نام انگلیسی: A Samurai in Time
نام فارسی: فیلم یک سامورایی در زمان
محصول: ۲۰۲۴ – ژاپن
ژانر: درام، فانتزی، کمدی
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۳ از ۴
مصطفی ملکی
زمانی که از سینمای مستقل کمبودجه صحبت میکنیم به آثاری توجه داریم که کارگردان هم روح اثر خود را میشناسد و هم بر اساس این روح اثر فرم و تکنیکهای بصریاش را دکوپاژ کرده است. او با دانستن محدودیتهای اقتصادی سعی میکند از دایرهی محدودی که در آن قرار گرفته به بهترین نحو بهره ببرد.
پس باید قبول کرد که دکوپاژ در چنین آثاری خود نگارش دوبارهی نسخهی نهایی فیلمنامه است. آقای «جونایچی یاسودا» در دومین اثر بلند سینمایی خود بهسراغ پلاتی کاملاً کلیشه در تاریخ سینما رفته است؛ سفر در زمان.
اگر بخواهیم این کلیشهها را به محدودهی جغرافیایی این کارگردان محدود کنیم باید از فیلم جذاب «سامورایی سرباز»، محصول ۱۹۷۹، نام ببریم. البته که اگر در تاریخ سینمای ژاپن بنگریم از این دست پلاتها بهوفور یافت میشوند.
آقای یاسودا نیز در اثر خود سعی دارد از این پلات نهایت بهره را ببرد تا مخاطب از فضای پردهی دوم اثرش دور نشود و این جذابیت او را تا پایان فیلم نگاه دارد.
داستان فیلم یک سامورایی در زمان به ۱۴۰ سال پیش و به زمانی بازمیگردد که دورهی شوگانیسم به پایان خود رسیده است. «کوراکا شینزایمون» سامورایی جویای نامی است که برای یک مأموریت قرار است با سامورایی دیگری از قبیلهی دشمن مبارزه کند و انتقام بگیرد؛ «کیوچیرو کازامی».
اما در حین مبارزهی این دو ناگهان صاعقهای تصویر را روشن و تاریک میکند. پس از بازیابی تصویر «شینزایمون» خود را در کوچهای خلوت میبیند. گویی او پس از صاعقه از حال رفته است و حال تنها در جایی دیگر چشم میگشاید. در همان نماهای ابتدایی او و مخاطب درگیر ژاپن نو میشوند. مکانی که او ۱۴۰ سال پیش تجربه کرده بود اکنون تبدیل به شهرک سینمایی آثار تاریخی شده است.
آقای یاسودا پس از این پلات دست نگاه میدارد و داستان فیلم یک سامورایی در زمان را تزریق میکند. فیلم یک سامورایی در زمان او دیگر قرار نیست همچون نسخههای دیگر به درون بازی هیجانانگیز تفاوتهای زمانی و ایجاد شدن موقعیتهای کمدی و گاه اکشن شود. حتی قرار نیست این پرش زمانی قهرمان و شروری ایجاد کند.
او در عوض روایت فیلم یک سامورایی در زمان را به دو پاره تقسیم میکند و در این دو بخش ضربآهنگ را همگام با سرگردانی تا پذیرش موقعیت کاراکتر شینزایمون به پیش میبرد. کارگردان در طول فیلم یک سامورایی در زمان با زیرکی هم ادای دینی به تمام بدلکاران کرده است و هم همچون هر ژاپنی دیگری سعی دارد تاریخ و سنت ژاپنی را به روح زمانه تزریق کند.
این قصد زمانی روشن میشود که کارگردان در یک نما از نسل زد رونمایی میکند؛ زمانی که کاراکتر شینزایمون را در یک کوچهی خلوت زیر لگد و مشت خود میگیرند و در نهایت او را با بوی ادرار رها میکنند.
بهنوعی کارگردان در دنیای خود امید چندانی به نسل جدید ندارد و سعی دارد از طریق همین نگاه تند انتقادی نسل جدید را وادار به گذر در تاریخ کند. اثر آقای یاسودا همین نگاه تند و انتقادی خود را تبدیل به شعاری وارفته نمیکند، بلکه آن را فقط در یک سکانس و در میان کمدیای که اثر را فرا گرفته ارائه میدهد.
کاراکترهای او همچون همهی شخصیتهای اوزویی گویی آنچه در برابرشان قرار دارد و ناگهان تغییر کرده میپذیرند و دست به مقاومت نمیزنند. کاراکتر عصیانگر این ماجرا همان شینزایمون است که او نیز در طول این ۲ ساعت و ۱۰ دقیقه سکانسبهسکانس از قالب یک سامورایی فدایی تبدیل به انسانی با زیست امروزی میشود که ابعاد بیشتری را برای تجربهی زیستن در وجود خود یافته است.