نام انگلیسی: One Second
نام فارسی: فیلم یک ثانیه
محصول: چین – ۲۰۲۱
امتیاز: ۳ از ۴ – 〇⬤⬤⬤
مصطفی ملکی
جنبش «نسل پنجم» در چین یادآور آثاری است که جدای از سینمای بدنه و تجاری این کشور بهنوعی روح سینما را در خود داشته و دارند. «ژانگ ییمو» یکی از کارگردانهای این جنبش است.
مخاطبان جدی سینمای شرق او را با فیلمهایی چون «پدر و مادرم»، «داستان کیو جو» یا «جو دوو» میشناسند و مخاطبین عام فیلمهایی چون فیلم قهرمان یا «گلهای جنگ» را از او بهیاد دارند.
ژانگ ییمو و نسل پنجم تاکنون توانستهاند سینمای چین را همگام با سینمای بدنهی این کشور نگاه دارند. آثار آنها برای همهی سینمادوستان دنیا مهم است و هر بار بعد از اکران یکی از این آثار هر مخاطبی در گوشهوکنار دنیا منتظر تماشای آن است.
فیلم یک ثانیه روایتی از درون سیاهی است؛ آن زمان که تمام چین زیر نفسهای سنگین مائو در حال خرد شدن بود. همه «رفیق» بودند و هر کس بهاندازهی سر سوزنی از مسیر تعیینشده توسط حزب کمونیست تخطی میکرد یا اعدام یا اردوگاه کار اجباری انتظارش را میکشید.
همهچیز از یک حلقه فیلم یک ثانیه شروع میشود. دختری یتیم آن حلقه را از ترک یک موتور میدزدد و یک مرد در پی او برای بازپس گرفتن حلقهی فیلم تلاش میکند. این تعقیب و گریز در پردهی اول و دوم فیلم یک ثانیه شکل این درام را ترسیم میکند. در طول این دو پرده فیلم یک ثانیه در میان یک بیابان و از زاویهدید هر دو کاراکتر پیش میرود.
بیابانی برزخوار که فیلمساز تا آن زمان مشخص که خودش بخواهد کاراکترها را وارد آن نمیکند. اما دنیای بعد از این برزخ کجاست؟ شهری کوچک درست وسط این بیابان که مردماناش مقابل سالن سینما صف کشیدهاند.
شاید در تصاویری که از این پرده میبینید ناخوداگاه بهیاد نماهایی از سینما پارادیزو بیفتید و حس کنید فیلم ادای دینی به تاریخ سینماست اما ژانگ ییمو طرحی دیگر در ذهن دارد.
درست در این پرده کارگردان به ترتیب به باز کردن زندگی هر دو کاراکتر اصلی خود میپردازد؛ مردی که از اردوگاه کار اجباری فرار کرده و برای دیدن پیشنمایش تبلیغاتی قبل از فیلم که دخترش در آن حضور دارد این رنج را به جان خریده.
و دختری که حلقهی فیلم را برای ساختن یک آباژور میخواهد تا برادرش بدون اینکه نور دیگران را اذیت کند درس بخواند. این تقابل اما همهی درونمایهی فیلم یک ثانیه نیست.
ژانگ ییمو در درام خود انتقاد سختی از چین گرسنه و در فقر ماندهی زمان مائو دارد؛ کشوری که حتی سینمایاش مصون از پروپاگاندای مائوئیسم نبوده و یک پدر برای دیدن دختری که گونی برنج را روی پشت خود حمل میکند مصیبت گذر از بیابانی خشک را از سر میگذراند.
فیلم یک ثانیه نه یک ملودرام عاشقانه و نه حتی یک درام اجتماعیست، بلکه روایتی تمیز و زیبا از واقعیت یک کشور در قرن بیستم است. کارگردان بدون اینکه بخواهد حکمی صادر کند راوی فیلم یک ثانیه است. دوربین او گاه روی دست و گاه ثابت تلاش دو کاراکتر را در دنیاهایی کاملاً موازی یکدیگر بهتصویر میکشد.
او برای هیچکدام از کاراکترهای اصلی خود اسم مشخص نمیکند و حتی برای کاراکتر دختر نامی همچون یک بارکد انتخاب کرده است. ژانگ ییمو در دنیایی که تصویر میکند پا را از واقعیت عریان فراتر نمیگذارد. او حتی شعار هم نمیدهد بلکه فقط تصویر را مقابل چشم مخاطب قرار میدهد و او را وادار میکند که برای لحظهای در آن مکان و زمان زیست کند.
فیلم یک ثانیه همچون نام خود سعی دارد فقط دو فریم از چین قرن بیستم را ارائه دهد؛ تاریخی که هر فریماش روایتهای دهشتبار و تلخی در خود دارد. اما بهقول کاراکتر پدر «یک ثانیه کافی نیست».