نام انگلیسی: Troll Factory
نام فارسی: فیلم کارخانهی دروغسازی
محصول: ۲۰۲۴ – کرهی جنوبی
ژانر: هیجانانگیز، رازآلود
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۱.۵ از ۴
مصطفی ملکی
اینکه شبکههای اجتماعی طی سالهای اخیر تبدیل به فضایی برای دروغپراکنیهای گسترده شده است گزارهای صحیح بهنظر میرسد. واژهی مصطلح «ترول» در جایجای اینترنت به چشم میخورد.
این واژه را در باب اشخاصی به کار میبرند که یا بهسبب انزوا در دنیای واقعی با هویتی جعلی خود را همچون حیوانی درندهخو به جان دیگران در فضای مجازی میاندازند یا در باب گروههای سایبری شرکتها، ایدئولوژیها و هر گفتمانی که در دنیای واقعی دچار سوءظن از سوی مردمان واقعی است.
در این بین پیدا کردن خط حقیقت تبدیل به یک رویا شده است. نمونههای بسیاری را میتوان در این باب مثال زد که بهخصوص در توییتر سابق هر روز شاهد آن هستیم.
از تبلیغات غیرمستقیم یک کالا در نوشتههای حسابهای کاربری معلومالحال یا تخریب برنامهریزیشدهی چهرهای محبوب از سوی گروهی که سعی دارند به هر ترتیبی شده آن چهره را دچار خدشه کنند. فیلم جدید آقای «گوک جین آن» در همین باب است.
کاراکتر اصلی فیلم کارخانهی دروغسازی خبرنگاری با نام «ایم سانگ جین» است که کل فیلم کارخانهی دروغسازی را همچون یک راوی برای مخاطب بازگو میکند. او از انقلاب شمعهای مردمان کرهی جنوبی که منجر به استیضاح رییسجمهور وقت شد آغاز میکند.
به شروع اینترنت در کرهی جنوبی سر میزند و سپس وارد تجربههای زیستهی خود میشود. کارگردان در ابتدای فیلم عنوان میکند که فقط نامها در فیلم کارخانهی دروغسازی واقعی نیستند و کل ماجرا همان چیزی است که اتفاق افتاده است. این خبرنگار از دو تجربهی خود در مواجهه با ارتش سایبری گمنام در اینترنت پرده برمیدارد.
آقای گوک در فیلم کارخانهی دروغسازی خود خلاقیت چندانی به خرج نداده و سعی دارد از طریق برشهایی که ضربآهنگ روایت را بهشدت بالا میبرند درونمایهی سرگرمی داستاناش را تا انتها حفظ کند. او دست روی موضوع بسیار مهمی گذاشته است و بهتر بود بیشتر و بهتر در آن عمیق میشد.
اما این داستان آنقدر وارد عمق این دالانهای تودرتوی سایبریهایی که زندگیها را مختل میکنند، آبروها را در جوی آب روان میکنند و در نهایت نهادی را از عرش به فرش میکشند نمیشود. آقای گوک در این فیلم صرفاً در حال بیان سریع رخدادی است که نقل شده و دیگر هیچ خلاقیتی را بهلحاظ سینمایی و بصری به فیلم کارخانهی دروغسازی اضافه نمیکند.
داستان این فیلم درد مشترک جهان امروز است؛ دردی که در آن مردمان هر روز در برابر انبوهی از اخبار جعلی، حاشیههای دروغ و بالا و پایین شدن افراد مشهور هستند. در اینترنت کافیست با برنامهریزی یک اخبار دروغ را در جای مشخصی رها کنی و سپس شاهد این باشی که چگونه همهی جامعه، از زن خانهدار تا رسانههای رسمی و معتبر.
درگیر این دروغ میشوند. آقای گوک در فیلم کارخانهی دروغسازی بهراحتی میتوانست این ابعاد را لحاظ کند و روایت خود را از این خط مستقیمی که اسیرش شده بود نجات دهد. روایت او سادهتر و سطحیتر از موضوعی است که به آن میپردازد. همین مسئله باعث میشود مخاطب سینمای سرگرمی صرفاً آن را همچون یک داستان هیجانانگیز صرفاً سرگرمکننده بپندارد. در جامعهای که اکنون قریببهاتفاق افرادش به اینترنت اعتیاد پیدا کردهاند.
پرداخت چنین روایتهایی که این اعتیاد گاه ویرانکننده را هدف میگیرد کار سختی است که کارگردان جوان کرهای از عهدهی آن برنیامده است. اما در کنار این ضعف ساختاری باید عنوان کرد که جای چنین روایتهایی در دنیای سینما هنوز هم خالی است و فیلمسازان باید بهطور جدی به این فضا وارد شوند.
هر ساله روایتهایی در ژانرهای مختلف که به این موضوع بپردازند ساخته میشود، اما روایتهایی از این دست با موضوع ترولهای اینترنتی و بهخصوص کوتاهنوشتههای دروغ و جهتدار انجمنها و شبکههای اجتماعی پرمخاطب جایاشان بسیار خالی است.