نام انگلیسی: Eternity
نام فارسی: فیلم ابدیت
محصول: ۲۰۲۵ – کشور ایالات متحده
ژانر: فانتزی، کمدی، عاشقانه
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۳.۵ از ۴
«دیوید فرین» ایرلندی را از طریق مرور فیلم قرار با امبر میشناسیم. کارنامهی این کارگردان با فیلم «درمانشده» در سال ۲۰۱۷ وارد دنیای آثار سینمایی بلند داستانی میشود. در باب ژانر روایتهای آقای فرین باید گفت که سفر او در دنیای دلهره و درام به دنیای فانتزی کشیده است و در اثر جدید با انتزاعی شیرین از این کارگردان در باب مرگ مواجه میشویم.
انتزاعی تکراری در ذهن همهی ما هر از گاهی خود را نشان میدهد؛ انتزاعی در باب گذشته و اینکه اگر به فلان سال بازگردم چه تصمیمهایی خواهم گرفت. آقای فرین در روایت جدید خود فیلم ابدیت از این انتزاع نهایت بهره را میبرد و مخاطب را به درون دنیای پس از مرگ میبرد.
زوج «لری» و «جون» که ۶۵ سال از زندگی مشترکشان میگذرد، برای جشن تعیین جنسیت نوزاد درون شکم فرزندشان دعوت شدهاند. در این جشن لری بهیکباره فوت میکند و پس از این برش وارد دنیای پس از مرگی میشویم که لری دوباره جوان است. اما این دنیا با همهی پسازمرگهایی که دیدهایم متفاوت است.
در این دنیای کاملاً تخیلی، بهاندازهی همهی باورها ابدیتی مشخص وجود دارد و انسانها پس از یک هفته مجبور به انتخاب دنیای ابدی خود خواهند بود؛ هیچ محدودیت انتخابی هم وجود ندارد.
روایت آقای فرین تا اینجا مخاطب را درگیر برخی کلیشهها در باب دنیای لری و جون میکند و اینکه آیا لری فرصتی برای بازگشت پیدا خواهد کرد یا خیر. اما همین کلیشههای روایی را بهسرعت با قطعکردن بند بین این دنیا و دنیای زندگان رها میکند.
داستان آقای فرین از لحظهای مخاطب را درگیر هیاهوی گذشته و آیندهی انتزاعی میکند که جون نیز فوت کرده و وارد وادی پس از مرگ میشود. در این لحظه همسر قبلی او با نام «مارک» ظاهر شده و جون در برابر دو بخش مهم از زندگی خود قرار میگیرد. حال او باید انتخاب کند که در دنیای همسران خود قرار است برای ابد کدام دنیا را برگزیند. آقای فرین در فیلم ابدیت با انتخاب درست بازیگران باعث شده تا مخاطب بهراحتی درگیر دنیای این سه نفر شود.
او در گامبهگام روایت فیلم ابدیت قصد دخالت در انتخاب نهایی جون را ندارد و بهنوعی به او اجازه میدهد از گذشته تا حال سفری بهاندازهی فریمبهفریم خاطرات را داشته باشد. دنیای آقای فرین بهاندازهی همهی فانتزیهای ساخت ذهن انسان فانتزی و رنگی است.
او در این دنیای باز گویی هیچ نفرتی را نکاشته و هر انسانی را در دنیای پس از مرگ و بدون دخالت پیشفرضهای جهنم و بهشت در برابر انتخابهایی بینهایت قرار میدهد.
تنها تفاوت این انتخابهای روشن حضور ابدی در آنهاست. آنچه برای جون در فیلم ابدیت رقم میخورد، مواجهه با همان حسرتیست که در طول ۶۵ سال زندگی با لری درگیر آن بوده است؛ حسرت زندگی ناکرده با عشق جوانی، حسرت زندگی ناکرده با مردی که شاید میتوانست ثروتمندتر از لری باشد.
حال او با نگاهی دوباره به زندگی مشترک با لری باید انتخاب کند که آیا در ابدیتی بدون پایان حاضر است لری را در کنار خود داشته باشد یا در فرصت پیشآمده مارک را انتخاب خواهد کرد؟ حتی راه سوم، عدم حضور این دو، نیز بخشی از روایت است.
آقای فرین در این مسیر بارها و بارها باعث میشود مخاطب نیز همراه با جون به گذشته و حال خود رجوع کند و به انتخابهایی که آنها را در وضعیت کنونی قرار داده رجوع کند.
یکی از المانهای مثبت فیلم ابدیت این است که گاه مخاطبِ درگیر با این قصه، ناخودآگاهش را دعوت میکند تا پشیمانی از زندگی کنونی را فریاد بزند؛ پشیمانیای که شاید به قیمت ترکبرداشتن اکنونِ پر از حسرت تمام شود.
آقای فرین در داستان خود تا جایی که میتواند از رنگ نهایت بهره را میبرد تا فانتزی را از سیاهیهای پیرامونش رها کند. در فیلم ابدیت نورهای مصنوعی و استودیویی بخشی از دنیای تصنعی و بستهی پس از مرگ کاراکترهاست و همهچیز همچون برزخی نو در برابر مخاطب قرار میگیرد.
بهنوعی در فیلم ابدیت مخاطب بارها و بارها درگیر پرسش و نگاه به زندگی خود میشود و همین برای موفقیت یک اثر کافیست. فرم روایی در کنار فرم بصری مخاطب را در برابر فیلمی قرار میدهد که بهسادگی واقعیتی ترسناک و دلهرهآور همچون مرگ را تبدیل به تجربهای شیرین و فانتزی میکند.



