صفحه اصلی > نقد فیلم : نقد فیلم آناتومی یک سقوط فیلمی که آن را با همراه همسرتان ببینید!
ads

نقد فیلم آناتومی یک سقوط فیلمی که آن را با همراه همسرتان ببینید!

فیلم آناتومی یک سقوط

فیلم آناتومی یک سقوط : چند کاراکتر زن را در سینما می‌شناسیم که از زاویه‌دید کارگردان و بدون اینکه بحران‌های زندگی او را از پا در بیاورند تبدیل به کاراکتری قدرتمند در سرتاسر روایت می‌شود و فقط‌و‌فقط از درون دالان‌های منطق خود را با این بحران‌ها مواجه می‌کند. شاید اگر کمی به ذهن خود فشار بیاوریم با تعداد کمی از این کاراکترها روبه‌رو شویم. خانم «ژوستین تریه» در سال ۲۰۲۳ روی قله‌ی کارنامه‌ی فیلم‌سازی خود گام نهاده و از طریق گذرگاه‌هایی چون «در تختخواب با ویکتوریا» و «سیبیل» پا به درون فیلم آناتومی یک سقوط گذاشته است.

نقد فیلم آناتومی یک سقوط

روایت خانم تریه با لایه‌ی ضخیمی از فاکتورهای یک اثر جنایی پوشانده شده است، اما کیست که پس از تماشای فیلم لحظه‌ای به هیجان‌های حاصل از یک اثر جنایی بپردازد. خانم تریه در فیلم آناتومی یک سقوط از همان مسیری می‌گذرد که کارگردانی چون «پارک چان ووک» در فیلم «تصمیم به ترک» گام در آن نهاده بود. اما باز هم مسیر تریه با پارک متفاوت است و به‌جای عبور از دالان‌های رئالیسم شاعرانه وارد دنیای خشک منطق می‌شود.

بیشتر بخوانید : جدید ترین سریال های نتفلیکس

فیلم آناتومی یک سقوط

کاراکتر اصلی تریه در فیلم آناتومی یک سقوط زنی با نام «ساندرا»ست. تریه فیلم را از طریق مصاحبه‌ی ساندرا با یک دانشجوی دکترا آغاز می‌کند که برای کندوکاو یکی از رمان‌های او به خانه‌ی کوهستانی آن‌ها آمده است. در برش‌های موازی فرزند ساندرا، «دنیل»، که کم‌بیناست آماده‌ی بیرون رفتن با سگ محافظ خود می‌شود و در سویی دیگر با بلند شدن صدای موسیقی صحبت‌های بین ساندرا و دانشجوی دختر کم‌و‌کم‌تر به گوش می‌رسند.

همسر ساندرا، «ساموئل»، گویی با صدای بلند در حال انجام کاری‌ست و همین امر باعث می‌شود مکالمه‌ی این دو به پایان برسد. دوربین با بالا رفتن ساندرا از پله‌ها که گویی در حال رفتن به‌سمت اتاق ساموئل است، با یک برش خود را به دنیل می‌رساند و او را در میان برف‌ها دنبال می‌کند.

بیشتر بخوانید : نقد فیلم بی‌ مصرف‌ها ۴ | نقد فیلم Expend4bles

تریه در این پیاده‌روی چند تعلیق نفس‌گیر را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند و به‌نوعی حواس او را از آنچه که قرار است در خانه رخ دهد پرت می‌کند؛ دنیل را در چند مسیر و کوره‌راه تا نزدیکی سقوطی که مخاطب از عنوان فیلم انتظارش را می‌کشد تصویر می‌کند و همین چند نما کافی‌ست تا در سکانس بعدی همه‌امان متعجب شویم. ساموئل غرق در خون روی برف‌های سفید مقابل در ورودی خانه سقوط کرده و این شروع ماجرایی‌ست که تریه قرار است از طریق آن ما را درگیر روایت خود کند.

نقد فیلم Dungeons & Dragons: Honor Among Thieves
بیشتر بخوانید

فیلم آناتومی یک سقوط

بگذارید تکلیف خود را با عنوان فیلم آناتومی یک سقوط مشخص کنیم. خانم تریه در این عنوان با ذکاوتی مثال‌زدنی ما را در برابر دو رخداد قرار می‌دهد؛ ابتدا آنچه که در دادگاه و جریان خودکشی یا قتل ساموئل می‌گذرد و دیگری زندگی از هم پاشیده‌ی ساموئل و ساندرا که پس از تصادف دنیل دچار نوعی فروپاشی اخلاقی و عاطفی شده بود.

تریه جلسات دادرسی را تبدیل به اتاقی می‌کند برای شکل دادن به مکالماتی که تک‌تک واژه‌ها، اصطلاحات و جملات آن‌ها ساختار روایت را شکل می‌دهند. در این جلسات با مقوله‌ی زن، مرد، جنسیت، تعاریف عرفی و اجتماعی از آنچه که بین یک زوج می‌گذرد، فروپاشی یک انسان پس از یک رخداد غم‌انگیز، احساس گناه و مهم‌تر از همه گذر انسان از دالان منطق یا احساس در مواجهه با مشکلات رو‌به‌رو می‌شویم.

بیشتر بخوانید : کتاب همیشه همان | نویسنده رضا حقی

ساندرا در فیلم آناتومی یک سقوط همان زن قدرتمندی‌ست که مواجهه‌ی احساسی خود با مشکلات را در گذشته بسته‌بندی کرده، همه‌اشان را از طریق رمان‌هایی که نگاشته به گوشه‌ای از ذهن خود فرستاده و حال همچون انسانی که می‌داند در این هیاهو چگونه نفس بکشد در برابر دادستان، فرزند، رسانه، قاضی و همه‌ی افکار عمومی کمر خم نمی‌کند. فیلم واکاوی یک سقوط در باب فروپاشی زندگی یک زوج است که قرار است از طریق سقوط یکی از این دو- چه فیزیکی و چه احساسی- پایه‌های بنایی جدید را در زندگی آن‌ها ایجاد کند.

فیلم آناتومی یک سقوط

پرده‌ی سوم فیلم آناتومی یک سقوط و زمان تصمیم‌گیری دنیل برای آخرین حضور در دادگاه درست همان گام قبل از رسیدن به قله ا‌‌ست که با هر انتخاب دنیل در تحلیل تجربه‌ی زیسته‌ی خود پس از تصادف می‌تواند منجر به آخرین سقوط یا تماشای یک منظره‌ی جدید روی قله شود. فیلم خانم ژوستین تریه بدون اینکه بخواهد خود را در دامان هر سانتیمانتالیسمی بیندازد، یکه‌و‌تنها و بدون روتوش از زندگی می‌گوید.

نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

سه × 2 =