نام اصلی: Heldin
نام انگلیسی: Late Shift
نام فارسی: فیلم شیفت شب
ژانر: درام
امتیاز: ۲.۵ از ۴
سارا
به دلیل کمبود نیروی پرستاری «فلوریا» مجبور است شیفت شب خود را تنها با یک همکار از سر بگذراند. او مجبور است همزمان از چند بیمار نگهداری کند و مراقب باشد تا مشکلی برای این افراد رخ ندهد. اما این شیفت آن طور که به نظر میرسد نمیگذرد و فلوریا هر لحظه به فروپاشی خود نزدیکتر میشود. شیفتی که پر از بیماران بدحال، ناامید و سرشار از درد است.
«پترا ولپ» از سال ۲۰۰۰ به عنوان فیلمنامهنویس کار خود را در سینما آغاز کرد. سپس تلاش کرد در عرصهی کارگردانی خودی نشان دهد. او در ابتدا چند فیلم کوتاه و سپس چند فیلم تلویزونی را ساخت تا در سال ۲۰۱۳ اولین فیلم بلند سینمایی خود را روی پرده ببرد.
او در فیلم اولش تلاش کرد زاویهای جدید از زندگی یک کارگر جنسی را تصویر کند؛ دختری جوان که با چند فرد متفاوت در یک شب روبهرو میشود. او در سال ۲۰۱۷، در دومین فیلمش.
از تلاش زنان در دههی ۱۹۷۰ برای گرفتن حق رای گفت تا در سال ۲۰۲۵ و در فیلم سومش بار دیگر نگاهی به جامعهی زنان و تلاشهای آنها برای بهبود وضع موجود کند.او در فیلمهای خود زنان را مرکز روایتاش قرار داده تا از زاویهای دیگر از مشکلات دنیای زنان که همواره پابهپای مردان درحال زیست هستند بگوید.
او در جدیدترین فیلماش از دنیای پرستاران زنی میگوید که همواره قشری کمدیده شده هستند و مدام مورد قضاوت از سوی همگان قرار میگیرند؛ چه بیماران و همراهان بیمارانی که وارد بیمارستان میشوند و چه مسئولان بیمارستان و حتی دکترهای هر بخش.
خانم ولپ فیلم شیفت شب را از همان ابتدا با فلوریا آغاز میکند. درواقع بعد از نشان دادن سکانس ابتدایی فیلم شیفت شب که روپوشهای پرستاران را در خشکشویی نشان میدهد، وارد زندگی فلوریا میشود و با دنبال کردن او از بیرون بیمارستان به داخل رفته و شیفت او آغاز میشود.
مهمترین نکتهی فیلم شیفت شب خانم ولپ دوربین در دست فیلمبردار اوست که به مخاطب اجازه میدهد در تمام مدت خود را جزئی از روتین زندگی این پرستار بداند، همراه او قدم بزند.
وارد اتاق داروها شود، داروها را یکییکی و بااحتیاط از کشوها و کمدها بردارد و با دقت به سوی بیماران رهسپار شود. در کنار بیماران از دردهای آنها مراقبت کند و با همدردی با آنها تسکینی بر دردهاشان شود.
البته که خانم ولپ هر زمان که نیاز باشد دوربین خود را از روی دست برمیدارد و اجازه میدهد هم فلوریا و هم مخاطباناش کمی از این فضای آشفته و پر استرس دور شوند و لحظاتی آرام بگیرند، اما فقط برای لحظاتی کوتاه.
خانم ولپ در انتخاب بازیگر نقش اول فیلم شیفت شب خود نیز دقت لازم را انجام داده است. «لونی بنش» در نقش فلوریا آنقدر زیبا توانسته هم آرامش یک پرستار باتجربه را نشان دهد و هم استرس و آشفتگی زنی را تصویر کند که به لحظهی فروپاشی خود رسیده و نمیداند با مشکلات فراوان روبهرویاش چگونه مواجه شود و اشتباه خود را فراموش کند که مخاطب از همان ابتدا او را باور میکند.
او همانقدر که با حرکات و موتیفهای بدنی خود با مخاطب حرف میزند که با چشمان خود. خانم بنش آنقدر با دقت و تمرکز کارهای پرستاری را انجام میدهد که مخاطب به راحتی و در تمام مدت میتواند او را دنبال کند و فراموش کند که در حال دیدن یک بازیگر در نقش پرستار است و نه پرستاری واقعی.
با تمام این احوال فیلم شیفت شب خانم ولپ چیزی در درونش کم دارد یا بهتر است بگوییم زیاد دارد. او روایتش را بهگونهای طرحریزی کرده که مخاطب از همان ابتدا منتظر است اتفاقی ناگوار رخ دهد و این امر شاید بیشازاندازه مخاطب عادی سینما را خسته کند.
زبان تصویر خانم ولپ میتوانست آرامتر و سادهتر از اتفاقات عادی زندگی روزمرهی یک پرستار بگوید و سعی نکند هیجانی خاص را به آن القا کند. پرستارانی که هرگز آنطور که باید دیده نمیشوند و از رنج و دردی که باید تحمل کنند حرفی به میان نمیآورند.
پرستارانی که همیشه در هنگام کمبود بودجه در ابتدا حق آنها گرفته میشود و در زمان بزرگداشت فداکاری و مهربانی دیرتر از همه دیده میشوند. پرستارانی که باید حتی لحظات فروپاشی خود را هم بهتنهایی تحمل کنند.