نام انگلیسی: !Oh, Hi
نام فارسی: فیلم اوه، سلام
محصول: ۲۰۲۵ – ایالات متحده
ژانر: کمدی
امتیاز: ۲.۵ از ۴
یافتن همراهی مناسب برای زندگی، از چالشهای همیشگی بشر است. در روزگار امروز که روابط بهسرعت شکل میگیرند و از هم میپاشند، فیلم «اوه، سلام!» ساختهی «سوفی بروکس» با نگاهی طنزآمیز و صادقانه به همین دغدغه میپردازد؛ اینکه چطور در دنیای مدرن میشود فهمید آیا کسی که روبهرویمان نشسته، همان «نیمهی گمشده»مان است؟
سوفی بروکس، نویسنده و کارگردان، که اولین فیلماش را در سال ۲۰۱۷ ساخته، اینبار کمدی رمانتیکی بر پایهی مضمون یادشده روی پرده برده است؛ اثری که باید دید تا چه اندازه توانسته پیام خود را در قالب ژانر اصلی به بیننده القا کند.
زوج خوشبخت و دوستداشتنی، «آیریس» (با هنرنمایی مالی گوردون) و «آیزاک» (با نقشآفرینی لوگان لرمن) تصمیم دارند تعطیلات آخر هفتهی خود را در حاشیهی شهر بگذرانند. این دیدار برای هر کدام جذابیتی متفاوت دارد.
وقتی رابطهشان به مرحلهی صمیمیت و نزدیکی میرسد، آیریس درمییابد که آیزاک از نظر تعهد، با او در یک مسیر نیست. این ناهماهنگی از کنترلشان خارج میشود و شوخی و بازیای که میتوانست برایشان خاطرهانگیز باشد، ناگهان به چالشی عمیق بدل میگردد و رابطهشان رنگ تیرگی میگیرد.
آیریس برای رهایی از مخمصهی پیشآمده، از دوست صمیمیاش، «مکس» که نقش او را «جرالدین ویسموانتان» بهخوبی و با زیبایی بازی کرده، کمک میخواهد. اما وقتی او از راه میرسد، آیریس متوجه میشود که همراه دوستپسرش، «کِنی» (با بازی جان رینولدز) آمده است؛ و اوضاع از همیشه پیچیدهتر، خندهدارتر و عجیبتر میشود.
مالی گوردون علاوه بر بازی در فیلم اوه، سلام، در مقام نویسنده نیز در کنار سوفی بروکس ظاهر شده است. فیلمنامه و طرح اصلی داستان بر آداب و رفتارهای قرارهای عاشقانه تمرکز دارد. پرسش و پاسخهای گاه ناشیانهی آیریس و آیزاک، که با صداقت اما بیپرده مطرح میشوند و یکدیگر را میآزارند، تلاشی برای شناخت از عشق میان آنهاست.
در جریان همین رویدادها، ذات واقعی هر دو شخصیت آشکار میشود و هر یک در موقعیتی قرار میگیرند که چهرهی حقیقیشان نمایان میگردد. باید دید این مواجهه به تداوم رابطه میانجامد یا به جدایی.
آیریس، آیزاک را مرد ایدهآل خود میپندارد و میخواهد به هر شکل او را برای همیشه در کنار خود نگه دارد. او میپندارد که آیزاک نیز باتوجه به رفتار و گفتارش، آیریس را برای زندگی انتخاب خواهد کرد.
روایت فیلم اوه، سلام در عین آشفتگی، درخشان و غیرمتعارف به تصویر کشیده شده است. این کمدی رمانتیک بهسرعت به جنونی عاطفی تبدیل میشود و مخاطب را از ژانری به ژانر دیگر میبرد؛ نوسانی که از نکات منفی فیلم بهشمار میرود.
بااینحال، مضمون مدرن و پیچیدهی فیلم، که بر روابط امروزی و فشارها و تعهدات ناشی از آن تمرکز دارد، از کلیشههای رایج این ژانر فاصله میگیرد. بیننده با تماشای فیلم، یاد کمدیهای عصر طلایی میافتد که هنرپیشگان برجستهی آن زمان با آنها خاطرات خوشی رقم زدند.
موسیقی فیلم و انتخاب هوشمندانهی قطعات برای سکانسهای مختلف، از نقاط قوت فیلم اوه، سلام است. استیون پرایس موسیقی گوشنوازی برای فیلم ساخته که حال خوشی به بیننده میبخشد.
هرچند فیلم در پردهی نخست رئال و عاشقانه آغاز میشود، بهتدریج با تغییر لحن و ژانر، به اثری سورئال و گاه فانتزی بدل میگردد؛ تغییری که فیلم را از یک کمدیدرام معمولی متمایز میکند و در پردهی پایانی، صحنههایی هم خندهدار و هم تأملبرانگیز پدید میآورد.
از دیگر مزیتهای فیلم، نورپردازی ملایم و قابهای چشمنواز آن است. بروکس نشان داده که میتوان با بودجهای اندک، اما با ایدهای خلاق و بازیهایی درست، فیلمی مستقل و تماشایی ساخت. بهرهگیری هوشمندانه از فضاهای داخلی و نماهای محدود اما زیبا از طبیعت و زیر آب، جلوهی بصری فیلم اوه، سلام را دوچندان کرده است.
در مجموع، نگاه خلاقانه و جسورانهی بروکس به عشق — که میتواند هم دیوانهکننده و هم شگفتانگیز باشد — شایستهی ستایش است. شخصیتپردازی دقیق و دیالوگهای حسابشده، رنگی متفاوت به فیلم بخشیدهاند.
هرچند در برخی سکانسها ریتم اثر کند میشود، اما جسارت در پرداخت به کمدیای که فراز و نشیبهای قرارهای عاشقانه را در زمان مناسب بازمیتاباند، انکارناپذیر است. فیلم اوه، سلام، ترس از تعهد را بهخوبی به تصویر میکشد. بیننده در احمقفرضشدن و فریبخوردن، با آیریس همذاتپنداری میکند و درعینحال ترس آیزاک از تعهد را نیز درک میکند.
علیرغم پایانبندی مبهم، فیلم در نهایت به درکی عمیق از عشق اشاره دارد و نشان میدهد میان نیتها و اعمال انسانها شکافی وجود دارد؛ شکافی که اگر روشن نشود، میتواند به سوءتفاهم و رنج یکی از دو سوی رابطه بینجامد.



