نام انگلیسی: Just Remembering
نام فارسی: فیلم فقط کمی خاطرهبازی کردم
محصول: ۲۰۲۱ – ژاپن
ژانر: درام، عاشقانه
امتیاز: ۳ از ۴ – 〇⬤⬤⬤
مصطفی ملکی
«دایگو ماتسویی» ۳۷ سال دارد، اما بهاندازهی یک کارگردان باتجربه آثار سینمایی روی پرده برده است. او تا پیش از این اثر در دنیای کمدیهای هجو و ابزورد سیر میکرد.
اما در این اثر با روایتی عاشقانه از او طرف هستیم. ماتسویی از سال ۲۰۲۰ تاکنون ۵ اثر را روی پرده برده که در بین آنها این اولین روایتیست که به مرور آن میپردازیم. ماتسویی در این اثر علاقهی وافر خود را به جیم جارموش و اثر زیبای او، «شب روی زمین»، نشان میدهد.
فیلم فقط کمی خاطرهبازی کردم با دو نما از تاکسی مشکی توکیو که «یو» رانندهی آن است آغاز میشود و تأکید ویژهای روی سال ۲۰۲۰ دارد. پس از این دو نمای شهری زیر باران به درون خانهی «ترو» میرویم.
او به گربهی خود غذا میدهد، رادیو را روشن میکند و کمی ورزش صبحگاهی انجام میدهد، لباس میپوشد و از خانه خارج میشود. در بین راه مردی را روی نیمکت پارک محله میبیند که دائم از انتظار برای رسیدن معشوقه میگوید و سرانجام به محل کار میرسد.
ترو اپراتور نور یک سالن تئاتر است. این را هم فراموش نکنیم که پوستر بزرگی از «شب روی زمین» بالای تختخواب ترو قرار داشت. به موازات زندگی ترو وارد روزمرگی «یو» میشویم. او رانندهی تاکسی است. ماتسویی برای آشنایی بیشتر مخاطب با او کمی همراه این زن و مسافراناش میشود. دوران سخت شیوع کووید-۱۹ است و این را میتوان از تلاش سخت یو در خیابانهای خلوت توکیو مشاهده کرد.
پارهی ابتدایی فیلم زندگی این دو کاراکتر را به موازات یکدیگر نشان میدهد و قبل از اولین فید-اوت طولانی چشمان یو درگیر تمرین ترو روی سن تئاتر میشوند. پس از این فیلم فقط کمی خاطرهبازی کردم مسیر خود را از پایان آغاز میکند تا به سرآغاز برسد.
داستان از اینبهبعد با هر فید-اوت طولانی یک یا دو سال به عقب میرود و درست در روز تولد «ترو» حوادث را مرور میکند؛ هر سال مرور فقط یک روز و آن هم روز تولد مردی را که تبدیل به عشق ماندگار دختر تاکسیسوار شده است مشاهده میکنیم.
فیلمساز در سینما گویی زمان را در بر میگیرد و مخاطب و کاراکترها را از زمان خطی و روبهجلو جدا میکند و در میان گذشته و حال و آینده غوطهورشان میکند. آقای ماتسویی در این اثر بهخوبی این خط برعکس زمانی را مقابل مخاطب قرار میدهد تا به سرچشمهی فوران عشق دو کاراکتر خود برساند.
اثر او شاید هیچ ارتباطی با درونمایهی فیلم فقط کمی خاطرهبازی کردم جارموش نداشته باشد، اما در چند نما ادای دینی زیبا به این فیلم ماندگار کرده است؛ بهخصوص اپیزودهای لسآنجلس و هلسینکی.
ماتسویی در فیلم فقط کمی خاطرهبازی کردم با ضربآهنگی پائین مخاطب را تبدیل به مهمان یکروزهی سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۱۶ در زندگی یو و ترو میکند. آنها اکنون در دو دنیای متفاوت زندگی میکنند و گویی دیگر هیچگاه یکدیگر را نخواهند دید.
اما فیلم فقط کمی خاطرهبازی کردم ذرهذره آنها را به نقطهای میرساند که برای اولینبار یکدیگر را در آغوش گرفتهاند. فیلم فقط کمی خاطرهبازی کردم مخاطب را کمی بهیاد «لالالند» و حسرت عشقی که پایاناش فرسنگها جدایی بود میاندازد.
ترو در این فیلم رقصندهای شکستخورده است که پس از آسیبدیدگی دیگر نتوانست روی سن برود. از آنسو یو گویی همیشه ثابتقدم مانده و بیآنکه بخواهد خود را ذرهای از روتین زندگیاش جدا کند پابهپای ترو پیش آمده است.
تدوین سادهی فیلم شاید همان چیزی است که این گذر زمان و موتیفهای تکرارشوندهی آن را گاه شیرین و گاه تلخ جلوه میکند؛ درست مانند آن مردی که در این بازگشت زمانی بالاخره دستهگل خود را روی نیمکت پارک به معشوقه هدیه میدهد. فیلم فقط کمی خاطرهبازی کردم روایت حسرتها در سپیدهم صبحگاهان است.