نام انگلیسی: The Ritual
نام فارسی: فیلم مراسم مذهبی
محصول: ۲۰۲۵ – ایالات متحده
ژانر: دلهره
ردهی سنی: ۱۶+
امتیاز: ۳.۵ از ۴
مصطفی ملکی
در سال ۲۰۲۱ با مرور فیلم «کشتن کنث چمبرلن» به دنیای سینمایی آقای «دیوید میدل» وارد شدیم. حال او در سومین اثر بلند سینمایی خود فیلم مراسم مذهبی وارد یکی از کلیشهایترین پلاتهای ژانر دلهره شده است؛ جنگیری. از سال ۱۹۷۳ و موفقیت فیلم «جنگیر» عملاً تقابل انسان و شیطان و نوادگانش دههبهدهه مخاطبان زیادی را در سینما در برابر آثار مختلف قرار داد.
در این آثار کلیسا از یکسو و شیطان از سوی دیگر در زمینی انسانی زورآزمایی میکنند؛ زمین این زورآزمایی بدن نحیف یک دختر یا پسر جوان است. از میانههای دههی ۲۰۰۰ کشور اندونزی در سینمای دلهرهی خود تا میتوانست از این کلیشه بهره برد و عملاً بسیاری از ارواح خبیث اندونزیایی در آثار سینمای دلهرهی این کشور تحت تأثیر گردن و چرخش استخوانهای بدن دختر نوجوان در فیلم جنگیر بودند.
در میانههای دههی ۲۰۱۰ و همهگیری یوتوب و یوتوبرهای مستندنماساز با جنگیریهای نمایشی در کشورهایی چون ترکیه مواجه بودیم که طرفداران زیادی را در همین کشورها به دنبال خود کشاندند. این مقدمه از آن جهت بود که بدانیم آقای میدل در چه زمین پر از ریسکی اثر خود را قرار است روایت کند.
در همان ابتدا با برخی فکتهای تاریخی در باب نوشتههای کشیشی با نام «جوزف استایگر» مواجه میشویم؛ جامعترین سند تسخیر شیطانی در تاریخ ایالات متحده. آقای میدل پس از این توضیحات مخاطب را به سال ۱۹۲۸ میبرد.
شاید در همان نماهای ابتدایی است که متوجه تغییر ساختاری فیلم مراسم مذهبی با همهی آثار مشابه در سینمای جریان اصلی میشویم؛ تنوع در زوایای دوربین و لرزش عمدی دوربین حتی در حالت سکون.
از سوی دیگر آقای میدل از همان ابتدا نشان میدهد که چگونه بین موسیقی متن و جامپاسکرهای معمول سینمای دلهره رابطهای تنگانگ ایجاد کرده است. این رابطه از آن جهت مهم است که جامپاسکرها همگام با بلندی صدای موسیقی متن در حین مراسم بدون هیچ برشی مخاطب را وادار به واکنش هیجانی میکنند.
آنچه در فیلم مراسم مذهبی بسیار مهم جلوه میکند شاید در بطن روایت و وابستگی زیبای آن به فرم بصری است. آقای میدل گویی از معیار شدن اثر خود بهخوبی آگاه بوده که تمام تمرکز روایت را روی مراسم هفتمرحلهای جنگیری قرار داده است.
در کل فیلم مراسم مذهبی نزدیک به ۱۰۰ دقیقهای شاهد هستیم که چگونه خردهروایتها از طریق این مراسم هفتگانه خود را نمایان میکنند. کاراکتر جوزف تبدیل به کشیشی میشود که همراه با منطق سعی دارد به فروپاشی روانی «اما اشمیت» بپردازد. اما در مقابل او با ثیافلس رایزینگر مواجه هستیم که اما را تحت تأثیر نیروهای شیطانی میپندارد.
حال آقای میدل در فیلم مراسم مذهبی کاراکتر رایزینگر را صرفاً یک راهب متعصب تصویر نمیکند. در عوض او را همچون دینداری بهتصویر میکشد که منطق مد نظر جوزف را میپذیرد. این پذیرش همان مسیرسازی برای پردهی سوم روایت است که جوزف از طریق رایزینگر و مواجه شدن با ترومای خودکشی برادر جنگیری روانی میشود.
گویی کاراکتر اما و مراسم جنگیری او صرفاً بهانهای برای رسیدن به این مرحله است. آقای میدل با برقراری تعادلی ظریف میان این خردهروایتها فیلم مراسم مذهبی را تبدیل به روایتی دلپذیر در سینمای دلهره میکند؛ آن هم در کلیشهای که تاکنون انبوهی اثر در باب آن ساخته شده است.
در پایان باید از نقش آفرینی زیبای «آل پاچینو» گفت که چگونه کاراکتر ثیافلس را در ذهن مخاطب ماندگار میکند. هر آنچه که در این شخصیت میبینیم تلاش بازیگری است که بهخوبی و با تسلط جملات لاتین را با اکسانگذاریهای صحیح ادا میکند و بیش از بازیگردانی و از طریق متد اکتینگ با این کاراکتر ارتباط برقرار کرده است.