نقد سریال وانداویژن
پس از نزدیک 3 ماه همراه بودن با سریال WandaVision (وانداویژن)، تماشایی این سریال دلنشین به پایان خودش نزدیک میشود. حالا بعد از سکانس های پایانی تولید کنندگان این سریال وانداویژن، سوال کردن یک پرسش لازم به نظر خواهد رسید؛ آیا این پایان ندی بلاکباستری و سراسر مهیج طبق علاقه علاقه مندان به سینمایی مارول میباشد یا خیر؟! در این مقاله با تحلیل و نقد سریال وانداویژن کنار مجله بامدادی ها بمانید.
همچنین پیشنهاد میکنیم بخش بهترین سریال های خارجی را نیز مطالعه بفرمایید.
هشدار!
نقد سریال Wandavision حاوی اسپویل است؛ پس اگر هنوز موفق به تماشای اپیزود پایانی نشدهاید، از مطالعه خودداری کنید.
صادقانه اگر بخواهم نظرم خودم را خدمت خوانندگان بخش سینما و تلویزیون عرض بکنم این میباشد که به هیچ عنوان بابت سریال واندا ویژن خوشبین نبوده ام چون تصورم این نبود که داستان واندا ماکسیموف و ویژن بتواند تا این میزان و در 9 قسمت کشش داشته باشد. از سمتی دیگر نیز استرس این را داشتم بابت اینکه ممکن است با پردازش شخصیت های ضعیفی روبرو بشوم در طول این 9 قسمت که اپیزودهای کمی به نظر میرسد رسیدن به این هدف مقداری سخت و شاید ناممکن به نظر میرسید. از تمامی این مسائل با اهمیت تر این میباشد که جک شفر، سازنده سریال واندا ویژن توانایی خیلی بالای در زمینه ساخت سریال و یا سینما نداشته است ولی با اتمام سریال وانداویژن، شفر از قابلیت های زن بودن خویش بهره برد تا واندا ویژن فقط یک کاراکتر دم دستی و تکراری مقابله خوبی در برابر بدی به نظر نرسد. سریال وانداویژن اثبات کرده ایت که سریالی آبکی و دم دستی نمیباشد و صحبت های عمیق تری را قرار است با بینندگانش داشته باشد.
بررسی 2 اپیزود اول نقد سریال وانداویژن
از شروع سریال وانداویژن و از دقیقه های نخست مشخص میباشد که این یک مجموعه کمدی میباشد. در کنار ایتکه که سریال وانداویژن اسرار و روند قصه مشخصی را دنبال میکند، ولی دست کم در 2 اپیزود نخست عمده وقت سریال به کمدی و طنز پردازی تعلق دارد. فیلم نامه نویس های مینی سریال وانداویژن جک شافر و گرچن اندرز، سکانس های کمدی و مهیجی را تولید میکنند، به عنوان نمونه کمدی ویژن درباره آدامس و صحبت های اشخاص دور او که بیننده را یاد فیلم های کلاسیک خواهد انداخت. چه کسی تصورش را داشت که کاراکتر بسیار خشک ویژن، تا این حد کاراکتری طنز پرداز به خود بگیرید.
نقد قسمت سوم سریال وانداویژن
قسمت سوم سریال وانداویژن با اسم «حالا در رنگ» نگاهی ویژه به تغییر فاز این مجموعه از محیط کلاسیک سالهای بین 50 و 60 به 70 خواهد داشت و قرار میباشد با دوره نوی از سرنوشت واندا و ویژن آشنا بشویم. تیتراژ شروع یا اوپن این اپیزود سریال وانداویژن با نگاه دقیقتر به سیتکام The Partridge Family تولید شده است که قصه ای مادری بیوه و پنج فرزندش را به نمایش میگذارد. قسمت سوم در به نمایش گذاشتن پرسش های راز آلود در رتبه خوبی قرار خواهد گرفت. از سمتی دیگر فقط با پرسش ها همراه نمیباشیم و اشارات غیر مستقیم نیز در این قسمت گنجانده شده است. به عنوان نمونه، دکتر از برمودای نوزاد (Baby Bermuda) سخن میگوید! این صحبت ها بدون شک برای زن کمدی سریال نمیباشند و قطعا در قسمت های بعدی تعریف های مرتبط و مهمتری برای آنان می یابیم.
بازیگران سریال وانداویژن
الیزابت اولسن در نقش Wanda Maximoff / Scarlet Witch:
انتقام جوی که می تواند جادوی هرج و مرج را مهار کند ، به تله پاتی و از راه دور بپردازد و واقعیت را تغییر دهد. اولسن گفت که این مجموعه شخصیت را مطابق با نسخه کمیک بوک ، از جمله به تصویر کشیدن بیماری روانی او ، در حالی که معرفی مانیتور “جادوگر قرمز مایل به زرد” که قبلا در جهان سینمایی مارول (MCU) استفاده نشده بود. تهیه کننده اجرایی کوین فیج گفت که سریال وانداویژن میزان و منشأ قدرت های واندا را بررسی می کند. اولسن احساس کرد که “مالکیت” وی بر واندا در طول توسعه این سریال تقویت شده است ، که به او امکان می دهد قسمت های جدیدی از شخصیت شخصیت مانند شوخ طبعی و صفا را کشف کند. 30 او از تمرکز سریال وانداویژن بر روی واندا بسیار خوشحال شد به جای اینکه او را مانند فیلم ها به عنوان یک شخصیت فرعی در آوریم ، و هنگامی که فیگ از داستان های کمیک خاص Scarlet Witch که الهام بخش سریال وانداویژن بود ، به سریال پیوست ، فروخته شد. اولسن برای بازی تحت تأثیر ماری تایلر مور ، الیزابت مونتگومری و لوسیل بال قرار گرفت. میشائلا راسل یک واندا جوان را به تصویر می کشد.
Paul Bettany به عنوان Vision:
یک آندروید و Avenger سابق با استفاده از هوش مصنوعی J.A.R.V.I.S. ایجاد شده است. و اولترون و همچنین سنگ ذهن ، که در فیلم Avengers: Infinity War (2018) کشته شد.بتانی نسخه جدیدی از شخصیت ایجاد شده توسط واندا را در واقعیت خود از بخشی از سنگ ذهن که در او زندگی می کند ، به تصویر می کشد ، که مظهر غم ، امید و عشق او است. با توجه به این ، بتانی این چشم انداز را “شایسته و با افتخار” توصیف کرد. او تحت تأثیر بازی های دیک ون دایک و هیو لوری برای این نسخه قرار گرفت.بتانی همچنین شخصیت اصلی را بازی می کند ، “Vision” نامیده می شود ،که توسط S.W.O.R.D دوباره جمع شده و دوباره فعال می شود. (بخش مشاهدات و پاسخگویی به سلاح). آن نسخه ظاهری کاملاً سفید دارد شبیه به وقتی که شخصیت کمیک بوک با بدنی کاملاً سفید و بدون خاطرات و احساسات او زنده شد. بتانی با نمایش The Vision به عنوان آشنا و مرعوب کننده همزمان ، دو نسخه را از هم متمایز کرد.
دیدگاه کاربران (1 دیدگاه)