اگه عاشق فیلمهایی هستی که هم داستان عمیقی دارن، هم سبک بصری خاص خودشون رو، احتمالاً با اسم استیون سودربرگ آشنا باشی. این کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکنندهی آمریکایی، یکی از خلاقترین ذهنهای هالیووده که تونسته با آثار متنوعش، از درامهای مستقل گرفته تا فیلمهای پرستاره و تجاری، جای خودش رو توی قلب سینمادوستها باز کنه.
استیون سودربرگ کسیه که با اولین فیلمش دنیا رو شوکه کرد و هنوزم بعد از دههها فعالیت، هر پروژهش مثل یه ماجراجویی جدیده. توی این پست بلاگ قراره زندگی و حرفهی این نابغهی سینما رو زیر ذرهبین بذاریم، از شروع کارش تا بهترین فیلمهاش رو مرور کنیم و ببینیم چرا اینقدر خاصه. اگه کنجکاوی که بیشتر در موردش بدونی، تا آخر این مطلب با من بمون!
معرفی
استیون سودربرگ (Steven Soderbergh) توی ۱۴ ژانویه ۱۹۶۳ توی آتلانتا، جورجیا به دنیا اومد. یه پسر معمولی از یه خانوادهی متوسط که از همون بچگی شیفتهی دوربین و داستانگویی شد. پدرش استاد دانشگاه و مادرش مشاور بود، ولی استیون هیچوقت به درس و دانشگاه علاقه نشون نداد.
آیا به فیلم های استیون سودربرگ علاقه مند هستید؟نقد فیلم کیمی | KIMI 2020
به جاش، دنبال ساختن فیلمهای کوتاه رفت و با یه دوربین ۸ میلیمتری، اولین قدمهاش رو توی دنیای سینما برداشت. توی ۲۶ سالگی با فیلم “سکس، دروغها و نوار ویدئویی” (۱۹۸۹) یه شبه معروف شد و بهعنوان یه کارگردان مستقل، نگاهها رو به خودش دوخت. از اون موقع تا حالا، استیون سودربرگ با سبک خاص خودش و امتحان کردن ژانرهای مختلف، تونسته هم اسکار ببره، هم طرفدارای دوآتیشه پیدا کنه.
بخش اول: کودکی و شروع پرشور استیون سودربرگ
استیون سودربرگ توی یه خانوادهی تحصیلکرده بزرگ شد، ولی خودش هیچوقت به فکر ادامهی راه پدر و مادرش نبود. وقتی هنوز توی دبیرستان بود، به جای درس خوندن، وقتش رو صرف ساختن فیلمهای کوتاه میکرد.
با یه دوربین سوپرهشت که از پدرش قرض گرفته بود، شروع به تجربه کردن کرد و این کار براش مثل یه عشق اول شد. بعد از دبیرستان، به جای دانشگاه، مستقیم رفت سراغ کار عملی و توی استودیوهای محلی لوئیزیانا بهعنوان دستیار مشغول شد. اونجا بود که یاد گرفت چطور فیلمها رو تدوین کنه، نورپردازی کنه و حتی یه کم فیلمنامه بنویسه.
اولین موفقیتش توی ۱۹۸۵ با یه فیلم کوتاه به اسم “Winston” اومد که توجه چند تا تهیهکننده رو جلب کرد. اما چیزی که واقعاً استیون سودربرگ رو به دنیا نشون داد، “سکس، دروغها و نوار ویدئویی” بود.
این فیلم که با بودجهی کم ساخته شد، توی جشنوارهی کن ۱۹۸۹ جایزهی نخل طلا رو برد و استیون رو بهعنوان یه استعداد ناب معرفی کرد. این شروع پرقدرت، مسیرش رو برای همیشه عوض کرد.
بخش دوم: دههی ۹۰ و فراز و نشیبها
بعد از موفقیت اولیه، همه منتظر بودن ببینن استیون سودربرگ قراره چی کار کنه. ولی دههی ۹۰ براش یه جورایی مثل یه جادهی پرپیچ و خم بود. فیلمهایی مثل “کافکا” (۱۹۹۱) و “زیر شکم” (۱۹۹۵) نه فروش خوبی داشتن، نه منتقدا رو راضی کردن. انگار استیون هنوز داشت دنبال سبک خودش میگشت. با این حال، توی همین دوره بود که شروع کرد به کار کردن با بازیگرای بزرگ و امتحان کردن ایدههای جدید.
نقطهی عطفش توی ۱۹۹۸ با “خارج از دید” (Out of Sight) اومد. این فیلم عاشقانه-جنایی با بازی جرج کلونی و جنیفر لوپز، هم منتقدا رو شگفتزده کرد، هم مخاطبا رو. استیون سودربرگ با این فیلم نشون داد که میتونه هم داستانگویی هنری داشته باشه، هم یه فیلم سرگرمکننده بسازه. این موفقیت، مقدمهای بود برای یه دههی طلایی که جلوتر میگم.
بخش سوم: اوج موفقیت و اسکار
دههی ۲۰۰۰ برای استیون سودربرگ مثل یه انفجار خلاقیت بود. توی سال ۲۰۰۰ دو تا فیلم بزرگ ساخت: “ارین براکوویچ” و “ترافیک”. “ارین براکوویچ” با بازی جولیا رابرتز، یه درام واقعی و تأثیرگذار بود که اسکار بهترین بازیگر زن رو برد.
اما “ترافیک”، یه فیلم چندلایه دربارهی قاچاق مواد مخدر، تاج موفقیتش شد. این فیلم اسکار بهترین کارگردانی رو برای استیون سودربرگ آورد و اون رو بهعنوان یه کارگردان درجهیک تثبیت کرد. نکتهی جالب اینجاست که توی همون سال، دو تا از فیلمهاش نامزد اسکار شدن، چیزی که خیلی کم پیش میاد.
بعد از این موفقیت، استیون سودربرگ دست به یه پروژهی بزرگ دیگه زد: سری “اوشن” (Ocean’s Eleven, Twelve, Thirteen). این فیلمهای سرقتمحور با بازی یه تیم پرستاره مثل جرج کلونی، برد پیت و مت دیمن، هم فروش فوقالعادهای داشتن، هم سبک خاص سودربرگ رو به نمایش گذاشتن. این دوره، اوج شهرت و قدرت خلاقیتش بود.
بخش چهارم: تجربهگرایی و زندگی شخصی
یکی از چیزایی که استیون سودربرگ رو خاص میکنه، اینه که هیچوقت توی یه ژانر یا سبک گیر نمیکنه. توی دههی ۲۰۱۰، فیلمهایی مثل “شیوع” (Contagion – ۲۰۱۱) رو ساخت که یه پیشبینی ترسناک از یه همهگیری جهانی بود و بعداً توی زمان کرونا حسابی معروف شد.
یا “مجیک مایک” (۲۰۱۲) که یه کمدی-درام دربارهی رقصندههای مرد بود و یه جورایی غافلگیرکننده. حتی با تکنولوژی هم بازی کرد و “Unsane” (۲۰۱۸) رو فقط با یه آیفون فیلمبرداری کرد!
زندگی شخصی استیون سودربرگ خیلی توی چشم نیست. اون با جولز اسنر، یه تهیهکننده، ازدواج کرده و دو تا دختر داره. همیشه سعی کرده از جنجال دور بمونه و توی مصاحبههاش بیشتر از فیلمهاش حرف میزنه تا زندگی خودش. یه بار گفته بود که عاشق اینه که هر بار یه چیز جدید امتحان کنه، و این دقیقاً همون چیزیه که توی کارش میبینیم.
نقد کوتاه
استیون سودربرگ یه کارگردانه که هم طرفدار داره، هم منتقد. نقطه قوتش اینه که میتونه توی هر ژانری کار کنه و همیشه یه امضای بصری خاص به فیلمهاش بده. مثلاً توی “ترافیک” یا “اوشن ۱۱”، رنگها و برشهای سریعش خیلی به چشم میاد.
آیا به فیلم های استیون سودربرگ علاقه مند هستید؟ نقد فیلم روح حاضر | Presence 2024
ولی بعضیها میگن گاهی زیادی تجربهگرا میشه و فیلمهاش، مثل “چریک” (۲۰۰۸)، زیادی پیچیده یا سردرگمکننده میشن. با این حال، نمیشه منکر شد که استیون سودربرگ تونسته با تنوع و خلاقیتش، یه جای پای محکم توی سینما بذاره.
جمعبندی
استیون سودربرگ بیشتر از یه کارگردان، یه هنرمند تجربهگراست که سینما رو بهعنوان یه زمین بازی میبینه. از اولین فیلمش که با بودجهی کم دنیا رو تکان داد، تا پروژههای بزرگ و تجاری، اون همیشه یه قدم از بقیه جلوتر بوده.
حالا که این پست رو خوندی، نظرت دربارهی استیون سودربرگ چیه؟ کدوم فیلمش رو بیشتر دوست داری؟ یا شاید یه خاطره از دیدن یه کارش داری که بخوای تعریف کنی؟ توی کامنتها برامون بنویس و بگو چی فکر میکنی. منتظر شنیدن حرفات هستیم!
۱۰ تا از بهترین آثار استیون سودربرگ
سکس، دروغها و نوار ویدئویی (Sex, Lies, and Videotape) – ۱۹۸۹: شروع درخشان با یه درام روانشناختی.
فیلم خارج از دید (Out of Sight) – ۱۹۹۸: عاشقانهای جنایی با سبک بصری جذاب.
فیلم ارین براکوویچ (Erin Brockovich) – ۲۰۰۰: درامی واقعی و قدرتمند.
فیلم ترافیک (Traffic) – ۲۰۰۰: شاهکاری چندلایه که اسکار کارگردانی برد.
فیلم اوشن ۱۱ (Ocean’s Eleven) – ۲۰۰۱: سرقتی شیک و سرگرمکننده.
فیلم شیوع (Contagion) – ۲۰۱۱: یه پیشبینی واقعگرایانه از همهگیری.
فیلم مجیک مایک (Magic Mike) – ۲۰۱۲: کمدی-درامی متفاوت و موفق.
فیلم لوگان خوششانس (Logan Lucky) – ۲۰۱۷: یه سرقت جنوبی با طنز خاص.
فیلم اطلاعرسان! (The Informant!) – ۲۰۰۹: کمدی سیاهی با بازی مت دیمن.
فیلم پشت چلچراغ (Behind the Candelabra) – ۲۰۱۳: درامی دربارهی زندگی لیبراچه.
۱۰ سوال متداول درباره استیون سودربرگ
استیون سودربرگ کجا به دنیا اومده؟
توی آتلانتا، جورجیا، آمریکا به دنیا اومده.
چرا استیون سودربرگ معروفه؟
به خاطر تنوع ژانرها و سبک خاص کارگردانیش، مثل “ترافیک” و “اوشن ۱۱”.
اولین فیلم استیون سودربرگ چی بود؟
“سکس، دروغها و نوار ویدئویی” که توی ۱۹۸۹ ساخته شد.
آیا استیون سودربرگ اسکار برده؟
آره، اسکار بهترین کارگردانی رو برای “ترافیک” توی ۲۰۰۰ برد.
سبک کارگردانی استیون سودربرگ چطوریه؟
پر از رنگهای قوی، برشهای سریع و داستانگویی غیرخطی.
آیا استیون سودربرگ فقط کارگردانِ؟
نه، اون فیلمنامهنویس، تدوینگر و تهیهکننده هم هست.
بهترین فیلم استیون سودربرگ چیه؟
خیلیها “فیلم ترافیک” رو بهترین کارش میدونن، ولی “اوشن ۱۱” هم پرطرفداره.
استیون سودربرگ چند سالشه؟
تا فوریه ۲۰۲۵، ۶۲ سالشه (متولد ۱۹۶۳).
آیا استیون سودربرگ بازنشسته شده؟
یه بار توی ۲۰۱۳ گفت میخواد بازنشسته شه، ولی برگشت و هنوز فعاله.
چرا استیون سودربرگ اینقدر تجربهگراست؟
خودش گفته عاشق اینه که هر بار یه چیز جدید امتحان کنه و از تکرار بیزاره.