فهرست مطالب
مقدمه: وقتی آینده دوباره نوشته میشود
دنیای سینما پر از مجموعه فیلمهایی است که با گذر زمان به بخشی از فرهنگ عامه تبدیل شدهاند. «فیلم ترمیناتور» بدون شک یکی از مهمترینِ این مجموعههاست. دو فیلم اول به کارگردانی جیمز کامرون.
نه تنها استانداردهای جدیدی در ژانر علمی-تخیلی و اکشن تعریف کردند، بلکه با مفاهیم عمیقی چون نبرد انسان و ماشین، سرنوشت و اختیار، و هوش مصنوعی، ذهن میلیونها نفر را به چالش کشیدند.
پس از دو دنبالهی نهچندان موفق، هالیوود در سال ۲۰۱۵ تصمیم به یک بازنگری اساسی گرفت. نتیجهی این تلاش، فیلم ترمیناتور 5 با نام فرعی «جنسیس» (Genisys) بود؛ فیلمی که با شعار “قوانین را بازنشانی کن” به میدان آمد و قول داد تا ضمن ادای احترام به گذشته، مسیری کاملاً جدید را برای این فرنچایز ترسیم کند. اما آیا این بازنشانی موفقیتآمیز بود؟
در این نقد تخصصی، به عنوان یک کارشناس محتوا با سابقهی تحلیل صدها فیلم، قصد دارم به کالبدشکافی این اثر جاهطلبانه بپردازم و تمام زوایای آن را از خطوط زمانی پیچیدهاش گرفته تا عملکرد بازیگران و پیامهای فلسفیاش، زیر ذرهبین ببرم.
معرفی کلی فیلم ترمیناتور 5: جنسیس چیست؟
فیلم ترمیناتور جنسیس (Terminator Genisys) به کارگردانی آلن تیلور (کارگردان فیلمهایی چون Thor: The Dark World) پنجمین قسمت از سری فیلمهای ترمیناتور است.
داستان در سال ۲۰۲۹ آغاز میشود، جایی که جان کانر (با بازی جیسون کلارک)، رهبر مقاومت انسانها، در آستانهی پیروزی نهایی بر اسکاینت قرار دارد. او بهترین سرباز خود، کایل ریس (با بازی جای کورتنی) را به سال ۱۹۸۴ میفرستد تا از مادرش، سارا کانر (با بازی امیلیا کلارک)، در برابر ترمیناتوری که برای کشتن او فرستاده شده، محافظت کند. این نقطه، دقیقاً همان نقطهی شروع فیلم اول ترمیناتور است.
اما تفاوت بزرگ اینجا آشکار میشود. وقتی کایل ریس به ۱۹۸۴ میرسد، با واقعیتی کاملاً متفاوت روبرو میشود. سارا کانر دیگر آن پیشخدمت ترسو و بیدفاع نیست.
بلکه یک جنگجوی کارکشته است که توسط یک ترمیناتور T-800 (با بازی آرنولد شوارتزنگر) که از کودکی از او محافظت کرده، آموزش دیده است. این ترمیناتور که سارا او را “پاپز” (Pops) صدا میزند.
خط زمانی را تغییر داده و حالا هر سه نفر آنها باید با تهدیدهای جدیدی روبرو شوند که گذشته، حال و آینده را به هم گره میزند. این پیچش داستانی، هستهی اصلی فیلم ترمیناتور 5 را تشکیل میدهد و آن را از یک دنبالهی ساده، به یک ریبوت (بازراهاندازی) نرم تبدیل میکند.
تحلیل عمیقتر فیلم
بخش اول: بازگشت به گذشته، تغییر آینده – تحلیل خطوط زمانی پیچیده
بزرگترین نقطهی قوت و در عین حال، پاشنهی آشیل فیلم ترمیناتور 5، فیلمنامهی آن و بازی با خطوط زمانی است. نویسندگان، لاتا کالوگریدیس و پاتریک لوسیر، با شجاعت تمام به سراغ ایدهی “تغییر گذشته” رفتهاند؛ ایدهای که در فیلمهای قبلی تنها به صورت جزئی به آن پرداخته شده بود. در «جنسیس»، ما با یک “نقطه انشعاب” (Nexus Point) مواجه هستیم.
اتفاقی در گذشتهی سارا کانر رخ داده که کل جدول زمانی را تغییر داده است. این ایده به خودی خود جذاب است و به فیلم اجازه میدهد تا صحنههای نمادین فیلم اول را بازسازی کرده و سپس آنها را به شکلی کاملاً جدید به هم بریزد.
برای مثال، رویارویی کایل ریس با T-800 جوان در کوچه، یا حملهی T-1000 به فروشگاه لباس، همگی بازسازیهای وفادارانهای هستند که با حضور سارای جدید و “پاپز” دگرگون میشوند.
این رویکرد برای طرفداران قدیمی هم نوستالژیک و هم غافلگیرکننده است. اما مشکل از جایی شروع میشود که فیلم سعی میکند این خطوط زمانی متعدد و پارادوکسها را توضیح دهد. توضیحات شخصیتها در مورد “نقاط اتصال زمانی” و “خاطرات کوانتومی” بیش از حد پیچیده و گاهی متناقض به نظر میرسند.
در حالی که فیلمهای کامرون با قوانین ساده و مشخصی (سفر در زمان یک حلقهی بسته ایجاد میکند) کار میکردند، «جنسیس» در تارهای زمانی که خود تنیده، گرفتار میشود.
این پیچیدگی باعث میشود که مخاطب عام به سختی بتواند منطق داستانی را دنبال کند و تنش و حس خطر فیلمهای اول، جای خود را به سردرگمی میدهد. آیا این پیچیدگی یک حرکت هوشمندانه برای مدرن کردن داستان بود یا یک اشتباه محاسباتی که باعث از بین رفتن سادگی و قدرت داستان اصلی شد؟ این سوالی است که پاسخ به آن، دیدگاه شما نسبت به کل فیلم را تعیین میکند.
بخش دوم: شخصیتها و بازیگران – قوتها و ضعفها در انتخاب نقش
انتخاب بازیگر در یک فیلم ریبوت، همیشه کاری پرریسک است. مخاطبان با چهرههای قبلی خاطره دارند و هر بازیگر جدیدی باید بتواند جایگاه خود را پیدا کند.
- آرنولد شوارتزنگر در نقش “پاپز”/نگهبان: بازگشت آرنولد بدون شک بهترین بخش فیلم است. ایدهی یک T-800 که پیر شده و بافت زندهی روی اسکلت فلزیاش دچار فرسایش شده، هوشمندانه است. آرنولد با موفقیت جنبههای جدیدی به این شخصیت اضافه میکند؛ از تلاشهای ناشیانهاش برای لبخند زدن تا حس پدرانهای که به سارا دارد. “پاپز” قلب تپندهی فیلم است و شیمی رابطهی او با سارا، بخشهای احساسی داستان را شکل میدهد.
- امیلیا کلارک در نقش سارا کانر: امیلیا کلارک که با نقش دنریس تارگرین در «بازی تاج و تخت» به شهرت رسیده بود، وظیفهی بسیار سختی داشت. او باید جایگزین لیندا همیلتون افسانهای میشد. کلارک موفق میشود نسخهای متفاوت از سارا را به تصویر بکشد؛ او از ابتدا یک جنگجو است، نه یک قربانی. با این حال، بسیاری معتقدند که او فاقد آن صلابت و خشمی است که همیلتون در «ترمیناتور ۲» به نمایش گذاشت. بازی او خوب است، اما در سایهی سنگین اجرای قبلی باقی میماند.
- جای کورتنی در نقش کایل ریس: شاید بتوان گفت ضعیفترین حلقهی بازیگری فیلم، جای کورتنی است. مایکل بین در فیلم اول، کایل ریس را به عنوان یک سرباز خسته، آسیبپذیر و در عین حال مصمم به تصویر کشید. اما نسخهی کورتنی، بیشتر شبیه یک سرباز اکشن کلیشهای و فاقد آن عمق روانشناختی است. شیمی میان او و امیلیا کلارک نیز آنطور که باید، شکل نمیگیرد و رابطهی عاشقانهی آنها که هستهی اصلی فیلم اول بود، در اینجا کمرنگ و عجولانه به نظر میرسد.
- جیسون کلارک در نقش جان کانر/T-3000: بزرگترین غافلگیری داستانی فیلم ترمیناتور 5، تبدیل شدن جان کانر، ناجی بشریت، به یک ترمیناتور پیشرفته به نام T-3000 است. این یک پیچش داستانی بسیار جسورانه و تکاندهنده بود که متأسفانه استودیو در تریلرهای فیلم آن را لو داد! جیسون کلارک بازیگر توانایی است، اما شخصیت جان کانر در اینجا به یک شرور تکبعدی تقلیل پیدا میکند. ایدهی نبرد با ناجی سابق پتانسیل فلسفی زیادی داشت که فیلم به سادگی از کنار آن عبور میکند.
بخش سوم: جلوههای ویژه و اکشن – ادای دین یا کپیبرداری صرف؟
از منظر فنی، فیلم ترمیناتور 5 یک اثر قابل قبول و چشمنواز است. بودجهی هنگفت ۱۵۵ میلیون دلاری فیلم به خوبی در صحنههای اکشن و جلوههای ویژه خرج شده است.
یکی از تحسینبرانگیزترین دستاوردهای فنی فیلم، بازآفرینی دیجیتالی T-800 جوان در سال ۱۹۸۴ و مبارزهی او با نسخهی پیرتر (پاپز) است. این صحنه یک نمونهی درخشان از تکنولوژی CGI و ادای دینی هوشمندانه به فیلم اصلی است.
صحنههای اکشن فیلم، مانند تعقیب و گریز با اتوبوس مدرسه در پل گلدن گیت یا نبرد نهایی با T-3000، بزرگ، پر سر و صدا و پر از انفجار هستند. کارگردانی آلن تیلور در این صحنهها استاندارد است، اما فاقد خلاقیت و تنش ذاتی آثار کامرون است. مشکل اصلی اکشن در «جنسیس» این است که بیشتر به یک نمایش عظیم CGI شبیه است تا یک نبرد واقعی برای بقا.
در «ترمیناتور ۲»، هر گلوله، هر ضربه، وزن و معنا داشت. در اینجا، اکشن گاهی آنقدر شلوغ و سریع میشود که تأثیر خود را از دست میدهد. T-3000 با تکنولوژی “مادهی فازی” (Phase Matter) یک تهدید بصری جالب است.
اما قوانین مربوط به آسیبپذیری او مشخص نیست و این باعث میشود که مبارزه با او فاقد استراتژی و تنش باشد. در نهایت، اکشن فیلم سرگرمکننده است، اما به ندرت به یاد ماندنی میشود.
بخش چهارم: مفاهیم فلسفی و تکنولوژیک در فیلم ترمیناتور 5
یکی از جنبههای جذاب فیلم ترمیناتور 5، تلاش آن برای بهروزرسانی مفاهیم کلاسیک این مجموعه برای دنیای مدرن است. در فیلمهای اصلی، اسکاینت یک سیستم دفاعی نظامی بود که خودآگاه میشد.
در «جنسیس»، اسکاینت یک سیستم عامل فراگیر به نام “جنسیس” است که قرار است تمام دستگاههای جهان را به هم متصل کند؛ از موبایلها و تبلتها گرفته تا سیستمهای نظامی.
این یک بازتاب هوشمندانه از دنیای امروز ماست که در آن همه چیز به اینترنت متصل است و ما با میل خود اطلاعاتمان را در اختیار شرکتهای بزرگ فناوری قرار میدهیم. شعار “جنسیس همان اسکاینت است” یک هشدار تکاندهنده در مورد خطرات وابستگی بیش از حد به تکنولوژی است.
موضوع کلیدی دیگر، “سرنوشت در برابر اختیار” است. شعار معروف “No fate but what we make” (هیچ سرنوشتی وجود ندارد جز آنچه خودمان میسازیم) در این فیلم نیز تکرار میشود.
با این حال، با دستکاری مداوم خطوط زمانی، این مفهوم کمی متزلزل میشود. اگر میتوان گذشته را دائماً تغییر داد، آیا انتخابهای ما واقعاً معنایی دارند؟ این فیلم سوالات جالبی در این زمینه مطرح میکند اما پاسخی قطعی به آنها نمیدهد.
همچنین، رابطهی پدر و دختری میان پاپز و سارا، سوالاتی در مورد انسانیت و قابلیت یک ماشین برای “یادگیری” عشق و فداکاری را پیش میکشد که از نقاط قوت احساسی فیلم به شمار میرود.
نقد کوتاه و بیپرده: آیا جنسیس یک ترمیناتور شایسته است؟
فیلم ترمیناتور 5 یک اثر متناقض است. از یک سو، جاهطلبی، ایدههای جذاب و بازگشت درخشان آرنولد شوارتزنگر را دارد. از سوی دیگر، از فیلمنامهای بیش از حد پیچیده، شخصیتپردازی ضعیف برای برخی نقشهای کلیدی و اکشنی که فاقد روح آثار کلاسیک است، رنج میبرد.
این فیلم سعی میکند هم یک ادای دین به گذشته باشد، هم یک بازسازی و هم یک شروع جدید، و در این تلاش برای “همه چیز بودن”، هویت مستقل خود را تا حد زیادی از دست میدهد.
«جنسیس» برای یکبار تماشا فیلمی سرگرمکننده است، به خصوص برای طرفداران دوآتشهی ترمیناتور که از دیدن ارجاعات و بازسازیها لذت خواهند برد. اما در مقایسه با کوههای بلندی به نام «ترمیناتور» و «ترمیناتور ۲: روز داوری»، یک تپهی کوچک باقی میماند.
این فیلم نه آنقدر بد است که کاملاً نادیده گرفته شود و نه آنقدر خوب که بتواند میراثدار شایستهای برای این مجموعه باشد. این یک تلاش محترم اما ناموفق برای احیای یک اسطوره بود؛ تلاشی که نشان داد بازگشت به گذشته، همیشه به معنای ساختن آیندهای بهتر نیست.
لیست بازیگران اصلی فیلم ترمیناتور 5
- آرنولد شوارتزنگر در نقش نگهبان / پاپز (T-800)
- امیلیا کلارک در نقش سارا کانر
- جای کورتنی در نقش کایل ریس
- جیسون کلارک در نقش جان کانر / T-3000
- جی. کی. سیمونز در نقش کارآگاه اوبراین
- مت اسمیت در نقش الکس / T-5000 / اسکاینت
- لی بیونگ-هان در نقش T-1000
لیست فیلمهای مشابه پیشنهادی
اگر از تماشای فیلم ترمیناتور 5 و مفاهیم سفر در زمان و نبرد با ماشینها لذت بردهاید، این فیلمها نیز ممکن است برای شما جذاب باشند:
- Looper (لوپر – ۲۰۱۲): یک تریلر علمی-تخیلی هوشمندانه درباره سفر در زمان و پارادوکسهای آن.
- Edge of Tomorrow (لبه فردا – ۲۰۱۴): یک فیلم اکشن نفسگیر با ایدهی حلقهی زمانی و نبرد با بیگانگان.
- The Matrix (ماتریکس – ۱۹۹۹): یک شاهکار علمی-تخیلی درباره واقعیت، کنترل و شورش انسان علیه ماشینها.
- Terminator 2: Judgment Day (ترمیناتور ۲: روز داوری – ۱۹۹۱): اگر میخواهید بهترین فیلم این مجموعه را ببینید، این فیلم یک کلاس درس است.
- Source Code (کد منبع – ۲۰۱۱): فیلمی هیجانانگیز که ایدهی بازگشت به گذشته برای جلوگیری از یک فاجعه را به شکلی متفاوت روایت میکند.
- I, Robot (من، ربات – ۲۰۰۴): فیلمی که به قوانین رباتیک و احتمال شورش هوش مصنوعی میپردازد.
جمعبندی: آیندهای که ساخته نشد
در نهایت، فیلم ترمیناتور 5 یا «جنسیس» در تاریخ این فرنچایز به عنوان یک تجربهی جسورانه اما ناموفق ثبت خواهد شد. فیلمی که قصد داشت با دستکاری در گذشته، آیندهی جدید و درخشانی برای ترمیناتور بسازد اما در پیچیدگیهای داستانی خود غرق شد.
با وجود بازگشت دوستداشتنی آرنولد و چند ایدهی اولیه هوشمندانه، این فیلم نتوانست آن جادوی تاریک، آن حس تعلیق و آن عمق احساسی را که دو فیلم اول را به شاهکار تبدیل کرده بود، بازآفرینی کند.
شکست نسبی این فیلم در گیشه و در میان منتقدان باعث شد تا برنامهها برای ساخت دو دنبالهی دیگر لغو شود و مسیر فرنچایز بار دیگر با فیلم «سرنوشت تاریک» تغییر کند. «جنسیس» یک یادآوری مهم است: گاهی اوقات بهترین راه برای ادای احترام به یک اثر کلاسیک، رها کردن آن است، نه بازنویسی مداوم آن.
نظر شما در مورد فیلم ترمیناتور 5 چیست؟ آیا از آن لذت بردید یا ناامید شدید؟ آیا پیچیدگیهای داستانی آن برایتان جذاب بود یا گیجکننده؟ نظرات خود را در بخش کامنتها با ما و دیگر خوانندگان به اشتراک بگذارید!
سوالات متداول (FAQ)
۱. آیا برای دیدن فیلم ترمیناتور 5 باید فیلمهای قبلی را دیده باشم؟
بله و خیر. فیلم سعی میکند داستان مستقلی داشته باشد، اما لذت اصلی آن در درک ارجاعات و تغییراتی است که در داستان فیلم اول و دوم ایجاد میکند. برای درک کامل، تماشای «ترمیناتور» (۱۹۸۴) و «ترمیناتور ۲» (۱۹۹۱) به شدت توصیه میشود.
۲. چرا ترمیناتور (آرنولد) در این فیلم پیر شده است؟
طبق توضیحات فیلم، بافت زنده و ارگانیکی که اسکلت فلزی T-800 را پوشانده، مانند بافت انسانی با گذر زمان پیر میشود. از آنجایی که این ترمیناتور (“پاپز”) در سال ۱۹۷۳ برای محافظت از سارا کانر جوان فرستاده شده بود، تا سال ۲۰۱۷ چندین دهه از عمرش گذشته و پیر شده است.
۳. جنسیس (Genisys) دقیقاً چیست؟
جنسیس یک سیستم عامل جهانی است که قرار است تمام دستگاههای کامپیوتری، موبایلها و حتی سیستمهای نظامی را به هم متصل کند. در حقیقت، جنسیس چهرهی عمومی و جدید اسکاینت است که میخواهد از این طریق کنترل کامل جهان را به دست بگیرد.
۴. چرا جان کانر در این فیلم شخصیت منفی است؟
در خط زمانی جدید، درست در لحظهای که کایل ریس به گذشته فرستاده میشود، یک ترمیناتور بسیار پیشرفته به نام T-5000 (که خود اسکاینت است) به جان کانر حمله کرده و او را با استفاده از نانوتکنولوژی به یک موجود جدید به نام T-3000 تبدیل میکند. در نتیجه، جان کانر به یک ماشین وفادار به اسکاینت تبدیل میشود.
۵. آیا فیلم ترمیناتور 5 یک دنباله است یا یک ریبوت (بازراهاندازی)؟
این فیلم ترکیبی از هر دو است که به آن “ریبوت نرم” (Soft Reboot) میگویند. داستان به عنوان دنبالهای برای وقایع آینده (جنگ با ماشینها) شروع میشود، اما با سفر به گذشته و تغییر کامل خط زمانی، عملاً کل داستان را بازراهاندازی میکند.
۶. آیا صحنهی پس از تیتراژ وجود دارد؟
بله، یک صحنهی کوتاه در میانهی تیتراژ پایانی وجود دارد که نشان میدهد هستهی مرکزی جنسیس پس از انفجار سالم مانده و به رنگ قرمز درمیآید، که به معنای بقای اسکاینت است.
۷. چرا دنبالههایی که برای این فیلم برنامهریزی شده بود، ساخته نشد؟
به دلیل فروش پایینتر از حد انتظار در باکس آفیس جهانی (به خصوص در آمریکای شمالی) و همچنین دریافت نقدهای عمدتاً متوسط و منفی از سوی منتقدان و طرفداران، استودیو تصمیم گرفت که ساخت سهگانهی جدید بر اساس فیلم ترمیناتور 5 را لغو کند.
۸. بهترین راه برای تماشای مجموعه فیلمهای ترمیناتور چیست؟
برای بهترین تجربه، «ترمیناتور» (۱۹۸۴) و «ترمیناتور ۲: روز داوری» (۱۹۹۱) آثار اصلی و ضروری هستند. فیلمهای بعدی (شامل جنسیس و سرنوشت تاریک) خطوط زمانی متفاوتی را دنبال میکنند و میتوان آنها را به عنوان داستانهای جایگزین تماشا کرد.
۹. بزرگترین انتقاد به فیلم ترمیناتور 5 چه بود؟
بزرگترین انتقادات عمدتاً متوجه فیلمنامهی بیش از حد پیچیده و گیجکننده، انتخاب نامناسب برخی بازیگران (به خصوص جای کورتنی) و لو دادن بزرگترین پیچش داستانی فیلم (تبدیل شدن جان کانر) در تریلرها بود.
۱۰. آیا این فیلم ارزش تماشا کردن دارد؟
اگر از طرفداران پر و پا قرص ترمیناتور هستید و به ایدههای سفر در زمان و خطوط زمانی جایگزین علاقه دارید، بله. این فیلم لحظات سرگرمکننده و بازگشت لذتبخشی از آرنولد را ارائه میدهد. اما اگر به دنبال یک شاهکار در حد دو فیلم اول هستید، ممکن است ناامید شوید.