نام انگلیسی: Troll
نام فارسی: فیلم غول
محصول: ۲۰۲۲ – نروژ
ژانر: هیجانانگیز، هیولایی
امتیاز: ۲ از ۴ – 〇〇⬤⬤
در آثار هیولایی که شاید برترین کاراکترهای آنها «کینگ کونگ» و «گودزیلا» باشند، همهی تمرکز روی کاراکتر هیولاست. کارگردان سعی میکند رابطهای دراماتیک بین کاراکتر اصلی انسانی و آن هیولا ایجاد کند و در نهایت با پایانی ملو مخاطب را در آغوش آن هیولا نگه دارد.
اما نکتهی مهم در این آثار فقطوفقط جلوههای ویژه است. بهنوعی باید اینگونه گفت که اگر در استفاده از تیم جلوههای ویژه تبحر داری، می توانی یک اثر هیولایی قابل قبول مقابل دیدگان مخاطب قرار دهی.
«رور اوثاگ» نروژی پس از خلق آثاری چون «طعمهی سرد»، «فرار» و سری جدید «مهاجم مقبره»، بهسراغ افسانههای اسکاندیناوی رفته و سعی دارد از دل کوه غولها را بیرون بیاورد.
اوثاگ در آثار قبلی خود ثابت کرده که یکی از بهترین کارگردانهایی است که میتواند سکانسهای تعقیبوگریز، اکشن و در نهایت فضایی مملو از جلوههای ویژه را در ذهن مخاطب ماندگار کند.
روایت فیلم غول او بسیار ساده است. اوثاگ سعی میکند همانند ساختار روایتهای هیجانانگیزِ تلاشبرایبقا داستان را از روزی معمولی که مردمان در حال سپری کردن زندگی خود هستند آغاز کند. اما او قبل از چنین ورودی، افتتاحیهای را با حضور پدر و دختری ماجراجو بهتصویر میکشد تا درونمایهی اثر برای مخاطب روشن شود.
نقد و بررسی فیلم غول ۲ | Troll 2 2025
مخاطب آثار هیولایی همیشه منتظر نحوهی ورود آن هیولای عظیمالجثه به درون زندگی آدمیان است. اوثاگ این انتظار را میشناسد و قبل از چنین ورودی سعی میکند کاراکترهای اصلی را بهآرامی پرداخت کند.
او میداند که مخاطب انتظار پردهی دومی مملو از هیجان را میطلبد. اوثاگ همین کار را مطابق نظر مخاطب انجام میدهد. فیلم غول همهی آن چیزی را که یک مخاطب از اثری هیولایی انتظار میکشد در خود دارد.
اما مشکل اینجاست که روایت فیلم غول حتی برای لحظهای ضربآهنگ خود را پائین نمیآورد. قصه در چنین ضربآهنگی بهخوبی روایت نمیشود. اوثاگ تجربهی آثار هیجانانگیز را دارد و اتفاقاً بهخوبی از عهدهی آنها برآمده است.
اما در فیلم غول قصهاش گم و تبدیل به مونولوگهایی لحظهای از زبان برخی کاراکترهای فرعی میشود. در چنین آثاری نمیتوان اینگونه قصه را تعریف کرد. هر چه فیلم بهلحاظ تکنیکی در جایگاه خوبی قرار بگیرد، وقتی نتواند قصهاش را خوب و کامل روایت کند، تبدیل به اثری متوسط و صرفاً سرگرمکننده میشود.
فیلم جدید آقای اوثاگ قصهی منسجمی ندارد. درونمایهی روایت او بسیار خواندنی و جذاب است. اما این پیرنگ باید در کنار آن جلوههای ویژهی خوب و تکنیک تصویری بهثمر بنشیند. متأسفانه چنین اتفاقی رخ نداده و قصه خیلی خلاصه و آن هم بهصورت چند خاطرهگویی و مونولوگ روایت میشود.
فیلم غول برای مخاطب علاقهمند به سینمای هیولایی بسیار جذاب و دارای افههای تصویری قابل اعتنایی است. اما فیلم غول مشکل قصه دارد و کارگردان نروژی نتوانسته پکیج کاملی از قصه و تصویر را به مخاطب خود ارائه دهد.
افسانههای اسکاندیناوی همیشه جذاب بودهاند و نمونههای آن را میتوان در پرداختهای هالیوودی به این افسانهها مشاهده کرد. اما از کارگردانی نروژی که اتفاقاً تجربهی خوبی در پرداخت به قصههای عامهپسند و هیجانانگیز دارد، انتظار میرفت قصه را در تمام اجزای روایت خود جاری کند.



