نام انگلیسی: Final Cut
نام فارسی: فیلم کات!
محصول: ۲۰۲۲ – کشور فرانسه
ژانر: کمدی
امتیاز: ۳.۵ از ۴ – ◐⬤⬤⬤
مصطفی ملکی
در سال ۲۰۱۸ اثری از سینمای ژاپن با نام «دوربین را نگه ندار» به کارگردانی «شینیشیرو اوئدا» روی پرده رفت. اوئدا در این اثر سعی داشت با نگاهی طنز به سینمای گروه ب و آثار دلهرهی سینمای کمهزینه وارد شود. در داستان او یک کارگردان مقروض و تقریباً شکستخورده پیشنهاد کارگردانی یک اثر سکانس-پلان زامبی-اسلشر را برعهده میگیرد.
در فیلم کات! با سه بخش روبهرو هستیم؛ ابتدا همان اثر سکانسپلان را میبینیم، سپس وارد زندگی کارگردان میشویم و در نهایت حربههای گروه فیلمبرداری برای ساخت این سکانسپلان را شاهد هستیم. کنشها و واکنشهای کاراکترها در هر سه بخش باعث شکل گرفتن درام آقای اوئدا و در نهایت خلق یک اثر کمدی میشود. حال در سال ۲۰۲۲، آقای «میشل آزاناویسیوس» بازسازی این نسخهی ژاپنی را در سینمای فرانسه روی پرده برده است.
آزاناویسیوس را برخی با «بازیگر» محصول ۲۰۱۱ میشناسند و برخی دیگر با «گدار عشق من» محصول ۲۰۱۷. این کارگردان فرانسوی در طی دو دهه فعالیت حرفهای خود سعی کرده تا جایی که میتواند رگههایی از طنز را در آثار خود جای دهد. شاید تنها اثری که این خاصیت را نداشته فیلم «جستوجو» باشد.
اما فیلم «جستوجو» هم از دنیای آزاناویسیوس جدا نیست و یک بازسازی بهحساب میآید. این کارگردان فرانسوی در کنار علاقهمندی به دنیای کمدی، سعی دارد تا جایی که میتواند برخی آثار گذشتهی سینما را نیز بازسازی کند. حال او بهسراغ این اثر ژاپنی رفته است.
پس از تماشای نسخهی فرانسوی با اطمینان میتوان گفت در برابر یکی از بازسازیهایی قرار داریم که چیزی از نسخهی اصلی کم ندارد. کارگردان فرانسوی در فیلم کات! سعی دارد تا جایی که میتواند به نسخهی اصلی وفادار بماند و شاید همین مسئله باعث شود مخاطبی که اثر اصلی را مشاهده کرده دچار قیاس شود. اما بازیگردانی خوب و بهنوعی فرانسوی کردن روایت باعث دوری ذهن مخاطب از این قیاس میشود. شاید در برخی از سکانسها بتوان چنین عنوان کرد که دیالوگنویسیهای نسخهی فرانسوی بسیار گیراتر از نسخهی ژاپنی است.
از سویی دیگر کارگردان فرانسوی بهخوبی توانسته پوچی درونی فیلم کات! را تصویر کند. فیلم کات! بیآنکه بخواهد حرف اضافهای بزند همان چیزی را که باید به مخاطب نشان میدهد؛ یک پیرنگ ساده از نحوهی ساخت سکانسپلانی در سینمای گروه ب.
همهی فیلم حول این پیرنگ ساده میچرخد و مخاطب حتی برای لحظهای دچار سرککشیدنهای حاشیهای کارگردان به درونمایههای دیگر نمیشود. آزاناویسیوس حتی برای یک سکانس هم سینمای گروه ب را تخطئه نمیکند و در عوض روایت سادهی خود را ادامه میدهد. پالت رنگی او در خدمت روایت است و بههمین سبب است که همهچیز بهصورت غلوشدهای قلابی بهنظر میرسد، چرا که مخاطب همراه دوربین در حال تماشای حربههای گروه برای نمایش خون و اسلشر است.
سینما به این آثار ساده و طنز نیاز دارد. جای چنین آثاری در سینمای کمدی بسیار خالیست و اینکه هرازگاهی فیلمسازی چون آزاناویسیوس بهسراغ این روایتها برود نمیتواند خلأ آنها را در قفسهی سینما پر کند. تلاشهای بسیاری در هر سال صورت میگیرد تا چنین کمدیهایی روی پرده برود، اما سختی کار آنجاست که عدم تناسب بین روایت و گروه کارگردانی و عوامل فیلم باعث روی پرده رفتن آثاری میشود که مخاطب را از همان ابتدا دچار یأس میکند.
به اثر آقای آزاناویسیوس دقت کنید؛ ضربآهنگ فیلم کات! آنچنان بالاست که بازیگران را از نفس میاندازد. اما بازیگردانی خوب فیلمساز و بازی و درک خوب گروه بازیگری باعث میشود این اثر از ابتدا تا انتها مخاطب را همراه خود داشته باشد. شاید بهتر است چنین بگوییم که قبل از ساخت این آثار باید درک آنها تدریس شود.