نام انگلیسی: Riders of Justice
نام فارسی: فیلم راکبان عدالت
محصول: ۲۰۲۱
امتیاز: ۳.۵ از ۴ – ◐⬤⬤⬤
سارا
دختر نوجوانی با پدربزرگ کشیش خود از فروشندهای خیابانی درخواست یک دوچرخهی آبی میکند. فروشنده به آنها وعده میدهد که مدتی بعد این دوچرخه را آماده خواهد کرد. کمی بعد یک ون مشکی در کنار یک دوچرخهی آبی قفلشده میایستد و مردانی از داخل ون آن دوچرخه را بهراحتی میدزدند.
این دوچرخهی آبی متعلق به «ماتیلدا» بود پس او فردای آن روز برای رفتن به مدرسه دچار مشکل میشود و مادرش میخواهد او را با ماشین برساند، اما ماشین روشن نمیشود. در همین حین مارکوس، پدر ماتیلدا، که در افغانستان است، تماس گرفته و آمدن خود به خانه را عقب میاندازد.
مادر ماتیلدا که از این موضوع ناراحت شده تصمیم میگیرد با دخترش امروز را به شهر رفته و از با هم بودن لذت ببرند، اما در هنگام برگشت قطار زیرزمینیای که بر آن سوار شدهاند دچار سانحه شده و مادر ماتیلدا در آن میمیرد. از سوی دیگر یک مهندس داده، اُتو که صندلی خود را به مادر ماتیلدا داده است، از این سانحه زنده بیرون میآید.
فیلم راکبان عدالت داستانی انتقامجویانه دارد که در آن مارکوس میخواهد انتقام مرگ همسرش را از مسببان آن بگیرد. داستانی شبیه به فیلمهایی چون «ربودهشده» و «بدون توقف»، اما فیلم راکبان عدالت تفاوت بسیار فاحشی با فیلمهای ذکر شده دارد.
ما قرار نیست در این فیلم یک اکشن سفت و سخت را ببینیم که در آن مارکوس به عنوان قهرمان داستان تمام مسببان این اتفاق دردناک را به کام مرگ بکشاند و با صدای شلیک گلولههای متمادیای که در فیلم راکبان عدالت شنیده میشود ما را مجاب به دیدن آن کند، بلکه ما با داستانی روانشناسانه با شخصیتهای متنوع روبهرو هستیم که هر یک با داشتن مشکلات خاص خود سعی میکنند در این مسیر بهترین خود را نشان دهند. فیلمی که در آن صدا و مکالمات شخصیتها بسیار بیشتر از صدای گلولههای تفنگ شنیده میشود.
فیلم راکبان عدالت در مسیر روایت خود یکبهیک به هر کدام از شخصیتهای خود میپردازد و با نشان دادن مشکلات این افراد با قرار دادنشان در موقعیتهایی که آنها را به یاد گذشته میاندازد، توانسته است کاملاً ملموس تمام این افراد را به ما نشان دهد. حتی رفتارهای ماتیلدا و دوستپسر او نیز در فیلم دستکم گرفته نشده است. از سوی دیگر سه شخصیت مهم داستان با اختلالات رفتاریای که دارند سکانسهای طنزآمیز تلخی را هم ایجاد کردهاند.
سکانسهایی که علیرغم تلخ و تاریک بودن اتفاقات آن با رفتارهای بچهگانه و نابلد این افراد باعث میشود خنده نیز بر لب ما بنشیند. خندههایی که در بعضی سکانسها البته که شیرین نیز هستند و دقیقاً به خاطر همین شخصیتهایی که این افراد دارند و شاید هیچگاه بزرگ نشدهاند، رخ میدهند.
درواقع فیلم راکبان عدالت همانطور که خشم نهفته در شخصیت اصلی خود را به خوبی نشان داده، شخصیتهای دچار کمبود دیگر خود را هم بهخوبی به تصویر کشیده است. ازاینروست که سخت خواهد بود اگر به مارکوس لقب قهرمان داستان را بدهیم.
روند دومینووار و البته متعجبکنندهی فیلم که در طی مسیر خود بارها دچار تغییر در داستاناش میشود و ما را هیجانزده و متعجب میکند هم باعث میشود که هیچچیز در آن قابلپیشبینی نباشد و دیدن آن هر لحظه لذتبخشتر و درعینحال قابلدرک شود. نام فیلم هم از یک طنز درونی برخوردار است که راکبان عدالت را از وجه و دیدی دیگر نشانمان میدهد. راکبان عدالتی که هم نام گروه خلافکار داستان است و هم قرار است در درونمایه نام گروهی باشد که آنها را بهکام مرگ میبرد.
«مس میکلسن» که بهخاطر بازی در فیلم «سیاهمست» بسیار ستوده شد، این بار در نقش پدری دیگر با شمایلی دیگر و نیز رفتارهایی دیگر باز هم توانسته نقش خود را بهزیبایی بازی کند چنان دیگر بازیگرهای بسیار خوب فیلم. در این میان نباید از موسیقی و نمای دوربین و میزانسن کلی فیلم نیز دور ماند.
موسیقیای که بنا به پیرنگ اصلی فیلم راکبان عدالت قرار نیست مدام هیجانانگیز باشد و دوربینی که با وجود کاراکترهای زیاد موجود در داستان توانسته تمام شخصیتها را بهخوبی در قابهایی حسابشده نشانمان دهد.
مدیومشاتها و کلوزآپها همگی در جای خود توانستهاند احساسات یکی از کارکترها یا چند تن از آنها را در کنار هم به تصویر بکشند و لانگشاتهایی که در بسیاری موارد سعی کردهاند تنهایی و غم درونی شخصیتها نشان دهند.
«آندرس توماس ینسن» کارگردانی که هر چند سال یکبار فیلمی را میسازد و بیشتر نویسنده است تا کارگردان، بعد از آخرین فیلماش در سال ۲۰۱۵ که آن هم فیلمی خاص و زیبا بود بهنام «انسان و مرغ»، این بار نیز توانسته است ما را با خود همراه کند و لذت دیدن فیلمی دوساعته و زیبا را به بینندهی خود منتقل نماید.