نام انگلیسی: Trap House
نام فارسی: فیلم شیرهکشخونه
محصول: ۲۰۲۵ – ایالات متحده
ژانر: اکشن، هیجانانگیز
ردهی سنی: ۱۴+
امتیاز: ۱ از ۴
دو فیلم «کریسمس ۸بیتی» و «کافی و کریم» را از دنیای سینمایی آقای «مایکل داوس» طی سالهای گذشته مرور کردهایم. حال نوبت به اثر جدید این کارگردان رسیده که در دنیایی جدیدتر از روایتهای دیگر عرضه شده است.
اکشنی بدون حضور سایهی سنگین کمدیهای این کارگردان طی یک دههی گذشته. او در فیلم شیرهکشخونه بار دیگر با بازیگری چون «دیو باتیستا» همکاری کرده است.
مایکل داوس طی این پنج سال بدون شک مخاطب فارسیزبان را بهیاد داستان بوسهل زوزنی و نوشتههای بیهقی میاندازد؛ جایی که خواجهاحمد در برابر برخاستن ناتمام بوسهل در برابر حسنک وزیر رو به او میکند و میگوید: «بوسهل، تو در همه کارها ناتمامی!» حکایت آقای داوس در سینمای چند سال اخیرش نیز چیزی جدای از ناتمامی بوسهل در همهی کارها ندارد.
او سعی در ارائهی یک اکشن یا کمدی-اکشن خوب دارد و تقریباً سختافزار و نرمافزار قابلاعتنایی را هم در اختیار او قرار دادهاند، اما بهمحض اینکه قرار است آن را به ثمر بنشاند، گویی همچون مجنونی از مسیر اصلی خارج میشود.
در فیلم شیرهکشخونه نیز اوضاع همین است. آقای داوس تمام تمرکز خود را روی پرداخت نیروی خیر و شر در الپاسو کرده است، اما او با اضافهکردن تعدادی نوجوان در میان این تقابل مسیر خود را گم میکند.
حضور این نوجوانها در میان کلیشهای که مسیر خود را میرود باید با نگاهی وسواسی شکل میگرفت. اما آقای داوس بدون توجه و خیلی شلخته، چهار نوجوان را تبدیل به سارقانی مسلح میان درگیری خونین پلیس و کارتل مواد مخدر میکند.
او در روایت خود آنقدر فرصت داشت که بتواند مخاطب را درگیر روابط میان کاراکترها و موشوگربهبازیهای جذاب میان دو گروه کند، اما ترجیح کارگردان این بوده که تمرکز روایت روی خرابکاریهای عدهای نوجوان غیرقابلتحمل باشد و درست در لحظهای که همهچیز خراب شده.
بهیکباره بهجای تنبیه از سپر تدافعی والد بهره ببرد. آقای داوس در فیلم شیرهکشخونه تا جایی که میتواند از پلاتآرموری احمقانه و مضحک حول کاراکترهای اصلی بهره میبرد تا چینش سکانسها به هم نریزد.
در بسیاری از آثار اکشن با تقابلهایی میان دو گروه اصلی فیلم مواجه میشویم که میتوان نامش را تقابلهای «پینتبالی» نامید. افراد اسلحهبهدست در این تقابلها گویی در محوطهای باز یا بسته با طراحی مراکز پینتبال در برابر هم قرار میگیرند.
میکس صدا، در آغوش گرفتن اسلحه و در نهایت رهگیری افراد، همانیست که مردمان عادی در بازی پینتبال تجربه میکنند. به نوعی این تقابلهای پینتبالی در روایتهای اکشن چیزی از جنس هیجان را به مخاطب منتقل نمیکنند و صرفاً دست کارگردان را برای رهایی از طراحی صحنههای اکشن باز میگذارند. نتیجهی این کار همانیست که در فیلم شیرهکشخونه مشاهده میکنیم.
اما اثر آقای داوس در کنار بیشخصیتی کاراکترها، سرگشتگی در فرم روایی و بیفرمی بصری، نداشتن داستان متمرکز و پینتبالی بودن اکشن، انتخاب بازیگر خوبی دارد.
به نوعی هر کدام از بازیگران — از نوجوان تا بزرگسال — در میان حداقلهای روایی نهایت توان خود را گذاشتهاند. آنچه باعث میشود فیلم شیرهکشخونه در عصر یک روز تعطیل انتخابی به دور از پشیمانی برای عدهای مخاطبان سینمای اکشن باشد، شاید در همین چینش خوب بازیگران پنهان است.
نکتهی جالب در باب عنوان فیلم شیرهکشخونه را میتوان در تمامی سایتهای دانلود فارسیزبان و حماقتی مشترک در ترجمهی آن پیدا کرد؛ ترجمههایی از جنس «کمینگاه» تا «خانهی تله». این حماقت ناشی از تعجیل برای عقب نماندن از قافله است.



