صفحه اصلی > بیوگرافی/مشاهیر : بیوگرافی محسن تنابنده
ads

بیوگرافی محسن تنابنده

بیوگرافی محسن تنابنده

فهرست مطالب

بیوگرافی محسن تنابنده – بخش اول: زندگی و شروع حرفه

مقدمه: محسن تنابنده، ستاره‌ای چندوجهی در سینمای ایران

اگه بخوام از یه نفر تو سینمای ایران حرف بزنم که هم بازیگره، هم کارگردان، هم نویسنده و هم حسابی تو دل مردم جا باز کرده، قطعاً اسم محسن تنابنده رو می‌گم. این آدم با اون چهره ساده و صمیمی‌ش، تونسته تو چند دهه گذشته یه جای ویژه تو هنر ایران پیدا کنه. از نقش نقی معمولی تو سریال “پایتخت” بگیر تا بازی‌های عمیقش تو فیلم‌های سینمایی، محسن تنابنده انگار یه جادوگره که هر بار یه غافلگیری جدید داره.

محسن فقط یه بازیگر نیست؛ اون کسیه که داستان می‌نویسه، کارگردانی می‌کنه و حتی جایزه‌های بین‌المللی هم برده. مثلاً سال ۲۰۲۲ تو جشنواره ونیز برای فیلم “جنگ جهانی سوم” جایزه بهترین بازیگر مرد رو گرفت. این موفقیت‌ها نشون می‌ده که استعدادش فقط به ایران محدود نمی‌شه و دنیا هم داره کم‌کم اونو می‌شناسه. تو این مقاله قراره یه سفر کامل به زندگی و حرفه‌ش داشته باشیم و ببینیم این آدم چطور به اینجا رسیده.

چیزی که محسن تنابنده رو خاص می‌کنه، اینه که با همه موفقیت‌هاش، هنوزم یه حس صمیمیت و خاکی بودن تو کاراش هست. انگار هنوز همون پسر ساده تهرانیه که یه روز تصمیم گرفت بازیگر بشه. بیاید از اول شروع کنیم و ببینیم این مسیر از کجا شکل گرفته.

زندگی شخصی و شروع مسیر هنری

محسن تنابنده تو ۲۶ فروردین ۱۳۵۴ تو تهران به دنیا اومد. یه بچه از یه خانواده معمولی که تو محله‌های شلوغ پایتخت بزرگ شد. از همون بچگی، یه حس کنجکاوی و علاقه به هنر تو وجودش بود. خانوادش خیلی پولدار نبودن، ولی همیشه پشتش بودن که دنبال رویاهاش بره. همین حمایت، بعداً تو انتخاب‌هاش خیلی اثر گذاشت.

دوران مدرسه‌ش مثل خیلی از ما بود؛ یه دانش‌آموز معمولی که بیشتر از درس، به فکر بازی و شیطنت بود. ولی وقتی به دبیرستان رسید، کم‌کم فهمید که دلش می‌خواد یه کار هنری بکنه. اون موقع‌ها تئاتر تو ایران خیلی طرفدار نداشت، ولی محسن یه جورایی عاشق صحنه شد. سال ۱۳۷۱، وقتی فقط ۱۷ سالش بود، اولین بار پاش به تئاتر باز شد. یه نمایش کوچیک تو یه سالن ساده، ولی همون شروع همه‌چیز بود.

بیوگرافی ماریا تالچیف
بیشتر بخوانید

بعد از دیپلم، تصمیم گرفت که بازیگری رو جدی‌تر دنبال کنه. برای همین رفت دانشگاه هنر و معماری و اونجا درس بازیگری خوند. تو دانشگاه، با یه عالمه آدم بااستعداد آشنا شد و کم‌کم فهمید که فقط بازی کردن براش کافی نیست؛ دلش می‌خواد داستان هم بنویسه. این علاقه به نوشتن، بعداً تو کارش خیلی به دردش خورد.

اولین تجربه‌های تئاتریش خیلی ساده بودن، ولی همین کارا بهش اعتمادبه‌نفس دادن. مثلاً تو یه مصاحبه گفته که یه بار تو یه نمایش دانشجویی، نقش یه آدم گنگ رو بازی کرده و انقدر خوب بوده که همه تعجب کردن. اون موقع‌ها هنوز کسی نمی‌دونست که این جوون لاغر و ساده قراره یه روز ستاره بشه.

زندگی محسن تنابنده هم همیشه یه جورایی ساده و بی‌حاشیه بوده. سال ۱۳۸۶ با روشنک گلپا ازدواج کرد و حالا یه پسر به اسم نامی داره. محسن هیچ‌وقت از زندگی خصوصیش زیاد حرف نمی‌زنه، ولی تو چند تا مصاحبه گفته که خانوادش بزرگ‌ترین تکیه‌گاهش هستن. این سادگی تو زندگی، تو نقش‌هاش هم پیداست؛ انگار همیشه یه تکه از خودش رو تو کاراش می‌ذاره.

بعد از دانشگاه، چند سالی تو تئاتر کار کرد و کم‌کم چشمش به سینما افتاد. سال ۱۳۸۰ بود که با فیلم “دانه‌های ریز برف” اولین نقش سینماییش رو بازی کرد. این فیلم یه کار ساده بود، ولی برای محسن یه شروع بزرگ به حساب می‌اومد. از اونجا دیگه تصمیم گرفت که همه‌چیز رو امتحان کنه: بازیگری، نویسندگی و حتی کارگردانی.

این دوره از محسن تنابنده پر از تلاش و تجربه بود. مثلاً تو یه نمایش، هم بازی می‌کرد، هم خودش متن رو نوشته بود. این کارا بهش یاد داد که چطور چند تا نقش رو همزمان داشته باشه. بعداً همین مهارت، تو پروژه‌های بزرگ‌تر مثل “پایتخت” خیلی به کارش اومد. محسن تنابنده تو این سال‌ها کم‌کم داشت خودش رو به‌عنوان یه آدم چندوجهی تو هنر ایران جا می‌انداخت.

بیوگرافی محسن تنابنده – بخش دوم: موفقیت‌ها و تأثیر

موفقیت‌های سینمایی و تلویزیونی

بعد از این که محسن تنابنده پاش تو سینما باز شد، دیگه راهش رو پیدا کرد. سال ۱۳۸۵ با فیلم “چند کیلو خرما برای مراسم تدفین” یه نقش قوی بازی کرد که حسابی دیده شد. این فیلم یه کار هنری بود که تو جشنواره‌ها هم جایزه گرفت و محسن رو به‌عنوان یه بازیگر جدی معرفی کرد. همین موفقیت، درای بعدی رو براش باز کرد.

زندگینامه و بیوگرافی کریستیانو رونالدو | زندگی شخصی و حرفه ای
بیشتر بخوانید

سال ۱۳۸۷، با فیلم “استشهادی برای خدا” اولین سیمرغ بلورینش رو از جشنواره فجر برد. این جایزه برای بهترین بازیگر نقش اول مرد بود و نشون داد که محسن دیگه فقط یه تازه‌کار نیست. همون سال، تو فیلم “هفت دقیقه تا پاییز” هم بازی کرد و بازم جایزه گرفت. این دو تا سیمرغ، جایگاهش رو تو سینما محکم‌تر کرد.

ولی چیزی که محسن تنابنده رو تو خونه همه ایرانی‌ها معروف کرد، سریال “پایتخت” بود. از سال ۱۳۹۰ که این سریال شروع شد، نقش نقی معمولی رو بازی کرد و یه جورایی شد نماد کمدی تو ایران. محسن نه‌تنها بازیگر این سریال بود، بلکه نویسنده و کارگردانش هم بود. این که یه نفر بتونه هم نقش اصلی رو بازی کنه، هم داستان رو بنویسه و هم کارگردانی کنه، واقعاً کار هر کسی نیست.

سریال پایتخت” با اون شوخی‌های بامزه و داستانای خانوادگی، انقدر محبوب شد که تا ۶ فصل ادامه پیدا کرد. نقی معمولی با اون لهجه مازندرانی و رفتارای ساده‌ش، یه شخصیت موندگار تو ذهن مردم شد. محسن برای این سریال چند تا جایزه حافظ هم برد که نشون می‌ده هم منتقدا و هم مردم عاشق کارش بودن.

تو سینما هم دست از کار نکشید. سال ۱۳۹۴ تو فیلم “محمد رسول‌الله” بازی کرد، یه پروژه بزرگ به کارگردانی مجید مجیدی. این فیلم که بودجه زیادی داشت، محسن رو تو یه نقش تاریخی نشون داد و یه تجربه متفاوت براش بود. بعدش تو “ایران برگر” و “فراری” هم بازی کرد و بازم سیمرغ گرفت. این موفقیت‌ها نشون داد که محسن تو هر ژانری می‌تونه بدرخشه.

اوج کارش تو سال ۱۴۰۱ با فیلم جنگ جهانی سوم بود. این فیلم که به کارگردانی هومن سیدی ساخته شد، محسن رو تو نقش یه کارگر ساده نشون می‌داد که تو یه موقعیت عجیب گیر می‌افته. بازی‌ش انقدر قوی بود که تو جشنواره ونیز جایزه بهترین بازیگر مرد رو برد. این اولین بار بود که یه بازیگر ایرانی تو این جشنواره بین‌المللی جایزه می‌گرفت و برای سینمای ایران یه افتخار بزرگ بود.

جوایز، تأثیر و آینده حرفه‌ای

محسن تنابنده تو این سال‌ها کلی جایزه جمع کرده. سه تا سیمرغ بلورین از جشنواره فجر، چهار تا جایزه حافظ و جایزه ونیز، فقط یه بخش از افتخاراتشن. این جوایز نشون می‌دن که هم تو ایران و هم تو دنیا، کارش حسابی دیده شده. ولی چیزی که از همه مهم‌تره، تأثیرشه تو ذهن مردم.

بیوگرافی متیو پری
بیشتر بخوانید

نقش نقی معمولی، یه جورایی محسن رو به خونه هر ایرانی برد. مردم با این شخصیت خندیدن، گریه کردن و باهاش زندگی کردن. این که یه بازیگر بتونه اینجوری با مخاطباش ارتباط برقرار کنه، بزرگ‌ترین موفقیتشه. محسن همیشه گفته که دوست داره نقشایی بازی کنه که واقعی باشن و مردم بتونن باهاش همذات‌پنداری کنن.

تأثیرش فقط به بازیگری نیست؛ تو نویسندگی هم یه سبک خاص داره. داستانایی که می‌نویسه، پر از طنز و احساسه. مثلاً تو “پایتخت”، دیالوگایی که نوشته، انقدر بامزه و ساده‌ست که مردم هنوزم تکرارش می‌کنن. این مهارت تو قصه‌گویی، محسن رو از خیلی از همکاراش جدا کرده.

حالا که تو اوج حرفه‌شه، همه منتظرن ببینن بعدی قراره چی باشه. شایعه‌هایی هست که قراره یه فیلم جدید کارگردانی کنه، یه کار کمدی که خودش هم توش بازی کنه. بعضیا می‌گن ممکنه “پایتخت” یه فصل دیگه هم داشته باشه، ولی هنوز هیچی قطعی نیست. چیزی که معلومه، اینه که محسن هنوز کلی حرف برای گفتن داره.

تو زندگی حرفه‌ایش، همیشه دنبال چالش بوده. از تئاترای کوچیک شروع کرد، به سریالای پرطرفدار رسید و حالا تو جشنواره‌های جهانی جایزه می‌بره. این مسیر نشون می‌ده که با تلاش و استعداد، می‌شه به هر چیزی رسید. محسن تنابنده یه الگو برای جووناییه که می‌خوان تو هنر ایران یه اسم و رسم پیدا کنن.

آینده‌ش هر چی که باشه، یه چیز قطعیه: محسن تنابنده با کاراش، یه جای همیشگی تو تاریخ سینمای ایران داره. از نقی معمولی تا نقشای جدی‌تر، اون تونسته هر بار یه چیز جدید به مخاطباش بده. حالا فقط باید صبر کنیم و ببینیم این ستاره چندوجهی بعدی چه سورپرایزی برامون داره.

نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

پانزده − هفت =