فیلم Hayat 2024 آقای «زکی دمیرکوبوز» گویی همان مسیر سادهای را پیش میگیرد که او طی این چند دهه دنبال کرده است. آثار او در عین اینکه میتوانند مخاطب را درگیر رخدادهای خود کنند، اما به همان میزان نیز دچار ابزوردیسمی میشوند که گویی کارگردان از طریق آن سعی دارد کاراکترهای خود را به هزارتوی عشق، انزوا و در نهایت پوچی زندگی برساند. آقای دمیرکوبوز در جدیدترین اثر خود بار دیگر مخاطب را با روایتی ساده مواجه میکند که از همان ابتدا در جستوجوی چیزی است و آن چیز تبدیل به کنه روایت میشود.
نام اصلی: فیلم Hayat 2024
نام انگلیسی: فیلم Life
نام فارسی: فیلم زندگی
محصول: ۲۰۲۴ – ترکیه، بلغارستان
ژانر: درام
ردهی سنی: ۱۴+
امتیاز: ۳ از ۴
داستان فیلم Hayat 2024 سه ساعته با سکانسی آغاز میشود که گویی همهی درونمایهی اثر درون آن قرار دارد. مهمت به مغازهی برهان آمده تا البسه و طلاهایی را که برای عروسی رضا و هجران خریداری شده بود پس دهد. هجران قبل از عروسی فرار کرده و مهمت که یک مرد سنتی است سرافکنده مغازهی برهان را ترک میکند.
روایت با روتین زندگی برهان و رضا آغاز میشود. آنها یک نانوایی دارند. برهان پدربزرگی مهربانی است که هر سپیدهدم رضا را از خواب بلند میکند، صبحانهاش را روی میز میگذارد و سپس با یکدیگر به مغازه میروند. کارگردان چون فرصت زیادی دارد این روتین روزمره را دائم به خورد مخاطب میدهد تا از طریق این تکرار به تکراری دیگر برسد.
آخر هر کدام از این شبها که رضا در حال پرسه زدن با دوستان خود است با این سوال مواجه میشود که نامزدیاش به کجا رسید. او هر بار باید جملاتی را تکرار کند و از فرار هجران بگوید. در نهایت این تکرارها به جایی میرسند که رضا مجبور به هجرت از شهرستان کوچک خود به استانبول میشود. او با قطعهعکسی ۳ در چهار بهدنبال هجران است و قصد دارد فقط از او بپرسد که چرا فرار کرده است.
کارگردان در طول بخش اول فیلم Hayat 2024 روایت خود از یکی از رویاهای رضا بهره میبرد تا داستان را به سویی دیگر سوق دهد. در این رویا هجران به جلوی در خانهی رضا میآید و از او یک لیوان آب طلب میکند. رضا هر چه میگردد در آشپزخانهاش لیوان پیدا نمیکند و در نهایت در کمال تعجب با لیوانی خالی کنار پارچ آب روبهرو میشود.
نام انگلیسی: فیلم Life
این رویا باعث میشود او عزم خود را جزم کند تا به دنبال هجران بگردد. آقای دمیرکوبوز با یک قتل مخاطب را به درون زندگی هجران میبرد تا نیمهی دوم داستان عملاً رضا حذف شود این هجران بازگشته از استانبول باشد که در مرکز قاب قرار میگیرد. در این بخش کارگردان سعی دارد هجرانی را در برابر نگاه سنتی مردمان و بهخصوص پدرش قرار دهد که تصمیم گرفته هیچ مقاومتی در برابر هیچ تصمیمی نداشته باشد.
او پس از یک فرار، اسیر شدن در دست قوادان و در نهایت ارتکاب هر عملی که منافی سنت اجتماع کوچک این شهرستان است، تنها و بیپناه جلوی در خانهی پدر ظاهر میشود. شروع این تقابل با سکانسی دلخراش مخاطب را به درون این انفعال ذهنی و عاطفی هجران میبرد. پس از این همسر مردی میانسال میشود، طلاق میگیرد و در نهایت با رویایی مشابه رویای رضا وارد بخش سوم روایت و داستان این فیلم میشود.
هدف اصلی آقای دمیرکوبوز از این روایت سه ساعته تصویر کردن داستانی عاشقانه بوده که با عشقی شیرین و فرهادی آغاز نمیشود و در عوض از طریق نگاه سنتی خانوادهها دو فرد را از دو دنیای متفاوت در برابر یکدیگر قرار میدهد. تمرد یکی از این دو مسیر سنگلاخی پدید آمدن عشق را ترسیم میکند. در بخش دوم عملاً با دختری جوان مواجه هستیم که به هر طریقی طرد شده و سعی دارد از طریق انفعال انتقام بگیرد.
در اصل با فیلم Hayat 2024 مواجه هستیم که کارگردان سعی دارد از طریق آن عشق را همچون عملی اکتسابی و بر اساس تجربه ارائه دهد. آقای دمیرکوبوز سعی دارد به تقسیم کردن روایت به دو بخش داستان رضا و داستان هجران مخاطب را درگیر روزمرههای این دو کند و در نهایت آنها را از طریق رویاهایی مشابه به یکدیگر برساند.
در این میان اما مشکل در جایی قرار دارد که کارگردان طبق قراردادی ذهنی با خود و نه با مخاطب باز هم بخشهای عمدهای از روایت را حذف میکند و حفرهی روایی ایجاد کند. او بهخوبی از این حفرهی روایی نهایت بهره را میبرد تا تقابلی که مخاطب از ابتدای داستان در پی آن است در اوج داستان شکل بگیرد و در سادگی به انتهایی ادامهدار برسد؛ انتهایی که بالاخره «دوستت دارم» را از زبان کاراکترها به گوش میرساند و این همان آرامشیست که هجران در پیاش بود.