نام انگلیسی: Paris, 13th District
نام فارسی: فیلم پاریس، منطقهی ۱۳
محصول: ۲۰۲۱
امتیاز: ۳.۵ از ۴ – ◐⬤⬤⬤
مصطفی ملکی
اینکه «عشق چیست؟» سوالیست که شاعران و فیلسوفان طی قرنها با آن در چالش بودهاند. قبل از هر چیز باید گفت که عشق چیزی نیست جز یک نام انتزاعی که میتواند در شیوههای گوناگون استفاده شود. همانگونه که ویتگنشتاین چنین نتیجهگیری کرده بود که معنای یک واژه استفادهی آن است. اما بدیو در گفتار خود عنوان میکند که عشق نیاز به ابداعی دوباره دارد. او میگوید که ما باید به عشق بهعنوان یک رخداد وجودی که در آن دو (یا بیشتر) نفر نگاهی متفاوت در باب زندگی و جهان را کشف میکنند، دوباره فکر کنیم.
ژاک اودیار را با زبان ساده و به شدت قصهگویاش میشناسیم. از فیلم «یک پیامبر» و «ضربانی که قلب من رد کرد» تا «برادران سیسترز» و « دیپان»، او همیشه سعی دارد کاراکترهای خود را در دنیایی کاملاً رئالیستی در برابر چالشها قرار دهد. اودیار آنقدر سلیس و روان قصه میگوید که مخاطب تا ساعتها پس از پایان فیلم پاریس، منطقهی ۱۳ همچنان درون دنیای او در حال سیر است. اودیار در اثر جدید خود فیلم پاریس، منطقهی ۱۳ بار دیگر به درون پاریس رفته و قرار است لذت، عشق و رابطهی جنسی را در قالب سه کاراکتر اصلی فیلم پاریس، منطقهی ۱۳ خود بهتصویر بکشد.
اودیار در این چهار ضلعی خود آنقدر کاراکترها را در تعامل جسمی و جنسی با یکدیگر قرار میدهد که بتواند پردهی آخر خود، یعنی عشق، را در خالصترین حالت خود هویدا کند. او برای این کار رنگ را از فیلم خود گرفته است. یکی از دلایلی که اودیار را مجاب به این کار کرده است همین درهمتنیدگی کاراکترهاست. گویا از نظر او رنگ و پالتهای رنگی این اثر را تبدیل به یک روزنامهدیواری رنگارنگ میکرد. به همین سبب است که مخاطب از همان ابتدا درگیر کاراکترها و قصهی اودیار میشود و جایی برای انحراف از داستان برای او باقی نمیماند.
ژاک اودیار با کلیدواژهی پنهان «امکان» در منطقهای از شهر پاریس چهار کاراکتر را در برابر یکدیگر قرار میدهد. فیلم پاریس، منطقهی ۱۳ او در عین سادگی و راحتالحلقوم بودن تبدیل به هزارتویی میشود که خروج از آن هر کدام از این رابطهها را تبدیل به تعریف تصویری این جملهی بدیو میکند؛ در عشق دیگر یک زاویهدید نسبت به زندگی و دنیا وجود ندارد، بلکه دو زاویهدید و جهانبینی از خاستگاههایی متفاوت به امری مشترک مینگرند.