نام اصلی: Det andet offer
نام فارسی: فیلم قربانی دوم
محصول: ۲۰۲۵ – دانمارک
ژانر: درام
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۲ از ۴
سارا
در فیلم قربانی دوم «الکس» در بخش مغز و اعصاب بیمارستان پزشک ماهری شناخته میشود. او در شیفت شلوغ خود به دلیل نبود یکی از همکاراناش مجبور است کار او را هم انجام دهد. در میان شلوغی مراجعهکنندگان پسری جوان به همراه مادر خود از سردرد گلایه میکند.
الکس پسر را معاینهای سرپایی کرده و او را به دلیل نداشتن علائمی خاص راهی خانه میکند. پسر هنوز از در بیمارستان خارج نشده، دچار حمله شده و نقش بر زمین میشود.
زمان زیادی نمیگذرد که با انجام آزمایشهای بیشتر مشخص میشود که این پسر دچار مرگ مغزی شده و دیگر هرگز از کما بیرون نمیآید. حال الکس باید با این واقعیت که اشتباه کرده است زندگی کند.
سالهاست درامهای سریالی پزشکی در تلویزیون طرفداران بسیاری را متوجه خود کردهاند. از سریال خاص «دکتر هوس» گرفته تا سریال «آناتومی گری» که از سال ۲۰۰۵ تاکنون، بیش از بیست سال، ۲۲فصل را در برابر دیدگان مخاطباناش قرار داده است.
«رزیدنت»، «نیوآمستردام»، «پزشک خوب» و بسیاری دیگر از سریالهای پرطرفدار و حتی هیجانانگیز در این زیرژانر تلویزیونی قرار گرفتهاند و البته که طرفداران پیگیر و علاقهمند زیادی هم دارند.
اما همانقدر که تلویزیون به این زیرژانر توجه ویژه دارد، سینما آثار خاصی را در این بخش روی پرده نبرده است و شاید جای آن در سینما خالی باشد.
«زنینی الکینگتون» که آموزش فیلمسازی خود را به تازگی و در سال ۲۰۲۱ به پایان رسانده، بعد از ساخت چند فیلم کوتاه از سال ۲۰۱۷ در سال ۲۰۲۵ اولین تجربهی فیلمسازی خود را از سر گذرانده است.
او که در خانوادهای بزرگ شده که در کارهای درمانی و بیمارستانی کار میکنند با کمک خواهر پزشک خود سعی کرده اولین فیلم خود را با بهره بردن از تجربیات او روی پردهی سینما ببرد.
خانم الکینگتون دوربین فیلم قربانی دوم را درست مانند خانم ولپ در فیلم «شیفت شب» بر روی دست گرفته و به دنبال الکس از این سو به آن سو میرود. اگر خانم ولپ در روایت فیلم شیفت شب به دنبال فلوریای مهربان و آرام میرفت تا روزمرگی و روتین پر از استرس زندگی یک پرستار را تصویر کند، خانم الکینگتون با دنبال کردن الکس، پزشکی ماهر، سعی دارد از تلاشهای این قشر برای کمک هر چه بیشتر به بیماران سخن بگوید.
دوربین لرزان خانم الکینگتون کمک بسیار زیادی به درک تنش و اضطراب موجود در این ساعتهای زندگی الکس دارد. الکسی که تاکنون اشتباه نکرده و حالا باید با این واقعیت روبهرو شود که دیگر هیچ حسرت و بازگشتی نیست.
او خود مادر است و بهخوبی میتواند درک کند مادر و پدر آن پسر بیماری که بهتازگی ۱۸ساله شده چه احساسی باید داشته باشند. فیلم قربانی دوم خانم الکینگتون آن انسجام لازم برای همراه شدن مخاطب با کاراکترهای فیلم قربانی دوم را دارد، اما پختگی و قوام نیافته است. یعنی فیلم قربانی دوم او رویهای زیبا دارد.
مخاطب میتواند همراه الکس شود و درک کند که او به عنوان مادر چه حسی نسبت به مرگ پسری ۱۸ساله خواهد داشت، اما به عنوان پزشکی که اشتباه کرده و باید بپذیرد که اشتباهاش منجر به چه رخدادی عظیم شده است نمیتواند مخاطب را مجاب به پذیرش کند. درواقع خانم الکینگتون میخواهد فیلم قربانی دوم پزشکی که مادر است را تصویر کند.
اما در نهایت مادری را نشان میدهد که پزشک است. یعنی وجه پزشکی روایتی که او در حال بیان آن است نادیده گرفته شده و نمیتواند مخاطب را با این بخش که پزشکان قرار است چگونه با اینگونه رخدادها مواجه شوند، آشنا کند. مثلاً آن دکتر مردی که تصمیم میگیرد به خاطر ریسک بالای عمل پسر را عمل نکند چگونه با این اتفاق قرار است روبهرو شود؟
یا حتی پرستاری که در اتاق آن پسر است. شاید اگر خانم الکینگتون تلاش کرده بود به شخصیتهای پیرامونی بیشتر بپردازد روایتاش تبدیل به درامی بهیادمادنی و اثرگذارتر میشد.