صفحه اصلی > نقد فیلم : نقد و بررسی فیلم شعله‌ور | Afire 2023

نقد و بررسی فیلم شعله‌ور | Afire 2023

فیلم شعله‌ور

نام انگلیسی: Afire

نام فارسی: فیلم شعله‌ور

محصول: ۲۰۲۳ – آلمان

ژانر: درام، عاشقانه

امتیاز: ۴ از ۴ – ⬤⬤⬤⬤

زمانی که منتقدین در نیمه‌ی اول دهه‌‌ی ۲۰۰۰ در حال تخطئه کردن «مکتب برلین»‌بودند، کریستین پتزولد و دیگر فیلمسازان این مکتب بدون توجه آثار خود را روی پرده می‌بردند. در آن زمان درون‌‌مایه‌ی روایت‌های آن‌ها سیاسی بود و به‌نوعی سعی داشتند سازگاری مردمان آلمان شرقی را با دنیای جدید و آزاد روایت کنند.

منتقدان آن زمان آثار تحت این مکتب را کسالت‌بار، سرد و بی‌روح و دارای دیالوگ‌های سنگین و پینگ‌پنگی می‌دانستند و به نوعی سعی داشتند این‌گونه عنوان کنند که این فیلم‌ها روایت ندارند.

در هر حال پتزولد کم‌کم مسیر خود را از مکتب برلین جدا کرد و در اولین اقدام خود سه فیلم را با محوریت مرگ روی پرده برد که اکنون آن‌ها را سه‌گانه‌ی روح پتزولد می‌نامیم.

این کارگردان آلمانی طی سال‌های اخیر پرکار شده است و با اطمینان می‌توان گفت حتی اثر متوسط هم ندارد و تمام آثار او با سادگی در فرم بصری و شکوفایی فیلم شعله‌ور از بهترین‌های سال بوده‌اند.

پتزولد در سال ۲۰۱۲ با فیلم باربارا نشان داد که همچنان به مکتب برلین وفادار است، اما درام‌های‌اش رنگی از جنس درهم‌تنیدگی‌های شخصی کاراکترهای اصلی‌اش با زندگی دارند و صرفاً قصد ندارد روی موضوع رئالیسم سیاسی متمرکز شود.

فیلم شعله‌ور

او در سال ۲۰۲۰ فیلم اوندین را روی پرده برد که یک تراژدی عاشقانه در زمان حال بود. حال و در سال ۲۰۲۳، پتزولد ما را به جایی دور از برلین و کلبه‌ای کنار جنگل می‌برد.

ورود‌های پتزولد به درون داستان‌های‌اش به‌یک‌باره و بدون هیچ افتتاحیه‌ای است. در این نوع روایت‌ها مخاطب به‌ناگاه در برابر کاراکتر اصلی قرار می‌گیرد و بدون هیچ پیش‌داستانی و فقط از طریق روند خطی فیلم شعله‌ور عریض پتزولد به درون زندگی و درونیات ذهن این کاراکترها می‌رود.

در فیلم شعله‌ور نیز «لئون» و «فلیکس» در یک جاده‌ی جنگلی در حال رانندگی و رفتن به کلبه‌ی پدری فلیکس هستند. ماشین‌اشان به‌یک‌باره خراب می‌شود و آن‌ها از طریق یک مسیر جنگلی به کلبه می‌رسند. ورود آن‌ها به کلبه نشانه‌ای از حضور فرد دیگری دارد و پس از تماس تلفنی فلیکس با مادرش این دو متوجه می‌شوند که یک زن با نام «نادیا» نیز در این خانه ساکن است.

فیلم همه‌چیز قراره عالی بشه | Everything's Going to Be Great
بیشتر بخوانید

پتزولد تا نیمه‌ی اول پرده‌ی اول نادیا را همچون کاراکتری رازآلود تصویر می‌کند و در این حین لئون را کم‌کم به‌عنوان کاراکتر اصلی فیلم خود در برابر مخاطب قرار می‌دهد.

او در کل پرده‌ی اول و به‌نوعی کل پرده‌ی دوم کاراکتر لئون را همچون پازلی آسان شخصیت‌پردازی می‌کند و از مواجهه‌ی او با دنیای پیرامون و کاراکترهای دیگر زیر و بم شخصیتی‌اش را معرفی می‌کند.

لئون یک نویسنده است و در حال تمام کردن رمان جدیدش است و گویی قرار است همه‌ی دنیا برای متمرکز شدن او متوقف شود. پتزولد تمام توان خود را برای شخصیت‌پردازی لئون می‌گذارد و باید گفت نقطه‌ی قوت اصلی فیلم شعله‌ور او همین شخصیت‌پردازی کامل از لئون است.

مخاطب از طریق لئون فلیکس، دیوید و نادیا را در بر می‌گیرد و به‌نوعی دیگر نیاز نیست زاویه‌دید خود را عوض کند و در تنهایی‌های این سه کاراکتر غور کند. کاراکتر لئون آن‌قدر حقیقی و قابل لمس است که روایت از طریق او دچار اعوجاج می‌شود.

پتزولد همیشه دروبین را در نزدیک‌ترین مکان ممکن به کاراکترهای اصلی خود قرار می‌دهد و اجازه نمی‌دهد مخاطب برای لحظه‌ای این شخصیت را ترک کند. در فیلم شعله‌ور نیز اگر قرار است لانگ‌شات یا اکستریم‌لانگ‌شاتی ببینیم.

همه‌اشان از زاویه‌دید لئون هستند و دوربین گاه چشمان اوست. حال در آن‌سوی فیلم شعله‌ور آتشی که به جان جنگل‌های اطراف افتاده تبدیل به کاراکتری پنهان، تقریباً ترسناک و در عین حال خطری دور می‌شود.

تا زمانی که باران خاکستر روی این کاراکترها نباریده، آن‌ها حتی نگران درگیری با آن نیستند؛‌ چرا که مشرف به آب دریا هستند و با آسودگی در آن شنا می‌کنند. این آتش، عنوان فیلم، دنیای سخت لئون، نگاه ساده‌ی فلیکس و دیوید و نادیا به زندگی با نزدیک‌تر شدن شعله‌های آتش به این خانه به یکدیگر نزدیک‌تر و نزدیک‌تر می‌شوند و قرار است سخت‌اندیشی لئون از طریق همین شعله‌ها خاکستر شود و به‌نوعی اوست که باید پالایش شود.

پتزولد در فیلم شعله‌ور سعی دارد معادله‌ی عشق را به‌آسانی ترسیم کند. لئون در روایت او در میان همه‌ی بدبینی‌ها و ترس از شکست و در نهایت غروری که خودش ترسیم کرده گرفتار شده. لئون در ابتدا از سر کنجکاوی و در نهایت از سر استیصال عاشقانه نادیا را می‌نگرد.

نقد فیلم سامورایی | ژان پیر ملویل
بیشتر بخوانید

او در این هیاهویی که در ذهن خود ایجاد کرده در معرض کاراکترهایی قرار می‌گیرد که بسیار ساده‌تر از او زندگی را در آغوش گرفته‌اند و راه در آغوش گرفتن عشق را برای خود هموار کرده‌اند. پتزولد در فیلم شعله‌ور گویی قرار است از طریق نادیا لئون را با واقعیتی مواجه کند که او هیچ‌گاه آن را نپذیرفته است.

پتزولد در روایت‌های‌اش سعی ندارد سمبلیسم را به‌اجبار به خورد مخاطب دهد، بلکه در عوض این قاب‌های او هستند که از درون‌مایه‌ی روایت سمبلی ماندگار را در ذهن مخاطب به یادگار می‌گذارند. روایت‌های پتزولد آن‌قدر عریض هستند که نیازی به خرده‌روایت‌ها نداشته باشند.

در این روایت‌‌ها پتزولد با کاراکتر خود مانند گل کوزه‌گری برخورد می‌کند و آن‌قدر با آن بازی می‌کند تا آن شکلی که می‌خواهد مقابل‌اش قرار بگیرد. به‌همین سبب است که رابطه‌ی هیجان و ضربآهنگ در روایت‌های جدید پتزولد دیگر مانند آثار هیجان‌انگیزش نیست.

ضربآهنگ ملایم روایت در خدمت شخصیت‌پردازی کاراکتر اول است و با شکل‌گرفتن تدریجی این کاراکتر هیجان نیز خود را به‌صورت انتزاعی و نه از طریق برش‌های متولی نشان می‌دهد. به زبان ساده‌تر باید گفت ذات اثر است که هیجان را می‌آفریند.

فیلم شعله‌ور

کریستین پتزولد در انتخاب بازیگر خود بسیار وسواس دارد. او از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴ و قبل از سکوت ۴ ساله‌اش در سینما همکاری مداومی با «نینا هوس» داشت. پتزولد از سال ۲۰۱۸ و با فیلم «ترانزیت» از «پائولا بیر» به‌عنوان کاراکتر اصلی زن خود استفاده می‌کند.

این را باید در تسلط کارگردان روی روایت‌های‌اش و تمرین دادن بازیگرانی محدود برای شکوفا کردن درون‌مایه‌ی آن روایت‌ها جست‌و‌جو کرد. پتزولد از آن دست فیلم‌سازانی است که پس از «سینمای نو» آلمان، توانست به‌اتفاق فیلم‌سازان معاصر دیگر سینمای کشورش را بار دیگر دچار دگردیسی کند.

دیدگاهتان را بنویسید

بیست − چهارده =