نام اصلی: Usual Suspects
نام فارسی: فیلم مظنونین همیشگی
محصول: ۱۹۹۵ – ایالات متحده
ژانر: جنایی، هیجانانگیز
ردهی سنی: ۱۶+
امتیاز: ۳.۵ از ۴
مصطفی ملکی
سینمای «برایان سینگر» گویی با فیلم مظنونین همیشگی شروع و به اتمام رسید. او از آن دست فیلمسازانی است که شاید در یک تقاطع درگیر روایتی قابل اعتنا شده، آن را ساخته، مورد تقدیر قرار گرفته و دیگر حتی برای لحظهای توان گام برداشتن در آن مسیر را نداشته است. بههمین سبب است که برایان سینگر و مردان اکس قرابت بیشتری با هم دارند تا فیلم مظنونین همیشگی. به فیلم مظنونین همیشگی وارد میشویم و عنوانی که طبق گفتهی کارگردان همچون فیلم «محلهی چینیها» از روی تیتر روزنامهها اقتباس شده است.
برایان سینگر در اثر خود سعی دارد پلاتی همچون همشهری کین را روایت کند. اینبار بهجای بستر بیماری و رزباد و انبوهی از روایتهای منقطع در باب یک کاراکتر با ادارهی پلیس، اعترافات یک مرد و شخصیتسازی از فردی با نام «کایزر شوزه» مواجه هستیم که هیچکس حتی او را ندیده و همچون شیطانی پنهان در هر نوع جرمی دست دارد، اما هیچ ردی از او نیست.
آقای سینگر روایت را از بندری آغاز میکند که گویی هستهی کل اتفاقات است و پس از آن بهاندازهی یک پلان کاراکتر «وربال کینت» را در دفتر دادستانی کالیفرنیا تصویر میکند و به شش هفتهی قبل در نیویورک بازمیگردد. فیلمنامهی او از همان ابتدا دچار پیچشی مشخص و در عین حال نامعلوم است. یک کاراکتر علیل در حال بازگویی روایت شش هفتهی گذشته تا اکنون است و جز او شخص دیگری زنده نیست که بتواند داستان دیگری را از این شش هفته ارائه دهد.
به این نکته هم توجه کنید که شروع اتفاقات شش هفتهی پیش و تصویر شدن آنها در تقابل وربال و دادستانی است. سپس به زمان حال بازمیگردیم و ورود مأمور ویژه «کویان» به لسآنجلس و در نهایت تقابل او با وربال. پس از این دیدار و نگاه وربال به تابلوی اعلانات دفتر بازرس بهصورت جامع بار دیگر به شش هفتهی قبل بازمیگردیم.
احتمالاً در طول فلشبک دائم ناخوانا بودن بسیاری از اتفاقات شما را اذیت میکند (اگر برای اولینبار است که با آن مواجه میشوید). اما پس از تماشای فیلم مظنونین همیشگی این ناخوانایی تبدیل به داستانی جذاب از زبان کاراکتری میشود که قصهگفتن را دوست دارد.
آقای سینگر گویی هیچ قصدی در فریب مخاطب ندارد و از همان ابتدا همهی نشانهها را در اختیار مخاطب قرار میدهد. بهطور مثال به مواجههی وربال و کویال در حالیکه وربال روی صندلی نشسته و کویال گوشهی میز لم داده دقت کنید. فیلمساز در این شاتهای لو و های-انگل سعی دارد مخاطب را به این وا دارد که بپذیرد نمای زاویهدید کاراکترها در اختیار او نیست و صرفاً خودبرترپنداری کویال و نمایش خودحقیرپنداری وربال توجه او را به خود جلب کند.
بههمین سبب است که باقصهگویی مواجه هستیم که گویی تنش را دوست دارد و علیرغم مصونیت کامل وارد اتاقی میشود که همه سعی دارند در آن مچ او را بگیرند.
داستان آقای سینگر و مخمصهی آقای مان در یک سال روی پرده رفته است. اما زمانی که به دو اثر نظر میکنیم شاهد این هستیم که ساختار سینمای آقای سینگر در این فیلم به سینمای کلاسیک شباهت دارد؛ از موسیقی متن روی تصویر گرفته تا روند شکلگیری رخدادها.
از سویی دیگر غیر از همشهری کین میتوان پیچش روایی این اثر را در آثاری چون «غرامت مضاعف» و « فیلم راشومون از آکیرا کوروساوا » هم مشاهده کرد. اما روایت آقای سینگر تفاوت بسیاری دارد و آن هم این است که تکراوی اتفاقات از همان ابتدا به مخاطب نشان میدهد که قابل اعتماد نیست و هر آن چیزی که نقل میکند و هر آن شخصیتی که به کاراکترها میدهد گویی در جعبهی سربهمهر هستند که هیچگاه باز نخواهد شد.
مخاطب پس از پایان فیلم مظنونین همیشگی نمیداند دن کیتن در ذهن کویال حقیقیست یا دن کیتنی که خودش دیده و وربال آن را تعریف کرده است. این تعلیق ابدی شاید همانیست که باعث شده تماشای مظنونین همیشگی هر بار مملو از پرسشها و نشانههای جدید باشد.