‌دهد. او از آن لبخند شیطانی معروفش فاصله می‌گیرد و در نقش جری بلک، تصویری از خستگی، اندوه و وسواس فزاینده را به نمایش می‌گذارد. چشمان نیکلسون، آینه‌ای از آشفتگی درونی جری است؛ نگاهی که در ابتدا مصمم و امیدوار است، اما به‌تدریج به نگاهی خالی و تسخیرشده بدل می‌شود.

نقد فیلم خدا یک گلوله است | God Is a Bullet 2023
بیشتر بخوانید

این نقش‌آفرینی را می‌توان اوج پختگی نیکلسون در نمایش شخصیت‌های پیچیده و آسیب‌دیده دانست. اما از سوی دیگر، سرنوشت جری بلک می‌تواند هشداری دردناک برای خود نیکلسون (و هر هنرمند دیگری) نیز باشد: خطر غرق شدن در نقش، خطر یکی شدن با شخصیت تا مرز از دست دادن خود.

بازی نیکلسون در «فیلم قول» آن‌قدر متقاعدکننده است که گاهی فراموش می‌کنیم در حال تماشای یک بازیگر هستیم؛ ما خود جری بلک را می‌بینیم، با تمام رنج‌ها و امیدهای بربادرفته‌اش. این نقش، بی‌تردید یکی از نقاط عطف در کارنامه نیکلسون و نمونه‌ای مثال‌زدنی از بازیگری متد در بهترین شکل آن است.

تأثیر بر مخاطب و منتقدان: فیلمی که رها نمی‌کند

«قول» فیلمی نیست که پس از تماشا به‌راحتی فراموش شود. سنگینی اتمسفر، تلخی داستان و به‌ویژه پایان‌بندی تکان‌دهنده آن، تا مدت‌ها در ذهن مخاطب باقی می‌ماند. این فیلم، بیش از آنکه سرگرم‌کننده باشد، تجربه‌ای عمیق و گاه دردناک است. شاید به همین دلیل، در گیشه موفقیت چندانی کسب نکرد، اما در میان منتقدان و سینمادوستان جدی، جایگاه ویژه‌ای یافت.

بسیاری از منتقدان، از جمله خود راجر ایبرت، «فیلم قول» را ستودند و آن را اثری شجاعانه و تأمل‌برانگیز ارزیابی کردند. ایبرت در نقد خود به قدرت بازی نیکلسون و کارگردانی حساب‌شده پن اشاره کرده و فیلم را «مطالعه‌ای جذاب درباره وسواس» نامیده بود. نقد فیلم قول (The Pledge 2001) در گذر زمان همواره مثبت‌تر شده و بسیاری آن را یکی از بهترین فیلم‌های دهه ۲۰۰۰ و یکی از قوی‌ترین اقتباس‌های سینمایی از آثار دورنمات می‌دانند. این فیلم، مخاطب را به تأمل درباره مفاهیمی چون عدالت، اخلاق، حقیقت و بهای سنگین تعهدات وامی‌دارد.

«فیلم قول» و فرهنگ محلی: بازتابی از جوامع کوچک و رازهای پنهان

یکی از جنبه‌های کمتر دیده‌شده «فیلم قول»، نمایش دقیق و واقع‌گرایانه از زندگی در جوامع کوچک و روستایی آمریکا است. شان پن، خود بزرگ‌شده در چنین محیطی، با مهارتی مثال‌زدنی، فضایی را خلق می‌کند که در آن، طبیعت زیبا و آرام، می‌تواند بستری برای وقوع تاریک‌ترین جنایات باشد. پمپ‌بنزین دورافتاده، مدرسه کوچک، کلانتری محلی و خانه‌های ساده روستایی، همگی به شخصیت‌هایی مستقل در فیلم بدل می‌شوند.

این جوامع کوچک، با ظاهر آرام و بی‌دغدغه خود، می‌توانند رازهای بزرگی را در سینه پنهان کنند. «فیلم قول» به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه در پس این نمای آرام، تنش‌ها، ترس‌ها و آسیب‌های پنهانی وجود دارد. انتخاب این فضا، به فیلم کمک می‌کند تا از کلیشه‌های رایج فیلم‌های جنایی شهری فاصله بگیرد و به داستانی انسانی‌تر و ملموس‌تر دست یابد. فرهنگ محلی، با تمام سادگی و پیچیدگی‌هایش، به عنصری جدایی‌ناپذیر از هویت فیلم تبدیل شده و به باورپذیری آن کمک شایانی کرده است.

همانطور که در ابتدای این نقد اشاره کردم، «قول» همچون نجواست. نجوایی که شاید در هیاهوی فیلم‌های پر زرق و برق گم شود، اما برای گوشی که شنوای آن باشد، داستانی عمیق و انسانی از رنج، وسواس و جستجوی بی‌پایان برای معنا را روایت می‌کند. این فیلم، گواهی است بر قدرت سینما در به تصویر کشیدن پیچیده‌ترین زوایای روح انسان.

پایان بخش سوم و مقاله. «فیلم قول» چه تأثیری بر شما گذاشت؟ آیا پایان‌بندی فیلم را جسورانه می‌دانید یا ناامیدکننده؟ از اینکه تا پایان این نقد فیلم قول (The Pledge 2001) با ما همراه بودید، سپاسگزاریم و مشتاقانه منتظر شنیدن نظرات و تحلیل‌های شما در بخش کامنت‌ها هستیم.

بازگشت به بالای صفحه

دیدگاهتان را بنویسید

10 − 6 =