نام انگلیسی: Serpent’s Path
نام فارسی: فیلم مسیر مار
محصول: ۲۰۲۴ – ژاپن، فرانسه، بلژیک، لوکزامبورگ
ژانر: هیجانانگیز، جنایی
ردهی سنی: ۱۴+
امتیاز: ۲.۵ از ۴
مصطفی ملکی
پس از اینکه فیلم «مسیر مار» را به اتمام رساندید، شاید به این فکر کنید که آن را چگونه باید در لیست آثار این کارگردان قرار دهید. اما پیش از هر قضاوتی باید به دههی ۱۹۹۰ رفت و وارد دو هفته از زندگی هنری این کارگردان جسور ژاپنی شد.
آن دو هفتهای که او تصمیم گرفت دو فیلم کمبودجه را با گروه بازیگری یکسان و داستانهای متفاوت اما دارای درونمایهای یکسان بسازد. دو فیلم «چشمان عنکبوت» و «مسیر مار» آثاری کاملاً تجربی هستند که آقای کوروساوا با محوریت یک کاراکتر با نام «نیجیما» سعی کرد مخاطب را درگیر بازی انتقام کند.
نیجیما در هر دو فیلم درگیر انتقام از متجاوزان و قاتلان دختر خود است، اما در دو مسیر متفاوت. او در فیلم اول درگیر ساختار یاکوزا میشود و در فیلم دوم همچون یک روح در کنار یکی از اعضای خرد یاکوزا به درون ساختار آنها حملهور میشود.
حال آقای کوروساوا با گروه بازیگری مختلط فرانسوی و ژاپنی و کمی تغییر در پلات و بهنوعی گسترده کردن برخی از خطهای روایی سعی دارد یادی از آن دو هفته کند.
در فیلم ناقوس شاهد بودیم که کوروساوا چگونه سعی کرد مخاطب را بهطور همزمان از روایت و عریانی لحظههای خشن دور کند و در عین حال هر دو را از طریق کاراکتر اصلی روایتاش به خورد ذهن مخاطب دهد. او در اثر جدید خود با اینکه سعی دارد از ساختاری حرفهایتر نسبت به آن اثر تجربی بهره ببرد، اما در طول روایت هیچگاه به پیرنگ فیلم اول خیانت نمیکند.
به همین سبب است که سایوکو در فیلم مسیر مار همان نیجیمای پرداختشدهتر است. او بهجای اینکه یک معلم خرد باشد، تبدیل به روانپزشکی شده که سه ماه قبل با کاراکتر اصلی دیگر روایت، آلبر، مواجه میشود و گویی تصمیم میگیرد به او در انتقام قتل دختر خردسالاش کمک کند.
برای درک بهتر فیلم مسیر مار بهتر است و توصیه میشود فیلم محصول ۱۹۹۸ را مشاهده بفرمایید. این توصیه از آن جهت است که بدانیم ساختار کلی روایت چیست و آقای کوروساوا از روایت خود چه میخواهد. این ساختار روایی همان موتیفهای مد نظر کوروساوا در فیلمهایی چون فیلم نبض و فیلم درمان را در خود دارد.
آقای کوروساوا روایتی ساده و خطی را مقابل چشم مخاطب قرار میدهد، اما همزمان این ساختار خطی را در ذهن مخاطب دچار شکست میکند و از مخاطب میخواهد با توجه به نشانههایی که به او میدهد آن خط نامرئی را دنبال کند تا این ساختار پیچیده قابل درک شود.
او در نسخهی جدید مسیر مار نیز سعی دارد این خطوط نامرئی فیلم اول را از طریق تغییر ماهیت کاراکتر اصلی و مرموز خود قوت ببخشد. شاید به همین سبب است که اثر جدید حدود ۱۵ دقیقه اضافات دارد. سایوکو در فیلم مسیر مار تبدیل به مهاجری ژاپنی در فرانسه شده که دور از همسر خود مشغول زندگی در پاریس است.
از سویی دیگر آقای کوروساوا بهجای کلاس درس، بخشهایی از ویزیت یک بیمار مهاجر ژاپنی را در مطب سایوکو تصویر میکند و این خود تبدیل به خردهروایتی در کنار مسیر اصلی داستان میشود.
بهنوعی در روایت جدید سعی بر این است که از طریق کاراکتر یوشیمورا مخاطب با نگاه سرد سایوکو به زندگی و آغوش گرم او برای مرگ مواجه شود. این اتفاق را در فیلم اول شاهد نبودیم.
اما زمانی که هر دو اثر را بار دیگر مشاهده میکنیم، گویی آقای کوروساوا در انتقال آن سرمای موجود در اثر اول موفق نبوده است. او در اثر جدید حتی در دیالوگها نیز دچار هرس شده و این برای سینمای کوروساوا ضربهای جدی است.
نسخهی جدید مسیر مار گویی آن مردگی روایت اول را ندارد و شاید تلاش خود کارگردان هم برای فرار از تعجیلی است که در روایت آن اثر وجود دارد. اما این را فراموش نکنیم که اثر اول یک روایت تجربی است و اثر دوم یک روایت جنایی با انبوهی از بازیگران بینالمللی.
آقای کوروساوا در بازسازی خود هم وفادار است و خاطرهبازی میکند، هم از نگاه تجربیاش فرار میکند. این تناقض را در جایجای روایت میتوان درک کرد و بههمین سبب است که در بخشهایی از روایت ناخودآگاه وارد مسیر منطق روایی میشویم و روایت.
را بدون در نظر گرفتن نسخهی اصلی محتاج به برخی روتوشهای روایی میبینیم؛ احساسی که در مشاهدهی نسخهی اصلی به ما دست نمیدهد و کل ۸۹ دقیقه را در بطن روایتی ساده اما تودرتو سیر میکنیم.