نام انگلیسی: Here
نام فارسی: فیلم اینجا
محصول: ۲۰۲۳ – بلژیک
ژانر: درام
امتیاز: ۳.۵ از ۴ – ◐⬤⬤⬤
مصطفی ملکی
آقای «باس دووس» در جدیدترین اثر خود فیلم اینجا سفری کاملاً شهری را در دل شهر بروکسل تصویر میکند. «استفان» کارگر ساختمان است و روایت بیآنکه ابتدا از درون زندگی او آغاز شود، فاصلهای معنادار را در پس درختانی که شهر و آسمانخراشهایاش را در بر گرفتهاند درون قاب میآورد.
کارگردان بدون اینکه دچار تعجیل شود اجازه میدهد تا مخاطب هم فضای فیلم اینجا را درک کند و بهشیوهای کنایی دو کاراکتر اصلی را از طریق نشانهها در بر بگیرد.پس از این قاب ابتدایی و ساکن، وارد زندگی استفان میشویم و همراه او از آخرین روز کاریاش قبل از تعطیلات تا آپارتمان محل سکونتاش میرویم.
آقای دووس در فیلم اینجا طول بازگشت استفان از محل کار تا خانه دیالوگها را همچون همهمههایی در برابر مخاطب قرار میدهد. اما زمانی که استفان به درون آپارتمان خود میرود، کارگردان بازی با نورها را آغاز میکند.
این کارگر شبها نمیتواند بخوابد و بهنوعی دچار دلتنگی برای خانه شده است. استفان در بلژیک مهاجر است و کارگری میکند و اکنون که ما درون زندگی او قرار داریم او بینهایت دلتنگ خانه است. استفان در مکالمه با هر کدام از کاراکترها چنین میگوید که ممکن است تا مدتی بازنگردد و همراه مادرش زندگی کند. آقای دووس این دلتنگی را درون سفرهای شبانهی این کارگر آرام تصویر میکند.
پس از دقیقهی ۱۸ فیلم اینجا و شنیدن اولین بخش از موسیقی متن فیلم اینجا با مونولوگی از راوی چینی مواجه میشویم که در حال تعریف کردن نوعی گمگشتی لحظهای است؛ زمانی که برای لحظهای نمیتواند اسامی را بیان کند و جملات را در پی هم بیاورد. پس از این روایت وارد زندگی این گیاهشناس چینی میشویم که در دکترای گیاهشناسی مشغول تحصیل و تحقیق است. او بهدنبال خزههاست و حتی در میان درز دیوارها نیز آنها را حس میکند.
پس از معرفی این دو دنیا پازل آقای دووس تکمیل شده و حال مخاطب منتظر رو در رویی این دو کاراکتر است. اما آقای دووس بیآنکه برشی اضافه را در اثر قرار دهد و بدون هیچ تعجیلی و از طریق گذر شبانهی استفان به رستوران چینی این دو را در برابر یکدیگر قرار میدهد.
در فیلم اینجا قرار نیست عشقی از جنس ملودرام شاهد باشیم که برافروخته و خاموش و دوباره شعلهور شود، برعکس دو انسان را در دو دنیای متفاوت شاهد هستیم که از طریق گذرهای جنگلی هایدگری در برابر یکدیگر قرار میگیرند.
آنچه در فیلم اینجا آقای دووس بیش از هر چیزی باعث لذت است ترکیب زیبای خطوط منظم ظهری و درهمآمیختگی آنها با گیاهان سبز است. گویی استفان دیگر از این خطوط منظم خسته شده و هر بار و در هر سفر روزانه و شبانه خود را به آغوش این محیط سبز میاندازد.
استفان انسانی از جنس ایدهآلهای انسانی است. او قبل از سفر خود سبزیجات درون یخچال را به دوستان دیگرش هدیه میدهد و در نهایت با سوپی که از آن سبزیجات درست شده، پیغامی عاشقانه و در سکون را برای دختر خزهشناس ارسال میکند.
فیلم اینجا آقای دووس در سینمای تجربیست، اما هیچ پیچیدگی کمرشکنی ندارد و قصهای ساده را بین دو کاراکتر در میان همهمههای شهری روایت میکند؛ کارگری ساده که همهی ایدهآلهای انسان آرمانی فلاسفه را در خود دارد و داستان عشق سادهی او و ابراز سادهتر آن.