نام انگلیسی: The Day I Died: Unclosed Case
نام فارسی: فیلم روزی که مُردم: پروندهی بستهنشده
محصول: ۲۰۲۰
محصول کشوره: کره جنوبی
امتیاز: ۲ از ۴ – 〇〇⬤⬤
سارا
«جونگ-سه-جین» دختری نوجوان است که با نوشتن وصیتنامهاش بر لبهی پرتگاهی رفته است تا خود را به پایین پرتاب کند. او که برای شهادت دادن در برابر پدر خلافکارش، تحت مراقبت پلیس قرار گرفته، به جزیرهای فرستاده شده اما حالا جز یأس و ناامیدی چیزی را در خود حس نمیکند و تنها راه آرامش خود را رفتن از این دنیا میداند.
از سوی دیگر «کیم-هیون-سو» کارآگاهیست که در کشمکشی دردناک میخواهد دلیل رفتن و خیانت همسرش را درک کند. او نمیداند چرا همسرش به او خیانت کرده و از همه مهمتر چرا او متوجه این خیانت نشده است. این کشمکش او را خسته و ناراضی کرده اما میخواهد هر طور که شده دوباره زندگیاش را از سر بگیرد.
فیلم روزی که مردم: پروندهی بستهنشده داستانی موازی از دو شخصیت متفاوت است که هر یک تلاش میکند راهی برای زندگی کردن بیابد. هیون-سو که بیش از بیست سال اختلاف سنی با سه-جین دارد در مسیر روایت فیلم روزی که مُردم داستان خود را هر چه بیشتر و بیشتر مشابه با داستان سه-جین میبیند و حس همدردی شدیدی را در خود با او احساس میکند.
هیون-سو نمیتواند علت خیانت همسرش را به خود بفهمد چنانکه سه-جین نمیتواند علت خلافکار بودن پدرش را درک کند. هیون-سو خود را سرزنش میکند که چرا در تمام این مدت طولانی نتوانسته متوجه خیانت همسرش شود و سه-جین نیز خود را سرزنش میکند که چرا متوجه خلافکار بودن پدرش نشده است.
هیون-سو خود را عمیقاً تنها و شکسته میبیند چنانکه سه-جین هیچکس را در اطراف خود ندارد تا با او همراه باشد. هیون-سو مورد خیانت کسی قرار گرفته که بهشدت او را دوست میداشته و سه-جین از سوی برادر و پدرش خود را رهاشده احساس میکند.
همین شباهتهاست که رفتهرفته در مسیر داستان منجر به ارتباط احساسی عمیق میان این دو تن میشود و هیون-سو را بر آن میدارد تا علت خودکشی سه-جین را کشف کند. پلیس محلی گزارش داده که سه-جین خود را از بالای صخرهای به پایین پرتاب کرده و اما به دلیل طوفانی سهمگین هرگز جسد او یافت نشده است. پس کارآگاه هیون-سو برای تحقیق و بستن پروندهی خودکشی این دختر نوجوان راهی جزیره میشود.
فیلم روزی که مردم: پروندهی بستهنشده با پرداخت دقیق به شخصیتهای خود و البته بازی بسیار خوب بازیگران این شخصیتها توانسته است ما را هر چه بیشتر با احساسات درونی آنها همراه کند.
بازیگر نقش هیون-سو البته که در این میان بسیار بیشتر از دیگر شخصیتها میتواند حس درد و تنهایی و شکست را به مخاطب خود نشان دهد، حتی خشمی که از رخداد این اتفاقات در او نهفته شده است را هم میتوان در لحظاتی دید. شخصیت زن لالی که در جزیره قرار است در مسیر داستان اثرگذار باشد هم شخصیتی قوی با بازی خوب بازیگر آن است.
اما آنچه باعث شده فیلم روزی که مُردم نتواند پای خود را فراتر از یک فیلم متوسط گذارد مدت طولانی صدوبیست دقیقهای آن است که مسیر فیلم روزی که مُردم آهسته و البته گاهی خستهکننده است.
برخلاف بسیاری از فیلمهای آسیایی که همواره روند آهستهی آنها به شکلگیری محتوای داستان کمک بسیاری میکند روند ساده و بدون پیچش خاص فیلم روزی که مُردم باعث شده که مدت زمان آن طولانی دیده شود و منجر به ملال بیننده گردد.
از سوی دیگر فیلم روزی که مُردم ابهاماتی نیز در خود دارد. رابطهی میان هیون-سو و همسرش در داستان برخلاف احساسات هیون-سو دستکم گرفته شده و همین امر شاید گاهی حتی احساسات عمیق او را هم تحتتأثیر قرار داده است. همچنین علت تحت مراقبت قرار گرفتن سه-جین توسط پلیس نیز چندان روشن نیست و همین امر دورشدن او را از دوستان و خانهاش کمی اغراقآمیز کرده است.