نام انگلیسی: Mantis
نام فارسی: فیلم مانتیس
محصول: ۲۰۲۵ – کرهی جنوبی
ردهی سنی: ۱۵+
ژانر: اکشن، هیجانانگیز
امتیاز: ۱ از ۴
مصطفی ملکی
ساختار قدرتمند اکشنی چون فیلم بوکسون را بکش در سال ۲۰۲۳ و آب از دهان نتفلیکس جاری شدن همان و ساختن چنین اسپینآفی نیز همان. فیلم بوکسون از آن دست آثار اکشنی بود که تقریباً مخاطب را در مسیر همان روایتهای نو اکشن پس از ۲۰۱۴ میانداخت.
به نوعی فیلم مانتیس خلاف جهت تمام تلاشهای پر از حماقت برخی استودیوهای هالیوودی برای رهایی از قهرمان مرد اکشن و امالهکردن قهرمانهای نو در قالب زن، شنا کرده بود.
«فیلم بوکسون را بکش» در سال ۲۰۲۳ تبدیل به اثری شد که مخاطب سینما بهراحتی با آن ارتباط برقرار میکرد و در پسایای ذهن خود آن را همچون یک اکشن موفق ثبت میکرد تا هر از گاهی برای تماشا به آن سر بزند.
حال نتفلیکس سعی کرده اسپینآفی را در برابر مخاطب قرار دهد که افتتاحیهاش همزمان با تلاش بوکسون برای رهایی از دنیای قاتلان زیرزمینی آغاز میشود و متن اصلی داستان در آشوب پس از سقوط اصلیترین مقر این آدمکشها جریان دارد.
افتتاحیهی اثر نشان میدهد که عملاً بازیگران نیز چندان ارتباطی با دنیای فیلم مانتیس برقرار نکردهاند و صرفاً از طریقهای کاراکترهای استریوتایپ سینمای کرهی جنوبی سعی در تیپسازی در سریعترین زمان ممکن دارند.
در همین افتتاحیه با صحنهای اکشن مواجه میشویم که بهجرأت میتوان آن را یکی از ضعیفترین طراحیها و پرداختهای صحنههای اکشن در تاریخ سینمای کرهی جنوبی پنداشت. به نوعی چنین اکشنی که ترکیبی از اضافات کامپیوتری و سیمهای نامرئی و تا حدی بدلکاران است در همان ابتدا مخاطب را از روایتی که قرار است مقابلش قرار بگیرد ناامید میکند.
از عجایب فیلم مانتیس نویسندگی آقای «بیونگ سونگ هیون» است که خودش «بوکسون را بکش» را روی پرده برد. کارگردانی فیلم مانتیس نیز بر عهدهی کارگردان تازهکاری با نام «لی تائه-سئونگ» است.
این ترکیب نگرانکننده حاکی از آن است که حتی کارگردانی که یک اثر موفق دارد نیز بهراحتی میتواند روایت قبلیاش را با یک ادامهی بسیار ضعیف و سفارشی در مسیر سقوطی روایی قرار دهد.
داستان فیلم مانتیس حول آدمکشی با نام «هان-اول» روایت میشود که همه او را جانشین برحق بوکسون میشناسند. اما با اتفاقاتی که در دنیای بوکسون افتاد، حال همهچیز تغییر کرده و هان-اول که به مانتیس شهره است تصمیم میگیرد بههمراه «جه-یی» و چندتن دیگر از دوستانش شرکتی کوچک را برای سفارشات مختلف تأسیس کنند.
مشکل آقای لی و شاید قبل از آن، آقای «بیونگ»، این است که با تنبلی همهچیز را برعهدهی فیلم بوکسون گذاشتهاند و در فیلم مانتیس عملاً نه شهر را و نه دنیای پیرامون کاراکترها را روایت میکنند.
در نتیجه داستان و شخصیتهایاش و مهمتر از همه فلشبکهای هرکدام از این شخصیتها و احساساتی که بین آنها جریان دارد تبدیل به بازی تیپهای زنگزده و کلیشههای قالببندینشده میشود. آقای لی در اثر خود هیچ حرفی برای گفتن ندارد و عملاً در حال ارائهی یک اثر سفارشی است.
فیلم مانتیس پتانسیل بسیار بالایی برای غلیان احساساتی چون سرخوردگی، کینه، عشق و نفرت و در نهایت ازخودگذشتگی را در خود دارد. اما کارگردان گویی فقط قصد داشته همچون یک تیزر تبلیغاتی مخاطب را در برابر این دنیای ناقص قرار دهد که بهصورت تیتروار در حال مرور این احساسات درون شخصیتهای مختلف است.