نام انگلیسی: Sex
نام فارسی: فیلم رابطهی جنسی
محصول: ۲۰۲۴ – نروژ
ژانر: درام، کمدی
ردهی سنی: ۱۵+
امتیاز: ۳.۵ از ۴
مصطفی ملکی
اولین گام آقای «دگ یوهان اوگرود» در سهگانهی «رابطهی جنسی رویا عشق» با فیلم رابطهی جنسی آغاز میشود. او بدون هیچ مقدمهای مخاطب را در برابر نمای بازی از فضای شهری قرار میدهد که ساختمانهای با معماری سنتی در میان ساختمانهای مدرن شهر را تشکیل دادهاند.
پس از مکثی طولانی روی این اکستریملانگشات، او دوربین را دچار زوماین میکند و توجه مخاطب را به یک نظافتچی دودکش روی پشتبام یک ساختمان جلب میکند. پس از این گذر از کل به جزء، دوربین دچار حرکت میشود و کمکم دیالوگی بین دو نفر به گوش میرسد.
اما دوربین گویی همچنان در حال حرکت است تا منبع این گفتوگو را پیدا کند که در نهایت با یک برش ساده به مردی با همان لباس فرم میرسیم که گویی در اتاق یک روانکاو قرار دارد و مشغول تعریف رویایی است که دیشب دیده. اما پس از باز شدن قاب همان نظافتچی قبلی را در ابتدای فیلم رابطهی جنسی شاهد هستیم.
این دو در حال تعریف و تعبیر رویایی هستند که یکی از آنها تجربه کرده و در نهایت به این نتیجه میرسند که دیوید بویی حاضر در آن خواب احساس میکرده این فرد یک زن است و همین اختلاط در بحث آن دیگری را وادار میکند که تجربهی صبح خود را به اشتراک بگذارد.
رابطهی جنسی با یکی از مشتریان مرد. همین جمله گزارهی اصلی فیلم رابطهی جنسی میشود و ما را به میان زندگی دو خانواده میبرد تا از طریق مکالمات آنها با یکدیگر گذری بر مفاهیمی چون آزادی فردی در حوزهی اجتماعی و عمومی، تفاوت این دو حوزه با یکدیگر و در نهایت تعریف انسان از حال خوب، بیخیالی، احساس ناکافی بودن و در نهایت شرمهای یک انسان در جامعهی امروزی داشته باشیم.
کارگردان نروژی در اثر خود از فرم بصری سینمای «آکی کوریسماکی» بهره میبرد. از همان ابتدا گویی کوریسماکی است که در هلسینکی در حال ورود به دنیای کاراکترهای منتخب خود است.
از آنسو در شخصیتپردازی کاراکترها سینمای «روی اندرسون» به ذهن میآید. آقای اوگرود در فیلم رابطهی جنسی خود نه قرار است شعار دهد و نه حتی تیپسازی کند تا گزافهگوییهای هالیوودی را از زبان کاراکترهایاش به گوش مخاطب رساند.
خطبهخط دیالوگهایی که بین کاراکترها رد و بدل میشود گویی مخاطب را در برابر یکی از تعاریف زندگی انسان قرار میدهد. آن مردی که تجربهی رابطهی جنسی کاملاً اتفاقی را با یک مشتری مرد داشته این قضیه را به همسر خود میگوید و باب گفتوگوی جدیدی بین این دو در باب خیانت.
عشق، تعهد و آزادی باز میشود. کارگردان فضای ایجاد شده بین کاراکترها را تبدیل به دالانهایی میکند که مخاطب در گذری که درون هر کدام از آنها دارد با چالشی جدی در باب برخی از حقیقتها مواجه میشود.
یکی از نکاتی که در این اثر لذتی دو چندان را نصیب مخاطب میکند سکانسهای لایی بین موقعیتهای دراماتیک است که باعث میشود مخاطب دیالوگ و موقعیت قبلی را هضم کند و آمادهی ورود به موقعیت و دیالوگ بعدی باشد.
این فیلم اثری وسیع در باب انسان و خودشناسی اوست و بهنوعی میتوان آن را همچون کتابچهی راهنمایی در باب انسان، روابط بینافردیاش، عشق، تعهد، رابطهی جنسی، جنسیت، خیانت، ارادهی آزاد، مذهب همچون شرمی اجتماعی در دنیای مدرن، دنیای نوجوانان امروزی و در نهایت پیامدهای انتخابهای انسان نامید.
آقای اوگرود در پارهای از فیلم رابطهی جنسی بهناگاه از طریق یک کاراکتر فرعی مخاطب را در بند گفتههای «هانا آرنت» در باب حوزهی فردی، اجتماعی و عمومی قرار میدهد تا بهراحتی بتواند در بین سطور فیلم رابطهی جنسی حرکت کند. مخاطب در این اثر بهراحتی و نه به سختی و جانفرسایی پارههایی از زندگی را مرور میکند.
آقای اوگرود کاراکترهای خود را بینام مقابل چشم ما قرار میدهد تا بهراحتی از نامها و القاب عبور کنیم و متن اثر را در آغوش بگیرم؛ اثری که در میان نور طبیعی و چشمنواز قابهایاش عمقی بهاندازهی زندگی را تجربه میکند.