نام انگلیسی: House of Sayuri
نام فارسی: فیلم خانهی سایوری
محصول: ۲۰۲۴ – کشور ژاپن
ژانر: دلهره
ردهی سنی: ۱۶+
امتیاز: ۳ از ۴
«کوجی شیرائیشی» از آن دسته فیلمسازان ژاپنی است که در ژانرهای مختلف از کمدی تا دلهره تجربه دارد. آثار او بیشتر در ردهی فیلمهای مستقل قرار میگیرند. این کارگردان همانطور که پرکار است، آثارش برای مخاطب خاص و کمیاب بهنظر میرسند. در نتیجه، از میان شش اثر تولیدی این کارگردان پس از سال ۲۰۲۰، فقط دو اثر در دسترس مخاطبان فارسیزبان قرار دارد.
آقای شیرائیشی علیرغم تنوع در ورود به ژانرهای مختلف، از همان ابتدای مسیر فیلمسازیاش نگاه ویژهای به ساختار دلهرهی ژاپنی داشته است. او در فیلم خانهی سایوری خود نیز وارد این ژانر شده و یکی از کلیشههای رایج در سینمای دلهرهی ژاپنی را به تصویر میکشد؛ خانوادهای که اسیر روح موجود در خانهی جدیدشان میشوند.
آقای شیرائیشی با افتتاحیهای که عنوان فیلم را به دختری به نام سایوری ربط میدهد، آغاز میکند؛ سکانسی که در آن سایوری به مادرش حمله میکند. پس از این افتتاحیه، به زندگی خانوادهای شاد وارد میشویم که به همان خانهی افتتاحیه نقل مکان کردهاند؛ خانوادهای که شامل پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ، و سه فرزند است.
داستان آقای شیرائیشی از آن جهت قابل توجه است که مخاطب از همان ابتدای ورود به زندگی این خانواده با تکتک اعضای آن ارتباط برقرار میکند و همراهی با کاراکترها بهطور طبیعی و خیلی زودتر از چیزی که کارگردان تصور میکند، آغاز میشود. این مقدمه و شخصیتپردازی، دقیقاً همان فاکتوری است که بسیاری از روایتها از آن بیبهرهاند.
داستان آقای شیرائیشی پایهریزی کاملی دارد و بدون هیچگونه تعلیق تجاری یا وقتگذرانی، سایوری را در پسزمینه دنیای قابل لمس کاراکترها معرفی میکند. دلهرهای که در این روایت تجربه میکنید، هم بهواسطهی زاویهدید روایی کارگردان و هم بهلطف انتخاب مناسب لوکیشن است.
کارگردان ژاپنی، لوکیشن را بهقدری هوشمندانه انتخاب کرده که در نماهای لانگشات از خانه هیچ نیازی به دستکاری رنگها یا تغییر نور نیست. این خانه بهخودی خود و از طریق معماریاش، تعلیق و سکونی را که کارگردان بهدنبال آن است، بهخوبی منتقل میکند.
اما داستان آقای شیرائیشی تنها یک دلهره با ساختاری کلیشهای نیست. روایت فیلم خانهی سایوری در بخش اول مانند یک دلهرهی دهشتناک به پایان میرسد و زمانی که مخاطب به زمان باقیمانده از فیلم خانهی سایوری نگاه میکند، با تعجب به تماشای فیلم خانهی سایوری ادامه میدهد. در بخش دوم، عملاً با فانتزی-کمدی-هیجانانگیزی مواجه میشویم که کارگردان آن را از درون شخصیت مادربزرگ بیرون میکشد.
او این فانتزی را بهعنوان ادامهای اکستریم از روایت خود ارائه میدهد. ضربآهنگی که در این بخش مشاهده میشود، شبیه به اقتباسهای سینمایی نوجوانپسند از دنیای انیمههاست. آقای شیرائیشی تجربهی ورود به چنین دنیای سوررئال را در کارنامهاش دارد و بهخوبی توانسته است بازگشت مادربزرگ از زیر آوار کهنسالی را بهعنوان ادامهای از داستان به تصویر بکشد.
او پایان این فانتزی را بهعنوان اکستریمی انتزاعی در برابر چشمان پر از تعجب مخاطب قرار میدهد؛ خونهایی که فقط اعضای این خانواده و تماشاگران فیلم خانهی سایوری میبینند، در حالی که برای دیگران هرکدام از این مرگها علت بیولوژیکی دارند.
اما مشکل روایت فیلم خانهی سایوری آقای شیرائیشی در دنیای بیرون و شخصیتهای آن است؛ از سومیدا تا زن همسایه و شمن غایب. کارگردان از طریق این شخصیتها سعی دارد تا روایت خود را گسترش دهد.
اما پرداخت به چشم پنهان و شمنیستی سومیدا در داستان ناکامل باقی میماند و بیشتر بهانهای برای خارج کردن داستان از درون خانه به دنیای پیرامونی شخصیتهای دیگر است. شاید با چند سکانس معرفی بهتر، سومیدا میتوانست به یکی از کاراکترهای مکمل مهم در فیلم خانهی سایوری تبدیل شود و نه صرفاً ابزاری برای نشان دادن انتزاع سایوری.



