نام اصلی: Vitória
نام فارسی: فیلم ویتوریا
محصول: ۲۰۲۵ – برزیل
ژانر: هیجانانگیز
امتیاز: ۲.۵ از ۴
اردیبهشت
فیلمهایی که بر مبنای داستان واقعی ساخته میشوند همیشه مورد توجه مخاطبان قرار میگیرند. در این میان شاید روایتهای مستندنما بیشترین اثر را میتوانند بر مخاطب داشته باشند.
«برونو سیلویرا» و «آندروچا ودینگتون» سعی دارند بر مبنای داستانی واقعی انهدام یکی از هولناکترین باندهای موادمخدر را تبدیل به اثری سینمایی کنند. مرگ سیلویرا در میانههای ساخت فیلم باعث شد ودینگتون به تنهایی کارگردانی فیلم ویتوریا را تکمیل کند.
«نینا»، با بازی «فرناندا مونتهنگرو»، زنی ۸۰ساله است که بهتنهایی در محلهای پرهیاهو در منطقهی کوپاکابانا در ریودوژانیرو زندگی میکند. محلهای که مشرف به زاغهایست که قاچاقچیان موادمخدر و جنایتکاران در آن بهراحتی تردد میکنند و معاملههای پرخطر را انجام میدهند.
صداهای تیراندازی که سکوت شب را در هم میشکند و پناه بردن به زیر تخت یا کف زمین از برنامههای روزمرهی اهالی شده است. فریادها و خشونتها در کنار تیراندازی به امری عادی در آن منطقه بدل گشته است. او که از این وقایع شاکیست تصمیم میگیرد به پاسگاه مراجعه کند.
اما ماموران پلیس به حرفهای او توجه نمیکنند و میگویند هیچ مدرک محکمهپسندی برای حرفهایاش وجود ندارد. درنتیجه نینا تصمیم میگیرد خود دوربین بهدست بگیرد تا مدرک کافی برای مقابله با این تبهکاران را پیدا کند.
اما بعد از کسب مدرک کافی باز هم شکایتاش راه به جایی نمیبرد تا اینکه بهصورت تصادفی با خبرنگاری به نام «فابیو»، با بازی «آلن روچا»، که روزنامهنگار صفحهی حوادث است، آشنا میشود.
مهمترین اتفاقی که در فیلم ویتوریا رخ داده بازی بازیگران و بهخصوص، فرناندو مونتهنگرو است. او که در زمان فیلمبرداری، ۹۳ سال دارد، چنان با تبحر و انرژی بالا برای بازآفرینی این شخصیت واقعی تلاش کرده که ما در تکتک پلانها شاهد درک احساسات او در شرایط مختلف بودیم.
حس رعب و وحشت، استیصال و اکراه از شرایط موجود همگی به مدد بازی خوب ایشان خلق میشود. زنی شکننده اما قوی که تهدیدی جمعی را کشف میکند و با ارادهی راسخ بهدنبال از بین بردن آن تهدید است.
علیرغم انتقادات فراوان به ایفای نقش یک سفیدپوست برای شخصیت اصلی که زنی سیاهپوست بوده، بازی درخشان مونتهنگرو بهقدری تاثیرگذار است که انتقادها را به کنار میراند.
لحظاتی که او پنهانی از پنجرهی خانهاش، تصاویر را ضبط میکند و در پی جمعآوری مدرک بوده و شاهد وقایع دردناک است کار خارقالعادهی او را ترسیم میکند. کنترل او بر چهرهاش و همینطور تن صدایاش او را بیشک بهترین گزینه برای ایفای این نقش کرده است.
بازیهای کاراکترهای فرعی را هم نمیتوان نادید گرفت. با وجود پیچش روایی محدود در فیلم برخی سکانسهای غافلگیرکننده باعث میشود فیلم ویتوریا همچنان تماشایی باشد.
قاببندیهای کلاستروفوبیک در فیلم که قرار است حس هراس در جای تنگ و تاریک را به بیننده بر اساس شواهد واقعی القاء کند فوقالعاده اجرا شده است. از سوی دیگر تدوینی که ریتم خوبی به فیلم میدهد هم در بهبود فیلم مثمر ثمر است.
شاید بتوان عدم خلاقیت و تکیه بر واقعیت محض را نقطه ضعف فیلم ویتوریا دانست. روایتی که بیش از حد خطیست و ضعف بزرگی در مدیوم سینما بهشمار میرود. در نهایت فیلم ویتوریا هم میتواند الهامبخش بسیاری از افراد جامعه باشد و کورسوی امید را روشن نگه دارد و هم مخاطب سینما را از تماشای خود سیراب کند.