نام انگلیسی: Terrestrial Verses
نام فارسی: فیلم آیههای زمینی
محصول: ۲۰۲۳ – ایران
ژانر، درام، کمدی-ابزورد
ردهی سنی: ۱۰+
امتیاز: ۲ از ۴
برخی از آثار در سینمای فارسیزبان تمام تلاش خود را میکنند تا مخاطب بداند این سینما همچنان بهسختی در حال نفس کشیدن است. در میان انبوهی از آثار مضحک و مبتذلی که در ورودی دو یا سه درونمایهی منفعل صف کشیدهاند، پیدا میشوند فیلمسازانی که از میان انبوه ژانرها و درونمایههای سینمایی بهدنبال تصویر کردن قابهای خود باشند.
علی عسگری و علیرضا خاتمی در کاری مشترک مخاطب را در برابر اثری اپیزودیک قرار دادهاند. فیلم آیههای زمینی آنها با نمای بازی از تهران هنگام سحر آغاز میشود و تا نیمی از روز و فقط از طریق خاموش و روشن شدن چراغهای شهر و همهمهی مردمان روی تصویر مخاطب درگیر تهران شود.
پس از اپیزود تهران بهدرون این شهر بزرگ میرویم و قرار است طی ۱۰ اپیزود دیگر مکالمههایی کوتاه در وضعیتهای متناقضی که یک ایرانی درگیر آنهاست مخاطب را به میان روایت ببرند.
هر دو کارگردان از همان ابتدا سعی دارند کلیت تهران را همچون کاراکتر اصلی فیلم آیههای زمینی تصویر کنند. یعنی در اصل با یک روایت کلبهجزء روبهرو هستیم. همهی کاراکترهای درون فیلم آیههای زمینی درگیر مسائل روزمرهای هستند که گویی وقتی از بیرون به آنها مینگری جز یک کمدی-ابزورد یا حتی کمدی سیاه چیزی نباشد.
از دختربچهای که در حال تمرین رقص است و در عین حال مادر مجبور است برای جشن تکلیف او لباسهای مورد تأیید حاکمیت را خریداری کند تا مردی که برای نامگذاری فرزند تازهمتولدشدهاش با انبوهی از تناقض در قانون تصویبی مواجه شود.
هر دو کارگردان سعی دارند اپیزودها را بهصورت مکالمهای بین کاراکتر درون قاب و کاراکتری که بیرون از قاب است شکل دهند و از این طریق بیشتر و بیشتر مخاطب را بهصورت انتزاعی درگیر وضع موجود کنند.
دوربین بهسبک دنیای روی اندرسون کاملاً ثابت است و حتی کاراکترها جز در برخی موارد جز دیالوگ گفتن و استفاده از میمیک چهره اکت دیگری ندارند. کارگردانها تلاش کردهاند در اثر مینیمال خود اپیزودها را تا جایی که میتوانند هرس کنند و همین باعث کوتاهی و اقتصادی شدن روایتها شده است.
اما این هرس کردن در برخی از اپیزودها عملاً آن روایت را سوزانده است. بهطور مثال در ایپزودی با نام «آرام» که یک دختر دبیرستانی توسط یکی از مسئولان مدرسه بهسبب اینکه نگهبان او را با یک پسر دیده بازخواست میشود، هیچ فضایی در روایت شکل نمیگیرد.
دیالوگها آنقدر دمبریده و منقطع و در برخی موارد به دور از جسارت هستند که اپیزود در نقطهی اوج خود و با چند خط دیالوگ از سوی بازیگری که فضا را درک نکرده تمام میشود.
نقد بررسی فیلم چیزهایی که میکشی | The Things You Kill 2025
از سویی دیگر هر دو کارگردان در برخی از فیلم آیههای زمینی دچار نوعی بیمنطقی در روایت هستند؛ بهطور مثال در فیلم آیههای زمینی دختربچهی مدرسهای که برای جشن تکلیف قرار است آماده شود، گویی با کودکی روبهرو هستیم که تا ۹سالگی مدرسه نرفته است.
این نقصهای جزیی و ساده در یک روایت مینیمالیستی که سازندگاناش کاملاً اقتصادی آن را روی پرده بردهاند و تمرکز مخاطب را متوجه دیالوگها میکنند بسیار به چشم میآیند و در نهایت باعث افت آن میشوند.
در پایان باید با هر دو کارگردان تبریک گفت که حداقل بدون اینکه اسیر میانمایگی بسیاری از فیلمسازان داخلی شوند به درون تناقضهایی در جامعه رفتهاند که همهی ما ایرانیها آنها را هر ثانیه در حال تجربه کردن هستیم.
اما گفتن این نکته هم خالی از لطف نیست که گوهر خیراندیش بار دیگر ثابت کرد که بازیگر بسیار بدی است و حتی در یک اپیزود ساده نیز قرار نیست مخاطب را وادار به ارتباط با اثر کند.
در مقابل باید از بازی زیبای حسین سلیمانی در اپیزود فربد، ارغوان شعبانی در اپیزود سلنا، و بهرام ارک در اپیزود دیوید قدردانی کرد که باعث شدند اثر آقایان عسگری و خاتمی از یک اثر ضعیف و وارفته تبدیل به اثر متوسط و قابل تماشا شود؛ بازیگرانی که درونمایهی مد نظر کارگردانها را بهخوبی درک کردند!