نام انگلیسی: Amongst the Wolves
نام فارسی: فیلم در میان گرگها
محصول: ۲۰۲۵ – ایرلند
ژانر: جنایی، هیجانانگیز
ردهی سنی: ۱۵+
امتیاز: ۲ از ۴
اردیبهشت
بروز جنگهای متعدد در تمام ادوار تاریخ، ماحصل و نتیجهای جز پیامدهای روانی و زیستی مخرب نداشته است. چه اینکه بخواهد زندگی سربازان گماشته در جبهههای جنگ را درگیر جاهطلبیهای خود کند و چه خانوادهها و زندگی آنها را زیر شعاع خود ببرد.
فیلم در میان گرگها کهنهسربازی ایرلندیست که از قربانیان ارتش ایرلند در جنگ با افغانستان است. «دنی»، با بازی «لوک مککیلان»، به خاطر حضورش در جنگ که شاهد وقایع تلخ و ناگوار بوده، دچار اختلال اضطراب پس از سانحه، PTSD، شده است.
واکنشهایی که او با بروز هر وضعیت خشونتبار به مسائل نشان میدهد ناشی از اختلال یادشده است؛ ترومایی که جنگ به او ارزانی داشته و او را دچار استیصال و درماندگی کرده است.
روایت فیلم در میان گرگها در خیابانهای دوبلین شکل میگیرد. دنی برای گذران شب، کنار کانال آب، آوارهگونه زندگی میکند تا با خاطرات و رنج خود شبها را به صبح برساند. سه جوان مست، دنی را مورد تمسخر و تحقیر قرار میدهند. درگیری و تعقیب و گریز بین آنها او را به نوجوانی ظاهراً فراری وصل میکند.
«ویل»، با بازی «دنی فی»، قاچاقچی مواد مخدر است. بر حسب اتفاق بستهای از مواد توسط مادرش کشف میشود که او به نشانهی اعتراض بسته را در توالت خالی میکند.
حالا باند تبهکاران به سرپرستی «پاور»، آیدان گیلن، تلاش میکنند تا او را پیدا کنند، چرا که فکر میکنند پسر به آنها دروغ میگوید و بسته را برای فروش و سود خود نگه داشته است.
«مارک اوکانر»، کارگردان فیلم، توانسته به عنوان یکی از بازیگران نیز بازی خوبی از خود ارائه دهد. صلابتی که در بازی مککیلان شاهدیم و ارتباط عمیق او با ویل که رابطهی پدر و پسرگونهای را نمایش میدهد همگی بر بازیگردانی خوب آقای اوکانر صحّه میگذارد. درواقع آقای اوکانر روایت فیلم در میان گرگها را با آقای مککیلان نوشته و خود به تنهایی کارگردانی کرده است.
شاید ارائهی بازی خوب از سوی این دو تن را باید با توجه به نویسندگی آنها در فیلم دانست. القای حس ترحم در بیننده در سکانسهای مرتبط با مرور جنگ و از طرف دیگر یادآوری خاطرات مککیلان در زندگیاش از جمله نماهاییست که بازی او را جذاب کرده است.
مککیلان در نمایی از فیلم که سه جوان او را به باد تمسخر گرفتهاند نیز خوش درخشید و حتی عمق دردناک بودن آن از خشونتهای به تصویر درآمده در فیلم هم الیمتر بود.
این دو نویسنده سعی کردهاند هر چه بیشتر وارد زندگی کاراکترهای فیلم در میان گرگها خود شوند. دنی با محروم شدن از زندگی ساده، به خاطر آسیبهایی که جنگ به وی تحمیل کرده، از یک سانحه رانندگی که پسرش نیز با او بوده.
جان سالم به در میبرد، اما این اختلال و ناکارآمدی، نگرانی همسرش و عدم شایستگی دنی برای حضانت فرزندشان را دامن میزند. او محرومیت نشات گرفته از این واقعیت را در رابطه و کمک رسانی و حمایتش از ویل پیدا میکند و درصدد جبران کاستیهاست. از سوی دیگر پاور، گانگستری سادیستی دربهدر دنبال ویل است و خلق صحنههای خشونت را به خوبی از کار درآورده است.
اما علیرغم تمام موارد یادشده، صحنههای خشونت فیلم بیش از حد است و بهنظر نمیرسد که این داستان با چنین جزئیاتی لایق این مقدار و این حجم و استفاده از سکانسهای خشونتبار باشد؛ نقطهضعفی که به فیلم در میان گرگها لطمهی زیادی زده است.
درواقع روایت فیلم در میان گرگها آقای اوکانر شاید بسیار ساده و حتی تکراری است. شخصیتها کلیشه هستند و اتفاقاتی که در فیلم در میان گرگها نشان داده میشوند نیازمند این همه قیلوقال و خشونت نیست.
به همین دلیل هم مخاطب نمیتواند آنطور که باید با فیلم در میان گرگها ارتباط برقرار کند و خیلی زود آن را فراموش میکند. شاید این فیلم را همان بهتر بتوان سزاوار نمایش در پلتفرمهای دیجیتال دانست تا نمایش بر پردهی نقرهای سینما.