نام انگلیسی: Asphalt City
نام فارسی: فیلم شهر شلوغ
محصول: ۲۰۲۴ – ایالات متحده
ژانر: درام، هیجانانگیز
امتیاز: ۳ از ۴ – 〇⬤⬤⬤
یکی از نادیدهگرفتهشدهترین شغلها در سینما امدادگران اورژانس و بهیاران هستند. شاید بهعنوان خردهروایت از آنها در برخی روایتها داستانهایی را شاهد بودهایم یا برخی سریالهای تلویزیونی هم کموبیش به این شغل پرداخته باشند، اما در سینما و در قالب یک اثر درام هیچگاه تمرکز روی این شغل طاقتفرسا نبوده است.
فیلم احیای مردگان یکی از آن آثاری است که با قلم پل شریدر و کارگردانی مارتین اسکورسیزی وارد این شغل حساس و حیاتی شده بود و اتفاقاً به مقولهی افسردگی و بیخوابی آن میپرداخت.
حال آقای «ژان استفان سووِر» که او را با آثاری چون «نیایش قبل از سپیدهدم» میشناسیم سعی دارد بار دیگر وارد شهر نیویورک شود و از طریق کاراکتر با نام «اولی کراس» مخاطب را در برابر تصویری تازه از امدادگران اورژانس قرار دهد.
روایت با خیرگیهای «اولی راس» در پشت آمبولانس و قبل از اولین مأموریت خود بهعنوان امدادگر اورژانس آغاز میشود. نورهای نئونی و موسیقی متن و در همان حال صدای آژیر آمبولانس مخاطب را وارد تنشی میکند که قرار است تا انتهای فیلم شهر شلوغ همراه او باشد.
اولی راس در حال آمادگی برای آزمون پزشکی است و در همین حین برای امرار معاش وارد این شغل شده است. آقای سوور کاراکتر اصلی خود را در حین مأموریتها شخصیتپردازی میکند و در همین حین کاراکتر مکمل اثر خود یعنی «جین راتوفسکی» را بهعنوان یکی از امداگران باسابقه و همکار جدید اولی به تصویر میکشد.
آقای سوور همچون مارتین اسکورسیزی سعی دارد فشار کاری وارد بر این افراد را بهعنوان درونمایهی اثر خود قرار دهد. او برای این کار قابها را با کاراکتر اولی معنا میبخشد و دوربین هیچگاه این کاراکتر را رها نمیکند.
از آنسو کاراکتر راتوفسکی نیز با اینکه دوربین تمامقد در خدمت اولی است بهخوبی شخصیتپردازی شده و مخاطب را بدون هیچ شلوغبازی و همهمهای به روایت الصاق میکند.
آقای سوور در روایت خود سعی دارد تا جایی که میتواند از حجم دیالوگهای پینگپنگی بکاهد و از طریق نگاهها و چشمدوختنها و در نهایت مأموریتهای مختلف فشار وارده بر کاراکترها را به تصویر بکشد. باید گفت او در این کار بسیار موفق بوده و همین باعث میشود مخاطب بیشتر و بیشتر درون هیجان فیلم شهر شلوغ غرق شود.
بازی خوب شان پن و تای شریدر در فیلم شهر شلوغ بدون شک یکی از وزنههای سنگین روایت محسوب میشود. شان پن در فیلم شهر شلوغ گویی خود رات راتوفسکی است و مخاطب پس از پایان فیلم شهر شلوغ از بازی زیبای او یاد میکند و بهنوعی حس میکند که در برابر یک اثر داستانی قرار گرفته است. از آنسو تای شریدر نیز نشان میدهد تبدیل به یک بازیگر قابل اعتماد شده و قادر است از عهدهی نقشهای سنگینی همچون کاراکتر اولی کراس برآید.
ضربآهنگ فیلم شهر شلوغ با ذکاوت کارگردان همچون یک نوار قلب است. در بخش اول داستان و قبل از تثبیت شدن جایگاه اولی در میان همکاران گویی با مأموریتهای مختلف ضربان قلب روایت بالا میرود و بهمحض بیرون آمدن از محل کار و هنگام گذر در زندگی خصوصی اولی کراس با ضربآهنگی ملایم مواجه هستیم.
آقای سوور از همین ترفند تا انتهای بخش اول داستان خود استفاده میکند و باعث میشود مخاطب محکم کاراکترها را در آغوش بگیرد. اما در بخش دوم داستان با روایتی فراختر در دل شلوغیهای شهر نیویورک مواجه هستیم و مخاطب کمکم در برابر بار روانی این شغل روی کاراکترها قرار میگیرد.
اولی و جین در بخش دوم داستان گویی به مرز فروپاشی ذهنی میرسند و کارگردان از همین طریق تقدیمی خود را به شرایط طاقتفرسای حاکم بر این شغل ارائه میدهد.
فیلم شهر شلوغ روایت مردان و زنانی است که در طول شب و روز بهعنوان پیشتازان بخش درمان بر سر زخمیها، تصادفیها و بیماریها حاضر میشوند و همهی تلاش خود را برای احیای بیماران و زخمیها به کار میبندند.
در فیلم شهر شلوغ آقای سوور ردپای نماهای مالیکی و نورپردازی و نگاه اکستریم گاسپار نوئه قابل مشاهده است. تلفیق موسیقی متن و هماهنگی آن با ضربآهنگ و قابها باعث میشود مخاطب به برخی از آثار مالیک رجوع ذهنی داشته باشد و از آنسو جسارت کارگردان در به تصویر کشیدن شدت کار امدادگران اورژانس و تقابل آنها با تیرخوردهها.
مادر حاملهای که برای تسکین درد هروئین تزریق کرده و در نهایت پدری که اجازه نمیدهد فرزندش جز دعا درمانگری داشته باشد و … مخاطب را بهیاد آثار نوئه میاندازد. روایت آقای سوور یک از آن آثاریست که جایاشان در میان روایتهای سینمایی خالی بود.



