نام انگلیسی: Presence
نام فارسی: فیلم روح حاضر
محصول: ۲۰۲۴ – ایالات متحده
ژانر: دلهره، رازآلود
ردهی سنی: ۱۴+
امتیاز: ۳.۵ از ۴
مصطفی ملکی
از اثار سال ۲۰۲۰ آقای استیون سودربرگ تاکنون چندبار به دنیای سینمایی این شخص سر زدهایم؛ فیلمهای «بگذار همهی آنها حرف بزنند»، «آخرین رقص مایک جادویی» و «فیلم کیمی». در این آثار شاهد افتوخیز روایت و فرم بصری بودیم.
سودربرگ در طول سه دهه فعالیت مستمر خود در سینمای آمریکا نشان داده فیلمساز جسوری است و دست به هر آزمون و خطایی میزند. او بهنوعی هم در سینمای جریان اصلی مشغول فعالیت بوده و هم آثار تجربی و مستقل خود را روی پرده برده است. حال با جدیدترین تجربهی سودربرگ در سینمای ژانری از طریق فرم تجربی مواجه هستیم.
فیلم روح حاضر با دوربینی که در خانهای خالی گویی چشمان انسانی سرگردان است آغاز میشود؛ از تاریکی شب تا روشنای صبح و دمیدن نور خورشید میان اتاقها و سالنهای خانه.
آقای سودربرگ از طریق همین لانگتیک ابتدایی مخاطب را به این نتیجه میرساند که زاویهدید اولشخص فیلم روح حاضر مربوط به روحی است که در این خانه حضور دارد.
بهنوعی این تعلیق روایت محسوب نمیشود و در تجربهی جدید سودربرگ قرار است کل یک اثر را از طریق همان روحی از سر بگذرانیم که در آثار مختلف دلهره منشأ نقاط عطف و تعلیقها، سکونها و در نهایت جامپاسکرها میشد.
با ورود خانوادهای چهارنفره به این خانه گویی با همان ساکنان مد نظر این روح سرگردان مواجه میشویم. به چرخش منظم دوربین که نمایی ۳۶۰درجه به ما میدهد و دور و نزدیک شدن آن دقت کنید.
آقای سودربرگ از طریق همین تکنیک مخاطب را به این نتیجه میرساند که روح حاضر در این خانه کریس، کلویی، تایلر و ربکا را میشناسد. زمانی که خیرگیهای کلویی را به مرکز قاب دوربین شاهد هستیم و سر زدنهای این روح به اتاق کلویی را از نظر میگذرانیم گویی با همین تناسب داستان نیز در حال شکل گرفتن است.
آقای سودربرگ در بسیاری از آثار خود سعی دارد روح حاکم بر زندگی ساکنان جغرافیای سرمایهداری را بهتصویر بکشد. این نگاه نه از بعد یک مارکسیست که از نقطهنظر کسی روایت میشود که همچون کاراکترهای خود در این جغرافیا زیست میکند.
او از طریق بهتصویر کشیدن روابط جنسی و عاطفه و در نهایت ترکیب روابط بینافردی مخاطب را درگیر روح قصهی خود میکند؛ حتی اگر در حال ارائهی روایتی کاملاً تجاری و سرگرمکننده باشد. در این اثر نیز شاهد تنش پنهان میان زوج کریس و ربکا هستیم. گویی با هر چشم باز و بسته کردن این روح در برابر لانگتیکی از زندگی این زوج قرار میگیریم.
ربکا گویی درگیر یک فساد اقتصادی است و به هر ترتیبی که شده سعی دارد روی آن را بپوشاند. اما کریس این موضوع را فهمیده و عملاً زندگیاش مختل شده است.
از آنسو با کلویی همچون دختری جوان و منزوی مواجه هستیم که گویی پس از اوردوز دوست صمیمیاش دچار فروپاشی روانی شده است و در برابر تایلری قرار دارد که برای قهرمانی در مسابقات شنا مسائل خانواده را کاملاً در گوشهای پنهان کرده است. هر آنچه از روابط بین اعضای این خانواده میبینیم همانی است که این روح سرگردان به ما نشان میدهد و همچون همسفر با او هستیم تا از طریق خردهروایتها به حفرهی اصلی روایت برسیم.
آقای سودربرگ در فیلم روح حاضر ترکیبی موزون از میزانسن، انتخاب بازیگر، ایجاد رابطه بین بازیگر و کاراکترهای شخصیتپردازیشدهاش و در نهایت حذف پایهی دوربین برای رسیدن به فرم مورد نظر در این فیلم ارائه میدهد. او هم از نور روز نهایت بهره را میبرد و هم در استفاده از نورهای موضعی فضای داخلی خانه در شب مخاطب را از بازی سایه و نور در کانتراستی بسیار بالا دور میکند.
او در اثر خود سعی دارد از زاویهای دیگر کلیشههای ژانر دلهره را مرور کند. بههمین سبب است که با گزارهی پس و پیش شدن زمان و نگاه عمودی این روح سرگردان به زمان خطی عملاً درون مغاکی میافتیم که آثار سوردبرگ بهراحتی ما را در نقاط تاریک آن راهنمایی میکند. این فیلم از آن دست آثاری است که فقط از طریق جسارت فیلمسازی چون استیون سودربرگ توانسته انتزاع ترس را تبدیل به تعلیق و سرگردانی کند.