نام انگلیسی: Human Factors
نام فارسی: فیلم عوامل انسانی
محصول: ۲۰۲۲ – آلمان، ایتالیا، دانمارک
ژانر: درام
امتیاز: ۳ از ۴ – 〇⬤⬤⬤
مصطفی ملکی
اینکه یک کارگردان بخواهد به عمق روابط بین اعضای یک خانواده برود جسارت میخواهد. در طول هر سال روایتهای بسیاری را میبینیم که در آنها هدف یکی از اعضای خانواده یا همهاشان است. اکثر این روایتها یا در ژانر کمدی هستند یا درامهای میانه.
اما در میان آثار مستقل کارگردانهایی وجود دارند که سایهی روایت را روی همهی اعضای خانواده میاندازند و سعی دارند روابط بین این افراد را حول یک رخداد ساده به چالش بکشند. آقای «رونی تروکر» در فیلم عوامل انسانی خود پا به چنین دنیایی نهاده است.
«یان» و «نینا» صاحب دو فرزند با نامهای «اما» و «الکس» هستند. البته آقای تروکر دوربین را همچون غریبهای ناآشنا وارد خانهای میکند که چراغهای خاموش دارد و نور روز پشت پردهها قاب را نورپردازی میکند.
دوربین روی دست در این خانهی نیمهتاریک در حال گشتن است و کمکم صدای اعضای این خانوادهی چهارنفره به گوش میرسد. این مسیری که دوربین طی میکند تا به اعضای خانواده برسد، همان خط روایی اصلی در فیلم عوامل انسانی است.
چون این مسیر در طول فیلم عوامل انسانی بارها تکرار میشود و بهنوعی کارگردان شخصیت پنجمی با نام خانه را نیز دارد. تروکر روایت را تبدیل به یک خط صاف کرده است که با پتک تکهتکه شده است. در یک عصر گویا عدهای به خانه حمله میکنند و مادر و فرزندان را میترسانند و فرار میکنند.
مواجههی ابتدایی مخاطب با این رخداد، از زاویهدید «یان» است که به سوپرمارکت رفته و در حال مکالمهی تلفنی با همکار خود است؛ صدای فریاد از درون خانه و بیتوجهی یان و ادامهی ماجرا. او وقتی به خانه وارد میشود با دماغ خونآلود نینا مواجه و علت را جویا میشود. «مکس» نیز روی جعبهی «زورو» – موش مکس- خیمه زده و ناراحت است.
کل روایت دایرهای دور رخداد اشارهشده است. آقای تروکر از زاویهدید همهی اعضای خانواده روایت را تصویر میکند و این رخداد و حواشی پس از آن باعث ایجاد تعلیقی ناخواسته در ذهن مخاطب میشوند.
مخاطب در میانهی فیلم عوامل انسانی کمکم منتظر تماشای لحظهای است که یکی از این چهار نفر آنچه را در آن لحظه رخ داده دیده باشد. اما و نینا حتی نمیتوانند صحتوسقم وجود این افراد را تأیید کنند. مکس که در عزای موش خود است و یان بیش از هر چیزی شرکت تبلیغاتی را در اولویت قرار داده است.
مخاطب در طول این رفتوبرگشتها مدام در حال تماشای رخدادهایی است که قبل یا بعد از این ماجرا برای این خانواده رخ داده است. این اتفاق نقطهی عطف آیندهی این خانوادهی چهارنفره است.
فیلم عوامل انسانی پیچیدگی را در روایت سادهی خود دارد. گاهی مخاطب یک برش کوتاه و شاتی کوتاه در ادامهی آن را میبیند، اما کاراکترها در لحظهی آخر رو برمیگردانند. در این مورد به زمانی که نینا و یان در دفتر پلیس هستند توجه فرمایید؛ پلیس در حال نشان دادن فیلمی از عدهای مهاجم جوان با ماسک است.
یان و نینا با دقت فیلم عوامل انسانی را دنبال میکنند. زمانی که پلیس در حال برگرداندن صفحهنمایش بهسمت خود است، مخاطب تصویر «اما» را میبیند، اما یان و نینا رو برگرداندهاند. این یعنی همان تعلیق خالص در سینما؛ بازی ساده با زاویه دید، پرسپکتیو و در نهایت مخاطبی که ملتمسانه به کاراکترها مینگرد.
تروکر در فیلم عوامل انسانی کل اعضای خانواده و محیط پیرامون آنها را به چالش میکشد. دختری نوجوان در حال سر و کله زدن با دوران بیرحم نوجوانی است. پدری که سعی دارد آژانس تبلیغاتی تحت مدیریت خود و همسرش را وارد کارزارهای سیاسی کند.
مادری که دچار بحران روحی پس از این رخداد شده و گویی دلهرهای عجیب نسبت به اطرافیان او را در برگرفته است و گاه وسوسهی انجام کارهایی به سرش میزند که ممکن است خانواده را برای همیشه تحت تأثیر قرار دهد.
و در نهایت پسری کوچک که سوگواریاش برای یک موش آنقدر عمیق است که دست از بسیاری از امور عادی زندگی خود میشوید. مخاطب با تماشای یافتن جسد موش و آئین سوگواری مکس برای او این حقیقت را تا انتهای فیلم عوامل انسانی با خود همراه دارد. اما گرهگشای فیلم، زاویهدید کارگردان از سوی موش کوچک مکس است.
آن موش تنها شاهدی است که این مهاجمان را دیده و همین زاویهدید مخاطب را بهسوی سکانس پایانی و مسخشدگی ناگهانی مکس سوق میدهد. مسخشدگیای از جنس مشحسن در روایت بینقص غلامحسین ساعدی.