نام انگلیسی: Do Revenge
نام فارسی: فیلم انتقام بگیر
محصول: ۲۰۲۲ – ایالات متحده
ژانر: کمدی، درام، تینیجری
امتیاز: ۱.۵ از ۴ – 〇〇◐⬤
مصطفی ملکی
از سال ۲۰۰۲ که جنبشی در سینمای آمریکا با نام «مامبلکور» ظهور پیدا کرد، کارگردانهای بسیار کمی وارد مسیر آن شدند. در نتیجه درصد بالایی از کارگردانهایی که در حوزهی کمدی تینیجری مشغول کار بودند همان راه آثار میانه را در پیش میگرفتند.
اما از میانهی دههی ۲۰۱۰ هم کارگردانهایی تازهنفس به این عرصه وارد شدند و هم کارگردانهای زن نسبت به این عرصه تمایل نشان دادند. با اینحال بسیاری از این کارگردانها خود را وارد فضای خاکستری مامبلکور نکردهاند و سعی دارند برخی از فاکتورهای این جنبش را بهصورت کمرنگی در آثار خود بروز دهند تا بتوانند از مسیر کمدیهای میانه فاصله بگیرند.
یکی از این کارگردانهای زن «جنیفر کیتین رابینسون» است که در فیلم انتقام بگیر هم به کمدی میانه نگاه دارد و هم فاکتورهایی کمرنگ از مامبلکور را بروز میدهد.
داستان فیلم انتقام بگیر او در باب دختری از طبقهی متوسط جامعه است که در یک دبیرستان مشغول تحصیل است. «دریا» با طنازیهای مخصوص اینفلوئنسرهای اینستاگرامی جای خود را میان دانشآموزان طبقهی مرفه این مدرسه باز کرده است.
همانطور که انتظار میرود سکانس ابتدایی فیلم انتقام بگیر با ضربآهنگی بسیار بالا مخاطب را به درکی نسبی از فضای حاکم بر دنیای این نوجوانها میرساند. دریا دوستدختر جذابترین پسر مدرسه است، اما هنگامی که «مکس» ویدیوی خصوصی رابطهاش با دریا را روی یوتوب قرار میدهد.
رابطهی این دو بههم میخورد. خانم رابینسون در این بخش از داستان کاراکتر اصلی خود را وارد دورهی فروپاشی روحی نمیکند. اینجاست که کمی راه خود را از مامبلکور جدا میکند و همچنان سعی دارد فضا را همچون کمدیهای میانه شلوغ و مملو از برشهای کوتاه و مستقیم کند.
کار خوبی که او کرده وارد کردن کاراکتری دیگر با نام «النور» است که در نقطهی مقابل دریا قرار دارد. درام در لحظهای که این دو در کنار یکدیگر قرار میگیرند کمی افت میکند.
این افت بدان دلیل است که رابینسون تمام توان خود را برای دوری از زندگی خصوصی دریا به کار میگیرد. بههمین سبب است که در طول پردهی دوم خانهی دریا همچون یک خوابگاه بهنظر میرسد و مخاطب فرصت گذار در آنجا را ندارد. مشکل اصلی کمدیهای میانهی هالیوود در همین نقطه است و خانم رابینسون نمیتواند یا قصد ندارد کاراکتر اصلی خود را با مخاطب تنها بگذارد.
فیلم انتقام بگیر در نیمهی دوم خود بهصورت پینگپنگی آنچه را که تا آن لحظه دیده بودیم دچار تغییرات مداوم میکند تا پازل خود را تکمیل کند. این رفتوبرگشتها همهاشان در کاراکترهای اطراف دریا رخ میدهد و او فقط نظارهگری بیچاره است. کارگردان در این مسیر فراموش میکند که دریا را بپروراند.
دریا در این بخش از روایت تبدیل به همان کاراکتر نخنمای کمدیهای تینیجری میشود که بیآنکه کاری کند تحول شخصیتی را در خود میبیند. باز هم در اینجا با معضلی مواجه هستیم که کارگردان جسارت پرداخت مستقیم و متحورانه به درونمایهی اینفلوئنسری را ندارد.
با توجه به آثاری که خانم رابینسون پیش از این نوشته است، نمیتوان از ناتوانی او در پرداخت به این موضوع گفت. در عوض باید چنین گفت که کارگردان دوست داشته پیش از هر چیزی اثرش دیده شود و اگر توانست در لایههای زیرین روایت کمی هم به چالشهای نوجوانی بپردازد. متأسفانه باید گفت که فیلم انتقام بگیر هیچگاه به این لایههای زیرین وارد نمیشود و در همان سطح کفآلود باقی میماند.