نام انگلیسی: The Good Job
نام فارسی: فیلم شغل خوب
محصول: ۲۰۲۳ – کرهی جنوبی
ژانر: درام، هیجانانگیز
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۱ از ۴
مصطفی ملکی
درونمایههای قلدری، نزول و بازپرداختهای سخت آن و فساد ساختاری در میان آثار هیجانانگیز و اکشن کرهی جنوبی بسیار محبوب بهشمار میروند. بهنوعی باید اینگونه گفت که بازنماییهایی با این درونمایهها بخشی از جهان حقیقی مردمان آن کشور است. اما گاهی پرطرفدار شدن یک ژانر و تکرار کلیشههای آن دیگر بخشی از سینمای داستانی محسوب میشود و نه واقعیتهای عریان اجتماعی.
به زبان ساده میتوان اینگونه گفت که این درونمایهها در هر جامعهای وجود دارند اما این کرهی جنوبی است که بازنمایی داستانیاش را به بهترین شکل ممکن ارائه میدهد. آقای «هوانگ دونگ-سئوک» در فیلم شغل خوب سعی دارد درونمایههای مختلف را با یکدیگر ترکیب کرده و در قالب یک اثر واحد به مخاطب ارائه دهد.
اما باید گفت که او صرفاً ایدهی ترکیب قابل اعتنایی دارد و در پرداخت آن کاملاً عاجز است. بهنوعی باید اینگونه گفت که روایت سیاه آقای هوآنگ توانایی وسعت پیدا کردن را ندارد. کاراکتر اصلی فیلم شغل خوب پسری نوجوان با نام «کانگ-جین» است.
کارگردان سعی دارد او را نوجوانی بهتصویر بکشد که پدر و مادرش درگیر بازپرداخت سنگین نزول هستند و در نتیجه این پسر نوجوان تنها زندگی میکند. از سوی دیگر در مدرسه نیز تحت قلدری دانشآموزان دیگر قرار میگیرد و دائم در حال بیشتر فرو رفتن در لاک انزوا است.
از سوی دیگر کارگردان در نظر دارد تا کاراکترهای دیگر ماجرا نیز زاویهدید خود را داشته باشند و صرفاً مخاطب با کانگ-جین و زندگیاش همراه نباشد. اما باید گفت که همهی این زاویهدیدها صرفاً گذرهای مصلحتی کارگردان برای پیشبرد روایت خود محسوب میشوند. عملاً با داستان منسجمی سر و کار نداریم که بخواهیم در باب یک شخصیت و دنیای پیرامونش با جزئیات وارد شویم.
آقای هوانگ صرفاً علاقه داشته تا روایتی کاملاً تاریک و در عین حال هیجانانگیز را تصویر کند. اما این تصمیم از ذهن کارگردان به درون قابها وارد نشده است و در نتیجه با روایتی مواجه هستیم که اجزای آن هیچ تناسبی با یکدیگر ندارند. بهطور مثال به انتخاب بازیگران توجه کنید که چگونه از هر گزینهی در دسترسی بهره برده تا بتواند فیلمبرداری را آغاز کند.
بازیگران در فیلم شغل خوب بد نیستند. مشکل از شخصیتپردازی کاراکترهاست که کارگردان هیچ تلاشی برای عمق بخشیدن به زندگی آنها ندارد. بههمین سبب است که با کلیپهای مختلف و کوتاهی مواجه میشویم که هر کدام تبدیل به یک اپیزود در سریالی مهیج میشدند.
به این دلیل پای سریال را به میان کشیدیم که کارگردان در انتخاب ضربآهنگ و بستن قابها و نقاط عطف داستان همچون کارگردان آثار سریالی عمل کرده است. ای کاش این ایده در ذهن کارگردان تبدیل به یک سریال ۸ قسمتی میشد و دیگر راهی به درون قابهای سینمایی پیدا نمیکرد.
اما ظاهراً آقای هوانگ عجول بوده و تصمیم گرفته تا جایی که میتواند روایت خود را هرس کند و در کمترین زمان ممکن به خط پایان برسد. آنچه در فیلم شغل خوب مشاهده کردیم ترکیب ناموزونی از ایدههایی بود که هر کدام نیاز به یک روایت بلند سینمایی داشتند. کارگردان فیلم شغل خوب حداقل در پرداخت چنین ایدهای هنوز ناتوان و خام است.