نام انگلیسی: فیلم April
نام فارسی: فیلم آوریل
محصول: ۲۰۲۵ – کشور گرجستان، کشور فرانسه، کشور ایتالیا
ژانر: درام
ردهی سنی: ۱۷+
امتیاز: ۴ از ۴
مصطفی ملکی
در فیلم زیبای «سرآغاز» با دنیای داستانی خانم «دئا کلومبگاشویلی» آشنا شدیم؛ دنیایی که کارگردان توانست آن را در میان شلوغیهای بیحاصل ضدجنبشهای چند سال اخیر مصون نگاه دارد. فیلم سرآغاز در باب زنی با نام «یانا» بود که در نقطهای فرو پاشید. خانم کلومبگاشویلی این فروپاشی را در کندترین ضربآهنگ ممکن و در ترکیب با صدای طبیعت در فرمی میشائیل هانکهای به مخاطب ارائه دارد. حال قرار است از طریق این کارگردان باز هم وارد دنیای زنی دیگر شویم؛ «نینا» که متخصص زایمان است و در شهرستانی کوچک فعالیت دارد.
فیلم آوریل نه با روتین زندگی نینا آغاز میشود و نه افتتاحیهای ما را در بر میگیرد که بخواهیم از طریق آن کل روایت را برای لحظهای در ذهن تصویر کنیم. داستان خانم کلومبگاشویلی با نمایی از یک انساننما در تاریکی آغاز میشود؛ شبهزنی فرتوت و عریان که تنها یک پیام دارد آن هم چیزی جز تنانگی زنانه نیست.
پس از این انتزاع ابتدایی وارد دنیای اکستریم خانم کارگردان میشویم؛ دوربین ثابت و زایمان پر از خون طبیعی. نویسندهی این متن برای اولینبار که با این صحنه مواجه شد ناخودآگاه چشمان خود را بهسویی دیگر هدایت کرد. اما نویسنده پس از این امتناع بار دیگر با تحمل رنجی فراوان شاهد یکی از رنجهای زنانه شد.
کارگردان هیچ غلوشدگیای در کار خود ندارد. او صرفاً با دوربین ساکن خود بخشی از فرآیند دهشتناک تولد یک نوزاد را از درون رحم مادر بهتصویر میکشد. زمانی که این رنج را با آن بدن فرتوت ابتدایی در کنار یکدیگر جمع میکنیم گویی داستان فیلم دوم برای ما عیان میشود.
«نینا» پس از این دو شوک در برابر دوربین قرار میگیرد. در این اثر هم شاهد دوربین ثابتی هستیم که کاراکترها در میان آن اکت دارند. اما در اینجا کمی تفاوت را حس میکنیم؛ دوربین گاهی ارتعاشی کم دارد و گویی از طریق این ارتعاش پشت در ماندنها و بهقولی اینپا و آنپاکردنها را به چشم مخاطب انتقال میدهد.
اما کارگردان فیلم آوریل از طریق نینا قرار است سفری را در میان خانوادههای سنتی و نگاه مردسالارانه به بدن زن داشته باشد؛ از رئیس بیمارستان و دیگر همکارانی که انتظار دارند همهی زایمانهای نینا موفقیتآمیز باشند تا مردان روستاییای که زنان خود را همچون ربات در نظر گرفتهاند و از نینا انتظار دارند آنها را پس از هر زایمان سر پا نگاه دارد.
اما گره روایت فیلم آوریل با مرگ نوزاد در زایمانی که شاهد بودیم به روایت تزریق میشود. حال نینا در فرآیند بازرسی و بازجویی حاصل از شکایت پدر نوزاد فوتشده قرار گرفته و همین فرآیند روی دیگری از زندگی نینا را عیان میکند.
خانم کلموبگاشویلی فرآیند بازپرسی را برای نینا تبدیل به مکگافینی پررنج میکند. اما همعرض با آن رنج دیگری را عیان میکند؛ نینا فرزند سوگها و تجربههای تلخ است. او شبها تبدیل به شبگردی میشود که تن خود را قبل از نگاه جنسی مردان تقدیم آنها میکند.
واکنش به این نگاه معکوس را بهخوبی در مردان موجود در این اثر میتوان دید؛ گویی زمانی که تن زن بیآنکه بخواهند به آن تعرض کنند در اختیارشان قرار میگیرد، با نوعی پسزدن و تحقیر نینا را بدرقه میکنند. از سوی دیگر نینا در این شبگردیها برای زنان روستاییای که بارداری ناخواسته یا حاصل از تجاوز دارند سقط جنین انجام میدهد و همین مسئله او را در نظر مردان روستاهای مختلف و بیمارستان همچون الههی مرگ تصویر میکند.
خانم کلومبگاشویلی در روایت خود هیچ محدودیتی ندارد و دوربین ساکنش بالاترین تپش قلب را از مخاطب میگیرد. به نوعی او در روایت خود تن زن را بدون جلوههای ویژهی لوکیشنی برای اکستریمترین دلهرههای جسمی قرار میدهد؛ زایمان طبیعی در آغاز، سقط جنین در میانه و هیولای سزارین در پایان! در هر کدام از این سه سکون پر از خون تصویری شاهد رنجی هستیم که کارگردان بدون روتوش و عریان در اختیار ما قرار میدهد.
در میان این سه تصویر اکستریم با زندگی زنی مواجه میشویم که سعی دارد این رنج را با کمترین آسیب ممکن همراه کند و بهنوعی فرزندآوری را تبدیل به انتخاب کند و نه اجباری طبیعی!