نام انگلیسی: No Other Choice
نام فارسی: فیلم چارهی دیگری نیست
محصول: ۲۰۲۵ – کرهی جنوبی
ژانر: کمدی، هیجانانگیز، جنایی
ردهی سنی: ۱۴+
امتیاز: ۴ از ۴
در دنیای آقای «پارک چان ووک» با یکی از آثاری مواجه هستیم که حتی پیش از اقتباس سال ۲۰۰۵ آقای «کوستا گاوراس» قصد ساخت آن وجود داشت. آقای پارک پس از فیلم استوکر در سال ۲۰۱۲ تصمیم داشت این اقتباس را در ایالات متحده و با بازیگران آمریکایی روی پرده ببرد، اما بهعلت نبود سرمایه کافی از ساخت آن منصرف شد.
در نهایت، اقتباس پارک چان ووک در یکی از درستترین تأخیرهای غیرقابلاجتناب و اجباری سینمایی، شش سال پس از فیلم انگل آقای «بونگ جون هو» روی پرده رفت.
آقای بونگ روایت خود را با تیلتی به پایین و تصویرگری یک سقوط در زیرپلهای نمور آغاز کرد. اما آقای پارک روایت خود را در اوج نخوت پررنگ و لعاب طبقهی متوسطی آغاز میکند که منتظر چشمکهای لحظهای کارفرماست.
«مانسو» و خانوادهاش در قابهایی رنگین و شیک در برابر چشم مخاطب تصویر میشوند: خانهی بازسازیشده، زن و مردی خندان بههمراه دو فرزند که منتظر فردایی بهتر در زندگی خود هستند.
گویی با تصویری از خانوادهی کیم در «انگل» مواجه میشویم؛ خانوادهای که پس از ورشکستگی قنادیشان در آن زیرپله سکنی گزیده بودند. این را نباید فراموش کرد که روایت آقای پارک اقتباسی از یک رمان است و سیر حوادث آن نیز وفادارانه محسوب میشود.
اما ساختار سینمای کره، ضربآهنگی که زیر شلاقهای تدوین بونگ جون هو و پارک چان ووک در خدمت روایت است، و در نهایت بازیخوانی خوب بازیگران و شخصیتپردازیهایی که بیرون از سینمای کره مشابهی ندارند، باعث میشود مخاطب در گرداب اشتباه بازخوانی «انگل» به روایت پارک چان ووک بیفتد. آنچه بین خانوادهی «یو» و «کیم» مشترک بهنظر میرسد، شرایط بیرونی مشابه است.
در روایت آقای بونگ با خانوادهای کارآفرین مواجه بودیم که طی یک رخداد همهی سرمایهی خود را از دست داده بودند.اما در روایت آقای پارک با خانوادهای روبهرو هستیم که مرد، کارمند ردهبالای کارخانهی کاغذسازی است و بهسبب ادغام شرکتهای مختلف از کار بیکار شده است.
آقای پارک قرار است از «مانسو» قاتلی برآمده از نظم خشک دنیای مردسالار را تصویر کند؛ دنیایی که در آن مانسو متخصص یک رشته است، اما در طول سالها با تخصصهای دیگر مانند پرورش بنسای توانسته بهصورت غیرمستقیم مسیر دیگری را مقابل خود قرار دهد.
بااینحال، نخوت برآمده از چند دهه تلاش در یک شغل ثابت و درآمد بیخطر باعث میشود او به روی دیگر ماجرا توجهی نداشته باشد و در عوض سختترین مسیر را برای بازگشت به خط قبلی انتخاب کند.
پارک چان ووک در فیلم چارهی دیگری نیست پس از بیش از یک دهه دوباره کمدی-ابزورد اجتماعی را وارد روایت خود کرده است. اگر در حین تماشای اثر، برخی از صحنههای کارخانهی فیلم همدردی با آقای انتقام، فیلم سرگردانیهای شهری پیرپسر و در نهایت نگاه معنادار و بیحس فیلم بانوی انتقام از مقابل چشم شما گذشت.
باید گفت آقای پارک شما را در مسیری درست هدایت میکند. روایت او در فیلم چارهی دیگری نیست ضربآهنگ بالایی ندارد، اما پرشهای زمانی شما را وادار میکنند ضربآهنگ را بالا حس کنید.
از سوی دیگر، آقای پارک در استفاده از لنز واید شما را در برابر نظم روبهویرانی زندگی طبقهی متوسط قرار میدهد. زمانی که به معماری خانهها توجه میکنیم، گویی هرکدام بخشی از همزیستی با طبیعت را به ساکنان خود هدیه میدهند. اما نابسامانی اقتصادی و از بین رفتن امنیت مالی حتی این طبیعت را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
همسر مانسو، «مین-ری»، نیز در فیلم چارهی دیگری نیست زاویهدید نمایندهی زن در جامعهی مردسالار را دارد. آقای پارک از تیکهای عصبی کارکنان مرد تا درون دیوارهای خانهی مانسو، مخاطب را درگیر زندگی زنی میکند که بهراحتی برای گذر از این مرحله امور اقتصادی خانه را بهدست میگیرد.
آقای پارک در میانههای روایت و درست زمانی که زاویهدید داستان زیر سلطهی مانسو قرار دارد، مخاطب را با سکانسهایی لایهای از مین-ری مواجه میکند؛ صحنههایی که در آنها این زن هم مشغول بازگرداندن نظم به آشوب کنونی است و هم تلاش میکند به درون ذهن خاموش مانسو نفوذ کند. پس از این تلاشهاست که آقای پارک زاویهدید مین-ری را از آن تعلیق ابتدایی بهسوی اعتمادی لجامگسیخته تغییر میدهد.
کاراکترهای دنیای جدید آقای پارک همه انتخابهای دیگری دارند و در بیچارگی محض غوطهور نشدهاند. اما بهسبب منبع غربی اقتباس، او ناگزیر باید از زاویهدید کارفرمایان شرکتهای ادغامشدهی کاغذسازی به ماجرا بنگرد.
کارفرمایانی که تحت شعار مارگارت تاچر «راه دیگری نیست» تصمیم به تعدیل نیرو و ادغام شرکتی میگیرند و در نهایت باز هم تعدیل نیرو در نتیجهی ورود رباتهای هوشمند و هوش مصنوعی به خط تولید رخ میدهد.
بهنوعی در فیلم چارهی دیگری نیست با تقاطع تاریخی تغییر نگاه ارگانیک به مقولهی کار و کارگر مواجه میشویم. آقای پارک اما با هوشمندی پای خود را از مرداب شعارهای جنبشی بیرون میکشد و عملاً اخلاقیات را وارد تعاملات بینافردی بین کاراکترها میکند.
دوربین آقای پارک در فیلم چارهی دیگری نیست گویی همیشه چیزی در پس فوکوسهای میانقابی خود دارد. بهنوعی هرگاه کاراکتری در مرکز قاب قرار میگیرد، در پس او کاراکتری یا ابژهای دیگر قرار است نظم کنونی را در سکانسهای پیشرو دستخوش تغییر کند.
به لحظات مصاحبهی پلیس با مانسو در خانهاش و حضور مین-ری در پس او روی صندلی در اتاقی دیگر توجه کنید. گویی آقای پارک بهعمد در این تصاویر قصد دارد با استفاده از پالت رنگی و لباس دارای کانتراست مین-ری با محیط، نهایت بهره را برای تغییر جهت نگاه مخاطب ببرد.
او موفق به این کار میشود و در نهایت پردهی آخر روایت با محوریت کاراکتر مین-ری بازگشت به نظم را تصویر میکند. اما این نظم در نتیجهی آشوبی خونین همانند فیلم انگل بهدست میآید.
تفاوت روایت آقای پارک و آقای بونگ در این است که در داستان «چارهی دیگری نیست» کاراکترهای اصلی درگیر قیاسهای انفجاری و تلاش برای تصرف عدوانی نمیشوند و در همان مرحلهی رقابت برای تصدی دوبارهی جایگاه شغلی، مهمترین هدف آنهاست.



