نام انگلیسی: The Friend
نام فارسی: فیلم دوست
محصول: ۲۰۲۵ – ایالات متحده
ژانر: درام
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۳ از ۴
مصطفی ملکی
«اسکات مکگهی» و «دیوید سیگل» دیگر وارد سومین دهه از همکاریاشان شدهاند. آنها در طول این سهدهه دنیاهای مختلف کاراکترهای خود را در ضربآهنگی بهشدت ملایم و دارای خلأ مقابل چشم مخاطب قرار دادهاند.
آخرین فیلمی که از این زوج کارگردانی مرور کردیم «فیلم داستان مونتانا» بود که یک خانواده را بار دیگر در برابر یکدیگر قرار میداد و از دل آن رنج فقدان، تحقیرهای گذشته، قدرت پذیرش حال و در نهایت تصمیم برای آینده مشهود بود.
حال این زوج کارگردانی بار دیگر قرار است مخاطب را در برابر همین مفاهیم اما از طریق کاراکترهای دیگر و در شهر نیویورک قرار دهند. فیلم دوست را میتوان دومین اقتباس پیدرپی از آثار خانم «سیگرید نونز» خطاب کرد.
پس از آقای آلمودورا با فیلم اتاق کناری، حال نوبت به این زوج کارگردانی رسیده تا بار دیگر به درون سطور خانم نونز گام بردارند؛ نویسندهای که گویی به خوبی رنج فقدان و سوگ را میشناسد.
داستان از انتزاع «والتر» با روایتگری خودش آغاز میشود؛ انتزاعی که راویاش مرده و همین انتزاع نیز از طریق واسطهی ذهنی «آیریس» در برابر ما قرار میگیرد. والتر دیگر وجود ندارد. او خودش را کشته است و هیچکس نمیداند علت این کار چه بوده.
حال از زمانی وارد فیلم دوست میشویم که گویی همهی اطرافیان او حس مشترک عشق و نفرت را توأمان نسبت به او دارند؛ از دختر جوانی که مادرش معشوقهی یکشبهی پدر بوده تا آیریس که دانشجوی مورد دلخواه والتر بوده و حتی او لمس تن را در برابر والتر تجربه کرده تا زنانی دیگر که هر کدام علیرغم رها شدن از سوی والتر، گویی همچنان در فقدان او به سوگ نشستهاند.
اشتباه نکنید، فیلم دوست قرار نیست به کنکاش در باب والتر و فلشبکهایی بهسوی گذشتهی او گام بردارد. در عوض قرار است از طریق سگ والتر با نام «آپولو» سوگ را بهگونهای دیگر ملاحظه کنیم. والتر سگ خود را برای نگهداری به آیریس سپرده است؛ این را همسر آخر و همان بیوهی کنونی والتر در یک جلسهی حضوری خطاب به آیریس میگوید.
اما حفرهی ماجرا این است که آپولو از نژاد گریت دین است و اکنون نزدیک به هفت سال عمر دارد؛ عمر متوسط این سگها نیز بین ۷ تا ۱۰ سال است. همین امر گویی از همان ابتدا آیریس را دچار فروپاشی میکند، اما گویی قرار است او همدم آخر اپولو لقب گیرد.
فیلم دوست بیآنکه زوج کارگردانی ادعایی داشته باشند یک رازآلود قابل احترام است. با تکرار جملهی «چه اتفاق واسه سگه میافته؟» گویی وارد دنیایی شدهایم که والتر بهسبب عدم توانایی در مواجهه با فقدان آپولو جان خود را گرفته و حال از آیریس تقاضا میکند که این سگ را در مواجههاش با مرگ همراهی کند.
داستانی ساده، اما کاملاً منطبق بر پیچشهای رواییای که دنیای دو کاراکتر والتر و آیریس را بهعنوان نویسنده بهخوبی توصیف میکند. زوج کارگردانی مکگهی و سیگل از همان ابتدای فیلم دوست تسلطی قابل اعتنا را روی روایت دارند.
داستان فیلم دوست آنها برعکس روایت آقای آلمودوار گویی واقعاً دنیایی را توصیف میکند که خانم نونز در رمان خود ترسیم میکند. در فیلم آقای آلمودوار با توحشی از هجوم المانهای سینمایی این کارگردان اسپانیایی به درون سطور رمان مورد اقتباس مواجه بودیم که در نهایت به تعادلی نرسیدند.
اما در فیلم «دوست» گویی دنیای زوج کارگردانی و خانم نونز نسبت به آن دیگری دور نیست و همین سبب میشود تا عنوان فیلم همچون مفهومی دچار تغییر بارها و بارها در ذهن مخاطب مرور شود.
در این میان نیز نباید از بازی مثل همیشه ساده و در عین حال قدرتمند «نائومی واتس» چشم پوشید. از سوی دیگر حضور اندک والتر در انتزاعات ذهنی آیریس و تقابل و همراهی «بیل مورای» و نائومی واتس قابهایی را بهتصویر میکشند که سینما خیلی از آنها را در آثار مختلف به مخاطب خود بدهکار است.