نام انگلیسی: The Dark and the Wicked
نام فارسی: فیلم تاریک و بدسرشت
محصول: ۲۰۲۰
امتیاز: ۳ از ۴ – 〇⬤⬤⬤
تقریباً در بیشتر ادیان و در توصیفی که از شیطان آمده است واژهی «وسوسه» پررنگتر از دیگر مفاهیم است. شیطان در این آموزهها، غیرواقع را بهطرزی واقعی در مقابل شخص قرار میدهد و او را وادار به واکنش میکند و بعد از این واکنش است که فرد هویت خود را از دست رفته میبیند.
فرد درگیر با شیطان دچار نوعی پارانویا میشود که گویی اتفاقاتی واقعی را در حال مشاهده است و این فشار ذهنی باعث بروز عکسالعملهایی میشود که دیگر بازگشت از آنها غیرممکن است؛ حال اگر این واکنش چیزی بهنام خودکشی باشد، یعنی تمام شدن.
پارهی اول فیلم تاریک و بدسرشت با اکسسوار کاملاً متناسب با فضای فیلم در حال پیشروی است. آنچه که این پاره را زیباتر از زیبا میکند، رشد موسیقی از لابهلای درزهای خانه و محیط اطراف است و از زیر تصاویر خود را همانند یک پیچک رشد میدهد و فضا را در بر میگیرد.
پارهی اول فیلم با حوصلهی کارگردان، ذرهذره مخاطب را وارد فضای اصلی داستان میکند. مخاطب هم با دقت تمام این فضا را در برمیگیرد و به درون آن میرود. بههمین علت است که دلهرهی حاصل از تصاویر بعدی چنان در بیننده رخنه میکنند که گویی او هم در این خانه همراه لوئیز و مایکل حضور دارد. همهچیز فیلم تاریک و بدسرشت بر اساس واژهی «وسوسه» پیریزی شده است. اینکه بگوییم فیلم بهغایت مذهبی است، حرف گزافی نیست.
برایان برتینو یکی از معدود کارگردانهایی است که از آثار ضعیف و متوسط وارد مسیری شده است که در دو کار آخر خود تبدیل به یک کارگردان صاحب سبک در ژانر دلهره شده است.
او تمام کلیشههای کلاسیک این ژانر را میشناسد و با دستکاری این کلیشهها و مفاهیمی که خود بهدنبال آنهاست، آثاری نفسگیر را در اختیار مخاطب خود قرار میدهد. فیلم «هیولا»ی او را در سال ۲۰۱۶ بهیاد بیاورید که چگونه از یک فیلم معمولی جادهای در ژانر دلهره وارد فضایی مالیخولیایی میشود.
او همین سبک را در فیلم تاریک و بدسرشت نیز ادامه داده است و در کنار بازی چشمنواز بازیگران خود، تجسم مفهوم وسوسه را مقابل چشمان مخاطب قرار میدهد. و چه زیبا این کار را کرده است.
خانهای که نه تسحیرشده است و نه موجود عجیبی قرار است آنها را از پا در بیاورد. این خانواده اسیر توهم وسوسه شدهاند و آنقدر این پارانویا در مقابل چشمان آنها و توسط ابلیس واقعی مینماید که با دیدن آنها چارهای جز گرفتن جان خود نميبینند.
کارگردان گاهی مخاطب را تا مرز تجربهی فیلمهایی چون جنگیر و طالع نحس پیش میبرد، اما بازخورد این نزدیکی باز هم چیزی جز وسوسه نیست. اینکه بتوان از یک امر متافیزیکی به خلق این تصاویر زیبا رسید.
نتیجهاش قابهای زیبای فیلم تاریک و بدسرشت هستند. باید گفت که فیلم تاریک و بدسرشت بازی وسوسهها و تقابل انسان با این وسوسهها است. حتی اگر بخواهیم فرامتن را هم به تحلیل خود اضافه کنیم، باز هم چیزی از فرم محکم روایی فیلم تاریک و بدسرشت کم نمیکند.