صفحه اصلی > نقد فیلم : نقد فیلم مرثیه‌ای برای یک رویا | Requiem for a Dream 2000
ads

نقد فیلم مرثیه‌ای برای یک رویا | Requiem for a Dream 2000

فیلم مرثیه‌ای برای یک رویا

نام انگلیسی: Requiem for a Dream

نام فارسی: فیلم مرثیه‌ای برای یک رویا

محصول: ۲۰۰۰ – ایالات متحده

ژانر: دلهره‌ی جسمی، درام

رده‌ی سنی: ۱۶+

امتیاز: ۳.۵ از ۴

مصطفی ملکی

«پی» و فیلم مرثیه‌ای برای یک رویا در بخشی از زندگی حرفه‌ای «دارن آرنوفسکی» خلق شده‌اند که به‌راحتی می‌توان آن‌ها را تحت تأثیر سینمای سایبرپانک و اکستریم ژاپنی دانست.

در دنیای آثار سایبرپانکی با تلفیقی از هیولای تکنولوژی و فوتوریسم مواجه هستیم. البته این تعریفی در سینمای غرب است و آنچه در سایبرپانک‌های ژاپنی شاهد هستیم زمینی‌تر شدن رخدادهاست که باعث می‌شود آوار سنگین رشد سریع صنعتی‌سازی انسان را به‌آنی دچار مالیخولیا کند. آرنوفسکی در دو اثر ابتدایی خود مخاطب را درگیر اعداد و اعتیاد می‌کند و کاملاً بی‌مرز او را با فاصله‌ای معنادار از طریق انتخاب لنزها با زندگی کاراکترهای خود مواجه می‌کند.

در این فیلم چهار شخصیت حضور دارند که هر کدام خط روایی خود را به‌همراه رویاهایی که دارند پیش می‌برند؛ «سارا» زنی سالخورده است که اعتیاد عجیب او به تلویزیون و تاک‌شوها سبب شده همه‌ی رویای‌اش حول حضور در این برنامه‌ها رقم بخورد. «هری» تک‌پسر ساراست و به هرویین اعتیاد دارد. دوست‌دختر او با نام «مرین» همه‌ی رؤیای اوست و به‌نوعی رؤیای هر دو به راه انداختن کسب‌و‌کارشان است. اما نفر چهارم «تایرن» نام دارد که دوست مشترک این دو نفر است.

فیلم مرثیه‌ای برای یک رویا

مخاطب در فیلم مرثیه‌ای برای یک رویا دائم در حال تماشای اتفاق است. آقای آرنوفسکی او را در برابر کاراکترهایی قرار داده که حتی خودشان هم دیگر می‌دانند راه بازگشتی وجود ندارد. گذر سایبرپانکی او را به‌وضوح می‌توان در خط روایی سارا مشاهده کرد. در این خط روایی شاهد جان‌ گرفتن موتیف یخچال و شخصیت‌بخشی به آن هستیم. از آن‌سو دکمه‌ی روشن و خاموش روی کنترل تلویزیون نیز دیگر موتیف خط روایی ساراست که پس از مصرف هر قرص بیشتر و بیشتر او را وارد مالیخولیایی می‌کنند که برای رهایی از آن دیگر امیدی وجود ندارد.

اما هری و مرین از آن دست زوج‌های سینمایی هستند که گویی مخاطب هیچ‌گاه قرار نیست کلیشه‌ها را در این دو شاهد باشد و شاید هیچ زوج دیگری هم در سینما پس از آن‌ها قرار نیست در این مسیر گام بردارد.

نقد فیلم شما از صمیم قلب دعوت هستید | You're Cordially Invited 2025
بیشتر بخوانید

همان‌طور که در بالا اشاره شد مخاطب به‌یک‌باره درون این زندگی‌ها و اتفاقات آن می‌افتد و آقای آرنوفسکی قرار نیست بهار نوجوانی و بهار پس از سقوط که استعلاء و رستگاری را به همراه دارد به تصویر بکشد. او در این فیلم هر چهار کاراکتر خود را در سراشیبی سقوط مقابل چشم مخاطب قرار می‌دهد.

ادای دین آرنوفسکی از «آبی خوش‌رنگ» و استفاده‌ی مناسب از قاب درون وان کاراکتر میما در لحظه‌ای رخ می‌دهد که گویی قرار است تغییر رخ دهد. آقای کن در انیمه‌ی خود زمانی این قاب را می‌بندد که میما دیگر وارد مسیر بلوغ شده است.

آقای آرنوفسکی در فیلم مرثیه‌ای برای یک رویا خود کلاژی از پلان‌ها را به مخاطب ارائه می‌دهد که گویی قرار است سرعتی شبیه نور را در گذر اتفاقات شاهد باشیم. دوربین او گاه آن‌قدر از کاراکترها دور است که گویی شاهد تلاش نافرجام آن‌ها برای رسیدن به رؤیا هستیم و گاه خیلی نزدیک‌تر از اکستریم‌کلوزآپ‌ها مخاطب را درگیر فرآیند جدا شدن از خماری و ورود به نشئگی آن‌ها می‌کند.

به‌نوعی در فیلم مرثیه‌ای برای یک رویا با گستره‌ای از تکنیک‌هایی مواجه می‌شویم که بعید نیست پس از پایان فیلم آن را تجربه‌ای دیگر در جنبش مونتاژ شوروی ندانیم. دوربین آقای آرنوفسکی در زوایای مختلف زندگی کاراکترها و انزوای ویران‌گر آن‌ها را به‌تصویر می‌کشد.

فیلم مرثیه‌ای برای یک رویا

تغییر لحن فیلم مرثیه‌ای برای یک رویا را می‌توان بین دقایق ۶۰ و ۶۳ شاهد بود که مخاطب بدون دیالوگ و فقط از طریق موسیقی متن و تصاویر شاهد گذر کاراکترها به دنیایی جدید در سراشیبی سقوط‌اشان است؛ دنیایی که گویی امیدش نیز از جنسی دیگر است و کاراکترها صرفاً با نزدیک‌تر کردن خواسته‌های‌اشان دست‌به‌دامان آن شده‌اند. بدون شک دو قاب انتزاعی در بخش اول فیلم مرثیه‌ای برای یک رویا و انتهای آن نمایان‌گر درون‌مایه‌ی اثر است؛ قاب‌هایی که رؤیای هری را در بیداری حاصل از نشئگی و خماری تصویر می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

هجده + 13 =